آیا خداوند عادل است؟/عدل خداوند

ایا خدا عادل است

بسیاری ز نوجوانان پرسیده اند: آیاخدا عادل است!؟از بچگی، به ما یاد دادند که اصول دین پنج تا است. یادمون میدادند که با انگشت هامون دونه دونه بشمریم. انگشت هامون رو باز میکردیم و دونه دونه میشمردیم: اول توحید، دوم عدل، سوم نبوت، چهارم امامت، پنجم معاد. شاید برای همه ما سوال شده که چرا عدالت و عدل خدا اینقدر مهم است و اصلا چرا خداوند را عادل میدانیم. اگه عدالت به معنای مساوی بودن هست، آیا خداوند همه رو مساوی آفریده؟ آیا همه نزد خداوند یکسان هستند؟ آیا خداوندی که عادل است، دیگر ظلم نمی کند؟ و… . اگه اینطوره  پس چرا آدم ها با یکدیگر متفاوت هستند؟

چرا بعضی ها به لحاظ قیافه زیباتر هستند و بعضی ها به لحاظ استعداد برتر هستند و بعضی ها هم نه قیافه ای دارند و نه استعدادی!؟ چرا یکی در شاخ آفریقا و در قحطی به دنیا می آید و یکی در دل اروپا؟ آیا خداوند همه این ها را یک جور آفریده و یک جور قضاوت می کند؟ این موضوعاتی که ما هر روز در زندگی هامون می بینیم  با عدالت خداوند چگونه سازگار هست؟

پاسخ

برای پاسخ به این سوال هایی که به ذهنمان میرسد، باید اول معنای عدالت را بفهمیم. یعنی باید بدانیم که آیا واقعا معنی عدالت همان چیزی است که ما می فهمیم یا مفهوم متفاوت تری از ذهن ما دارد و ما شاید مفهوم عدالت را به خوبی و به طور کامل نمی دانیم.

در توضیح باید گفت، عدل معنی های مختلفی دارد. مثل تعادل و تناسب، تساوی و برابری، اعتدال یا رعایت حد وسط در امور، استوا و استقامت و…. اما شاید بتوانیم یکی از بهترین معانی عدالت را از امیرالمومنین در نهج البلاغه بخوانیم که در آنجا ایشان عدالت را این گونه تعریف کرده اند که ««العدل یضع الأمور مواضعها» عدالت یعنی اینکه هر چیزی در جایگاه متناسب خود قرار گیرد به گونه‎ای که سهم مناسب و شایسته خود را از هستی و کمالات آن دریافت کند و به حق و سهم دیگران تجاوز نکند.

عدل خدا

مفهوم عدل خدا

یکی از معانی که می گوییم خداوند عادل است یعنی اینکه خداوند آفرینش هستی و خلقت انسان ها را به گونه ای نیکو آفریده و جهان را به بهترین صورت آفریده است و هر چیزی را در جایگاه خودش قرار داده است. خداوند سهم هر کسی را به بهترین وجه می دهد. همه انسان ها نزد او یکسان هستند اما در مقام قضاوت و داوری میان انسان ها، براساس آنچه که به آنها داده است، آنها را قضاوت می کند.

عدالت تساوی نیست

باید حواسمان باشد که عدالت را همیشه به معنی تساوی نگیریم تا به اشتباه بیفتیم. اگر خداوند همه موجودات را یک جور با یک استعداد و با یک شکل می آفرید، زشتی و زیبایی معنایی نداشت، همیاری و کمک معنی نداشت، زندگی انسانی معنایش در همین تفاوت های زیبایی است که در آفرینش وجود دارد و الا در صورت مساوی و شبیه بودن همه چیز با یکدیگر، هدف خلقت محقق نمی گردید. 

