احساس میکنم امسال،سال تحصیلی خیلی داره طولانی میشه. دیگه درس برام هیچ جذابیتی نداره و اصلا دلم نمیخواد سمت درس برم…

سؤال:

 

سلام. من یه دانش آموز کلاس سوم راهنمایی هستم. احساس میکنم امسال،سال تحصیلی خیلی داره طولانی میشه. دیگه درس برام هیچ جذابیتی نداره و اصلا دلم نمیخواد سمت درس برم از یه طرف آزمون های مدارس خاص برام تبدیل شده به یه کابوس شبانه. خانواده ی من برام خیلی عزیزند و حاضرند برای موفقیت تحصیلی من دست به هرکاری بزنند. درحال حاضر هم من شرایط و امکانات  بسیار خوبی دارم. از طرف دیگر هم  مدرسه همیشه روی من به عنوان یه دانش آموز خیلی خوب حساب میکنه و از من انتظار قبولی در مدارس خاص رو داره. واقعا نمیدونم چیکار کنم. از یه طرف از درس خیلی خیلی خسته شدم و دلم یه استراحت چند هفته ای میخواد بدون درس. شاید بگید تعطیلات نوروز که تازه تموم شده اما من توی تعطیلات نوروز هم کلی مشق داشتم که باید مینوشتم و جز هفته ی آخر هیچ استراحتی نداشتم. اما از طرف دیگه دلم میخواد امسال رو حتما در مدارس خاص قبول بشم تا بتونم زحمات خانواده ام رو جبران کنم. ولی با این حال و روزی که دارم دیگه کم کم امیدم رو دارم از دست میدم. من همیشه به خودم میگم که حتما حتما خدایی که اون بالا بر همه چیز شاهد و ناظره 100٪ به من کمک خواهد کرد اما من که به تازگی هچ تلاشی نمیکنم احساس میکنم خدا هم به آدمی مثل من کمک نمیکنه. خواهش میکنم کمکم کنید. برای من قبولی در مدارس خاص همه چیزه. ممنون ازتون.

پاسخ:

دوست خوبم،

آفرین به تو که توانستی تاکنون توجه اولیاء مدرسه و والدین خودت را به نیکی به سوی خودت جلب کنی و همه به تو اعتماد و امید دارند. مطمئن باش که هیچ تلاشی بدون نتیجه باقی نمی ­ماند و حتما تو از تمام زحماتی که تاکنون کشیدی بهره خواهی برد. اما خوب است نکته کوچکی را با تو درمیان بگذارم و سپس خودت بر اساس آن تصمیم تازه­ ای بگیری.

شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
کدو تنبل نباشید

بسیاری از کوهنوردان هنگامی که آغاز به بالارفتن از دامنه کوه می­ کنند، همگی شاد و پرانرژی هستند و گاهی حتی به شوخی از یکدیگر جلو می ­زنند و گروه را پشت سر می­ گذارند. اما این کار برای آن­ها تنها یک شوخی است چون می ­دانند که در نهایت برد با کسی است که در انتهای راه، هنگامی که دیگر چند قدمی تا قله باقی نمانده و اغلب هم انرژی ­هایشان کمتر از گذشته شده ­است، بتواند ادامه دهند و خودش را به قله برسانند. به همین خاطر خیلی ­ها وقتی تصور هوایی از آخرین نقطه ­ای که از کوهنوردی به آن رسیده اند را می­بینند، تعجب می ­کنند و حیرت ­زده می­ گویند:”فقط همین قدر از راه مانده بود؟ اگر می­ دانستیم، حتما ادامه می ­دادیم.”

اما دیگر حسرت فایده ­ای ندارد. حکایت تو هم مانند همان کوهنوردان است ،با این تفاوت که تو می­ دانی که فقط چقدر باقی مانده است و هفته ­های استراحت و خالی به زودی در انتظارت هستند.

دقیقا با تو موافقم که خداوند تلاش هیچ کسی را بدون نتیجه نمی ­گذارد ،اما خودت هم اشاره کردی که امروز تلاش تو حضور ندارد و حتما می ­دانی که تنها دلخوش بودن به زحمات گذشته نمی ­تواند آینده را به خوبی بسازد. بنابراین و با توجه به اینکه هیچ انگیزه­ ای به اندازه انگیزه درونی نمی ­تواند موجب تحرک شود خصوصا به انسانی مانند تو که معنای حرکت و تلاش را پیش از این به خودش ثابت کرده­ است، همین امروز و حالا، این انگیزه را در خودت بیدار کن و خودت از خودت انتظار داشته باش که زحمات را بدون نتیجه شایسته­ات، رها نکنی. اطمینان داشته باش که چند روز از دست رفت ه­ات جبران خواهد شد اگر همین حالا دست به کار شوی.

شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
دختری 12 ساله هستم و در پایه ششم درس میخوانم. 18 اردیبهشت امتحان تیزهوشان دارم و فکر نمی کنم قبول شوم ...

موفق باشی

برای آشنایی با خانم مشاور و نحوه طرح پرسش خود از ایشان اینجـــــــــــا را کلیک کنید.

امتیاز به این نوشته