اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها
رضا امیرخانی متولد 1352 نویسنده و منتقد ادبی است. او همچنین به عنوان جوان ترین خلبان ایران در سال 1371 معرفی شده است. رشته تحصیلی او مهندسی مکانیک و فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی شریف است.
از آثار او می توان به اِرمیا، منِ او، قیدار، بیوتن، نفحات نفت، نشت نشاء، رهش و … اشاره کرد.
منِ او در سال 1378 منتشر شد و یکی از پرفروش ترین رمان های سال 78 محسوب می شود. تمام شخصیت های داستان به نوعی قهرمان هستند اما قهرمان اصلی “علی فتاح” است. او به همراه خواهرش مریم در یک خانواده ثروتمند و مذهبی زندگی می کند. دوران زندگی او همراه با اتفاقات تاریخی و مهم است که همه آن ها باعث رشد فکری و معرفتی علی می شود.
علی از کودکی عاشق مهتاب، دختر خدمتکارشان است که در نهایت این عشق زمینی و فانی او را به عشق واقعی و ابدی می رساند. او با برادر مهتاب، کریم دوست صمیمی است. مادر علی از این دوستی نگران است و آن ها را گودنشین خطاب می کند ولی پدربزرگ علی، حاج فتاح که بچه ها او را بابا جون صدا می کنند و نقش مهمی در زندگی علی دارد، درس لوطی گری به علی می آموزد و هیچ اعتراضی به این دوستی ندارد. کریم پسری لاابالی و بدون تقیدات مذهبی است، با هم درس می خوانند و به مدرسه می روند و در همه حال مراقب یکدیگرند. دو شخصیت مهم دیگر که در مدرسه با آن ها آشنا می شوند آقا مجتبی و قاجار هستند. آقا مجتبی پسری مودب و مذهبی است و قاجار یکی از شاهزاده های قاجار است که دشمن علی و کریم محسوب می شود. داستان که جلو می رود آقا مجتبی همان نواب صفوی است که از علی و کریم برای مبارزات سیاسی دعوت می کند. و کریم از مریدان نواب می شود و پسری لاابالی به شخصیتی تبدیل می شود که مسیر تکامل را یکباره طی می کند و شهید می شود.
خواهر علی عاشق نقاشی است و با مهتاب هم دوست صمیمی اند. مریم به خاطر دستور کشف حجاب رضاخان مورد آزار و اذیت قرار می گیرد و خانه نشین می شود و بابا جون بعد از مدتی او را به فرانسه می فرستد. سفری که به دنبال آن مهتاب را هم از علی دور می کند (مهتاب هم برای ادامه تحصیل به فرانسه می رود).
یکی دیگر از شخصیت های مهم داستان درویش مصطفی است. این شخصیت همه جا هست و نقش یک راهنما را ایفا می کند. بیشتر از اینکه عارف باشد صوفی است. هیچ گونه تعلق مادی ندارد. تنها زندگی می کند و روزی که علی را به خانه اش می برد علی متوجه می شود که خانه او سقف ندارد و او شب ها زیر آسمان می خوابد.
در طول داستان هر کجا علی به بن بست می رسد درویش مصطفی حاضر است و با گفتن یک جمله کوتاه که آخر آن یا علی مددی است او را کمک و راهنمایی می کند. (گویا زندگی علی را بهتر از خود او می شناسد). وجود درویش مصطفی در زندگی او باعث می شود که دلتنگی مهتاب تبدیل به عشقی ابدی شود و بعدها که علی به فرانسه می رود و مهتاب را می بیند عشق و علاقه تمام وجودش را گرفته ولی چیزی در درونش قانع می شود که حصارها و چهارچوب های اعتقادی اش را نشکند و پا فراتر نگذارد.
مریم در فرانسه با یک جوان انقلابی اهل الجزایر آشنا می شود. او فعالیت های سیاسی دارد و مریم با او ازدواج می کند. در یکی از میتینگ های سیاسی همسر مریم کشته می شود و این در حالی است که از او باردار است. در طول مدتی که علی در فرانسه است به انقلابیون الجزایر کمک می کند. هنگامی که به ایران بر می گردد پدیده واقعی دیگری رخ می دهد. انقلاب اسلامی ایران به پیروزی می رسد و بعد از آن جنگ آغاز می شود. مریم و مهتاب به ایران بازمی گردند و دختر مریم به دنیا می آید و علی به او علاقمند است و همچنان مهتاب را دوست می دارد…
خواندن ادامه این داستان را به شما توصیه می کنیم.
منِ او داستانی عاشقانه، حماسی و اجتماعی است که هر کدام از شخصیت های آن برای علی فتاح نمادی از صفات برجسته هستند. به عنوان مثال می توان کریم را مظهر تغییر و تحول، مهتاب را سمبل زیبایی و درویش مصطفی را راهنما و بلد راه معرفی کرد. و شاید خود علی فتاح را مظهر فروتنی، گذشت و تکامل دانست.