مولوی چه زیبا گفته است که

عدل چبود؟ وضع اندر موضعش
ظلم چبود؟ وضع در ناموضعش

عدل چبود؟ آب ده اشجار را
ظلم چبود؟ آب دادن خار را

به باور مولوی در شرایطی که درختان سرسبز نیازمند آب‌اند، آب دادن به خار مصداق ظلم است؛ زیرا اقتضای عدالت‌ورزی این است که از سرمایه‌ها و امکانات استفاده بهینه کرد و نباید با رفتارهای ظالمانه ویرانگرانه، سرمایه‌های مادی و معنوی مثل آّب را بر باد فنا داد.

عدالت به این نیست که همانقدر که درختان را آبیاری می کنیم، خارها را آبیاری نماییم. عدالت به این است که درختان را آبیاری کنی و ظلم به این است که خارها را آّب بدهی. خداوند جهانی را آفریده که هم گل و درخت دارد و هم بیابان و خار. انسان باید با هر کدام براساس استعدادشان رفتار کند. این نکته را هم فکر کنیم که اگر خداوند خار و بیابان را نمی آفرید و همه زمین پر از درخت و سبزه بود، آن وقت معنای خار را چه کسی می فهیمد!

عدل

مفهوم عدالت

برای بهترفهمیدن عدل خدا به این مثال توجه کنید:

فرض کنید پدری دارای سه فرزند است یکی از آنان عالم، دانشمند و اهل قلم و کتاب است و دیگری نجار است و سومی کشاورز است. اگر شخص ثالثی اموالی را به آنان ببخشد که حاوی قلم، ‌کتاب، آلات نجاری و کشاورزی است و پدر را مسئول تقسیم قرار دهد که میان آنان عادلانه قسمت نماید، سه فرض در مقام قسمت متصور است:

1. هر شیء را سه قسمت کند، قلم سه قسمت، کتاب سه قسمت و هر قسمت را سهم یکی از آنان قرار دهد.

2. بدون موجب و مزیتی هر کدام از وسایل را به یکی از آنان بدهد.

3. با توجه به تناسب هر کدام، اشیا را میان آنان تقسیم نماید. فی المثل آلات کشاورزی و نجاری را برای کشاورز و نجار قرار دهد و قلم و کتاب را برای عالم و دانشمند.

اگر پدر به پسر کشاورز قلم بدهد و برای پسر دانشمندش اره و تیشه در نظر بگیرد، آیا این عدالت است؟ مطمئنا اشتباه ترین تقسیم است. اگر پدر بخشی از کتاب و وسائل نجاری و کشاورزی را به هر کدام بدهد، آیا این تقسیم باز عادلانه می شود؟ بعید به نظر می رسد که پسرها از این تقسیم راضی شوند، کشاورز وسائل نجاری و مطالعه نمی خواهد و آن ها را به کناری می گذارد و فقط چشم به وسائل کشاورزی خودش دارد!

عادلانه ترین تقسیم 

بنابراین واضح است گزینه سوم عادلانه‌ترین راه قسمت است. با توجه به مثال فوق عدالت در حوزه قانون‌گذاری را می‌توانیم این چنین تعریف نماییم: عدالت عبارت است از دادن حق به ذی حق آن. بنابراین، معیار در این عدالت رعایت حق است و کسی می‌تواند حقوق انسان و سایر موجودات طبیعی را به خوبی رعایت کند و حق را به ذی حق دهد که بر تمامی جنبه‌های وجودی انسان احاطه داشته باشد و از مسیر سعادت و انحطاط بندگانش آگاه باشد و او خداوند است.

لذا با توجه به این خصوصیات قوانین خود را وضع می‌کند،‌ هر چند ممکن است در قوانین او تفاوت‌هایی به نظر برسد اما این تفاوت، مثل تفاوتی است که در تقسیم اشیاء در مثال فوق وجود داشت و ناشی از حکمت الهی است و تبعیض و ظلمی در کار نیست.
خداوند، هستی را آفریده و قوانین آن را از طریق پیامبر، قرآن و امامان برای انسان ارسال کرده است. شیوه زندگی را به او آموخته و فرموده است که اگر مسیر کج را بروی، گمراه خواهی شد و اگر مسیر مستقیم را بروی، به بهشت خوبان میرسی. این همان عدالت است. اما اگر خداوند قوانین زندگی را برای انسان ها بیان نکرده بود، نگفته بود که قرآن بخوان و به پیامبر و امام گوش بده یا اینکه نگفته بود که قیامت و معاد هست و انسان را به خاطر رفتارهای بدش مجازات می کرد، در این صورت عدالت معنا نداشت.

عدل الهی

عدل خداوند

بنابراین خداوند به این معنا عادل است. خداوند در قرآن می فرماید: هیچ قومی را عذاب نمی‌کنیم مگر این که قبلاً برای آن ها رسولی فرستاده باشیم: “وَ مَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولا. بنابراین خداوند معلمان زندگی و شیوه زندگی را به ما آموخته و پس از آن هر کسی را براساس استعدادی که دارد، امتحان می کند و به نتیجه عملش می رساند.

نکته مهم دیگر در ارتباط با هدایت انسان ها وجود عقل است، خداوند در درون انسان عقل را قرار داده که با کمک آن می‌تواند راه‌های خوب و بد را از هم تشخیص دهد.

حال با آنکه خداوند برای هدایت بشر چیزی کم نگذاشته است، اگر کسی به همه وسایل هدایت و سعادت پشت پا بزند و راه روشن و مستقیم را کنار بگذارد و در جاده انحراف و گمراهی حرکت کند و به سوی تاریکی و هلاکت معنوی خود پیش برود، ربطی به عدل خدا ندارد. خداوند ابزار هدایت را در اختیار همه قرار داده است، منتهی یک نفر از این ابزار بهره می‌‌گیرد و خود را در مسیر فطرتش قرار می‌‌دهد و یک نفر راه گمراهی را در پیش می‌‌گیرد. هر کدام به اختیاری که خداوند به آن ها داده در این راه ها حرکت می‌کنند.

انسان ظالم است 

ما باید توجه کنیم که خداوند به ما قدرت عقل و اختیار داده است. اگر کسی به مسیر تاریک قدم برداشت و سقوط کرد، نباید کسی را غیر از خودش سرزنش کند. نباید ظلم میان خودمان به یکدیگر یا ظلم انسان ها به اطرافیان، محیط زیست و زندگی را به پای خداوند نوشت. بسیاری از بلاها و گرفتاری های انسان نتیجه اعمال طبیعی خودش است که به چاه می افتد و دیگران را هم به چاه گرفتار می کند.

این آدم های استعمارگر هستند که ملت آفریقا را استعمار می کنند و با اسرافشان منجر به قحطی در آفریقا می گردند. همچنین این ما آدم ها هستیم که با سکوتمان منجر می شویم که این وضعیت ثابت بماند. خدای عادل به انسان ها یاد داده که نگذارند به آن ها ظلم شود، میان یکدیگر به عدالت رفتار کنند، به فقرا کمک کنند، کسی که استعدادش بیشتر است به دیگری کمک کند و… . البته در کنار همه این ها از خداوند هم طلب یاری کرد.

عدالت تکوینی 

اول اینکه خداوند عادل است یعنی اینکه: خداوند‌ بـه‌ هـر موجود و هر انسانی به اندازه شایستگی ها و توانایی هایی که کسب کرده، به او‌ از‌ مـواهب‌ و نـعمت‌ها‌ عطا‌ می‌کند. یعنی اینکه خداوند به توانایی و شایستگی هر یک از بندگانش توجه دارد و به اندازه ای که از آن ها استفاده کرده اند، پاداش می دهد. بنابراین اگر به کسی 100 درصد توانایی داده است، همان 100درصد را ارزیابی و امتحان می کند و کسی را هم که نصف آن یعنی 50 درصد توانایی و شایستگی داده است، به همان اندازه امتحان می کند.

خداوند عادل است و ظالم نیست که بخواهد با همه آدم ها یک جور برخورد کند و امتحان کند. به هر کس به اندازه خودش. پس ما انسان ها هم نباید از بعضی توانایی های خدادادی که در مقایسه با دیگران می بینیم کمتر است، ناراحت شویم. “هر که بامش بیشتر، برفش بیشتر”!

عدالت تشریعی 

دوم اینکه خداوند عادل است یعنی اینکه خداوند در تکلیف به انسان برای رسیدن به خوشبختی توجه به طاقت و توانایی فرد دارد. خداوند اگر فرمان به روزه داری می دهد، از کودک و پیر ناتوان چنین تکلیفی را نمی خواهد زیرا تواناییش را ندارد یا اینکه اگر به آدم گفته که به دیگران کمک مالی بکن. این به اندازه جیب هر کسی متفاوت است. هر کسی که توانایی مالی اش بیشتر باشد، مسئولیتش هم بیشتر است و تکلیف بیشتری هم دارد. پس بچه ها، ما نباید غصه از نداشته هایمان بخوریم چون خداوند عادل است و به توانایی ما توجه دارد، بلکه وقتی باید غصه بخوریم که توانایی هایمان زیاد باشد اما عملمان کم!

عدالت جزایی

پس با توجه به آنچه که گفتیم، خداوند عادل است یعنی اینکه خداوند به عنوان کسی که پاداش دهنده دنیا و آخرت است، به هر انسانی متناسب با توانایی هایش، شایستگی هایش، آن چیزهایی که به او داده یا نداده و… به رفتارهای خوب و بدش پاداش مناسب می دهد.

انسان باید به اندازه توانایی استعدادها و نیرویی که دارد تلاش کند و پاداش خداوند هم بر همین است. به یک مثال توجه کنید!

استادی که می‌خواهد از شاگردان خود امتحان بگیرد، از همه آنان انتظار یکسانی ندارد و فقط به آن ها می گوید: مـن از‌ همه‌ شما انتظار نتیجه خوبی را در امتحان دارم. شاگردان نیز موظفند هر کدام به میزان درک و استعداد متفاوتشان تلاش‌ کنند‌. در‌ پایان برای استاد این حق وجـود دارد کـه با شاگرد پراستعدادش متفاوت برخورد کند. مطمئنا دانش آموزی که برای او همه چی آماده بوده و استعدادش بیشتر بوده و وقت برای مرور همه درس ها داشته با دانش آموزی که استعداد متوسطی دارد و مدتی هم به خاطر بیماری غایب بوده است با یکدیگر مساوی نیستند.نمره متوسطی مثل 18 برای این دو یکسان نیست. مطمئنا دانش آموز دومی لایق پاداش بیشتری است.

عدل

عدل خدا در قرآن 

گر به سراغ قرآن که کلام خداوند هم است، برویم، این معانی مختلف از عدالت را میتوانیم ببینیم. به بعضی از این آیه ها و نشانه های خداوند در قرآن نگاهی بیندازیم. خداوند تمام آفرینش در جهان هستی را بر مبنای هدف آفریده است”ما این آسمان و زمین و آنچه را که میان آنهاست به باطل نیافریده‌ایم. (ص: 27)   یا اینکه آمده است که؛.”ما این آسمان‌ها و زمین و آنچه را میان‌ آنهاست‌ به بازیچه نیافریده‌ایم. اگر خـواستار بـازیچه‌ای مـی‌بودیم خود آن را می‌آفریدیم، اگر خواسته بودیم. (انبیاء: 16و17)؛”

در سوره حجرات خداوند گفته است که همه انسان ها از هر نژاد و جنس و رنگی مساوی هستند.
“ای‌ مردم‌، ما شما را از نری و ماده‌ای بیافریدیم و شما را جماعت‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را بشناسید. هر آینه گرامی‌ترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست. خدا دانـا و کـاردان است. (حجرات: 13)؛”و در آیه ای دیگر آمده است که خداوند هیچ‌ عملی‌ را هرچند خیلی ناچیز و کوچک باشد از هیچ کس ضایع نمی‌کند:

” پروردگارشان دعایشان را اجابت‌ فـرمود‌ کـه: من‌ کار هیچ کارگزاری را از شما، چه زن و چه مرد ـ همه از یکدیگرید ـ ناچیز نمی‌سازم. (آل‌عمران: 195)؛”

عدل خدا وحکمت های زندگی

دوستان من!
اگر کلام خداوند در قرآن را به خوبی بخوانیم و بشنویم و بفهمیم، زندگی آسوده و آرامی خواهیم داشت و به پرسش های زندگی مان به جوابی مناسب دست خواهیم پیدا کرد.
ما انـسان ها پس از آنکه بفهمیم که خداوند عادل است و میان بندگانش تبعیض و ظلم ندارد؛ و درک کنیم که  آنچه از تفاوت‌ها و نقص‌ها که در دنیا به لحاظ به ظاهری‌ چشم‌ می‌خورند ناشی از اختلاف در قابلیت های فردی انسان ها است. انسان هر چقدر  تواناییهایش بیشتر و بامش بزرگ تر و جیبش پر پول تر باشد،

مسئولیت هایش نسبت به انسان های دیگر هم بیشتر است.  اگر کم کاری کند، باید پاسخگوی خداوند و بندگان خداوند هم باشد. خداوند در آیاتی از قرآن اشاره می کند که آدمیزاد اگر حکمت تفاوت هایی که میان شان هست را می دانست هیچ گاه ارزو نمی کرد که چیزهایی که خداوند به بعضی داده است را به شما هم بدهد. به آیه 32 سوره نسا نگاهی بیندازید و کمی درباره آنچه گفتیم فکر کنید.

به این دقت داشته باشید که وقتی خداوند را عادل بدانیم. سختی های زندگی حکمتی دارند و همچون امتحانی هستند برای انسان تا به رتبه های بالاتر زندگی برسد. هرچه امتحان بیشتر و نمره قبولی بهتر، رتبه بالاتر زندگی حقیقی را کسب می کنیم.

عدل خداوند و تکالیف انسان 

همچنین ما اگر خداوند را عادل بدانیم، مطمئن هستیم که او توانایی های ما را لحاظ کرده و بعد از آن به ما احکام دین را گفته است. پس نگوییم که این نماز و روزه خواندن سخت است! چون که خالقی که عادل است ، انسان را به سختی نمی اندازد.خداوند هیچ کسی را جز به اندازه طاقتش مکلف نمی کند. این را خودش در قرآن گفته است به سوره بقره آیه 286 نگاهی بیندازید. 

خداوند در قرآن بارها گفته است که برایتان در دین هیچ سختی و امرطاقت فرسایی قرار نداده ام .(حج78)  ما باید همت و توانایی هایمان را بیشتر کنیم. او خالق انسان است و میداند که ظرفیت انسان خیلی بیشتر از آنچیزی است که خود انسان فکر میکند. هرچقدر که توانایی هایمان را بیشتر کنیم، خداوند هم پاداش بیشتری به ما میدهد و هرچقدر که از استعدادهایمان کمتر بهره ببریم، مسئولیت مان بیشتر است.
به امید اینکه بتوانیم وقتی برای فکر کردن درباره هستی، خالق هستی، آفرینش خودمان داشته باشیم و یاد بگیریم!

باید از خدا بترسیم یا نترسیم؟

4.8/5 - (5 امتیاز)
مقاله رو دوست داشتی؟
ارسال نظر
نظرت چیه؟
لینک کوتاه این مطلب

یک پاسخ

  1. با سلام عدالت از ریشه عدل میاد و معنای تعادل رو هم میده علی ع اون رو به معنای هرچیزی را در جای خود گذاشتن معنی کرده که بعضی ها از اون تفسیر به رای می کنند منظور از هرچیزی را در جای خود گذاشتن یعنی بازگشت اعمال خودمون به خودمون یا بقول مولانا این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا، هرچیزی را در جای خود گذاشتن به معنای از شدت پرخوری مردن یک عده ای و از سوی دیگر از گرسنگی مردن نیست دیدیم که علی ع چقدر در تقسیم بیت المال بین مردم دقیق بودند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تبلیغات
جدیدترین‌ها
تبلیغات
محبوب‌ترین‌ها
پیشنهاد نوجوان‌ها