کانون هایی در دنیا وجود دارد که از نظر فرهنگ انسانی دارای شخصیتی کامل و هویتی ممتاز و به خوبی قابل تمیز و تفکیک از دیگران اند و از طرف دیگر آن چنان قوی و قدرتمند و دارای پیوستگی اجتماعی در طول قرون و اعصار بوده اند که هم چنان زنده و پویا باقی مانده اند … مطمئنا ایران یکی از این کانون هاست .
تاریخ ایران به روایت کمبریج
ایران به عنوان یک محدوده جغرافیایی ، عموما با سه تلقی گوناگون مورد توجه قرار می گیرد : در برداشت اول ، ایران امروز با مرزهای مشخص بین المللی مطرح است . دیگری قلمرو تاریخی ایران در دوران باستان است که در مواقعی از هندوستان تا بخش هایی از اروپای امروزی را شامل می شده است که فعلا مورد نظر ما نیست . در تلقی سوم ، که بیشتر مورد نظر این بررسی است ، حوزه تمدنی و کانون نفوذ فرهنگی ایران و زبان فارسی مورد نظر است ، همان تمدن مادری که ایران بزرگ فرهنگی یا به قول فرانسوی ها I iran exterieur خوانده می شود . تمدنی که از مرزهای موجود فراتر می رود و بخشی از کشور های همسایه را نیز در بر می گیرد .
تاریخ چند هزار ساله ایران موید این نکته است که اقوام و ملل گوناگونی در این سرزمین سکنی گزیده اند که برخی از آنها هنوز در کنار هم زندگی می کنند و جمعیت امروزی ایران را تشکیل می دهند . کرد ، ترکمن ، بلوچ ، آذری ، ارمنی ، عرب و فارس از این گروه اند .
از طرف دیگر آنچه طبیعت به ایرانیان عرضه داشته نیز تقریبا بی همتاست . بین دریای خزر و خلیج فارس دو رشته کوه اصلی وجود دارد که یکی از شمال شرق به شمال غرب و دیگری از شمال غرب به جنوب غرب امتداد یافته است . در تضاد با قله های پوشیده از برف این دو رشته کوه ، دو کویر وسیع و گرم در مرکز و شرق ایران واقع شده است . از طرف دیگر در شمال ایران و در حاشیه دریای خزر در حدود 600 کیلومتر کمربند سبز و جنگل های پرپشت و در جنوب ایران نیز دشت حاصلخیز و سرسبز خوزستان قرار دارد . با چنین آب و هوایی تقریبا در تمام طول سال دمای هوا بین گرم ترین و سردترین شهرهای ایران در حدود 40 درجه سانتیگراد تفاوت دارد و بنابراین به طور همزمان هنگامی که در دامنه البرز و در نزدیکی تهران بعضی ها اسکی می کنند ، گروه دیگری در آب های گرم خلیج فارس ، مثلا در جزیره کیش ، به شنا و ورزش های آبی مشغولند .
تاریخچه اجمالی :
هر که نامخت از گذشت روزگار هیچ ناموزد زهیچ آموزگار ( رودکی )
نام کشور ما برگرفته از کلمه آریانام خشترام ( به معنی سرزمین آریاییان ) است که در گذر زمان به ایرانشهر و سپس در دوره ساسانی به ایران تبدیل شده است . این نام ظاهرا اول بار پس از استقرار اقوام آریایی در فلات ایران ، در حدود هزاره اول پیش از میلاد به کار رفته و در اوستا نیز آمده است . با این حال آغاز تمدن در سرزمین ما به چند هزار سال قبل باز می گردد . به زمانی که همزمان با سومری ها در بین النهرین ، عیلامی ها نیز در خوزستان ، اولین شهرهای دنیا را بنا نهادند و در حدود 3200 سال پیش از میلاد مبادرت به ابداع خط و نگارش کردند . به این ترتیب در زمانی که تمام اهالی کره زمین در دوران پیش از تاریخ به سر می بردند عیلامی ها همزمان با سومری ها ؛ با اختراع نگارش ، بشریت را به دوران تاریخی وارد کردند .
پس از عیلامی ها ، هخامنشیان بزرگ ترین امپراتوری تاریخ را بنا نهادند که تقریبا دوسوم جهان شناخته شده آن زمان را دربر می گرفت . آنها با حسن تدبیری بی نظیر و فراهم کردن آزادی های دینی و فرهنگی برای ملل تابعه ، توسعه راه های زمینی و دریایی و ایجاد اقتصادی پویا ، حکومتی بی نظیر را پایه گذاشتند که یونانیان آن را امپراتوری جهانی خواندند .
با روی کارآمدن اشکانیان و ساسانیان ، کشور ایران یگانه رقیب امپراتوری قدرتمند روم و سپس بیزانس شد . در این دوران که یک هزار سال به طول انجامید ، ایران که در قلب جهان شناخته شده آن روزگار قرار داشت ، محل تلاقی تمدن های گوناگونی همچون چین ، هند ، اروپا و شمال آفریقا بود و نقش پل ارتباطی آنها را ایفا می کرد ؛ به طوری که آثار هنری و فرهنگی ایران به چهار گوشه دنیا راه یافت . کشف آثار ارزشمند ساسانی در نقاط دور دستی همچون ژاپن ، شمال روسیه و مصر که بیش از 1500 سال پیش به آنجا راه یافته ، نمایانگر این موضوع است .
با ظهور اسلام و پذیرش تدریجی آن توسط مردم ایران ، فرهنگی بین المللی در ایران شکل گرفت که بوستان بی خزانی را برای شکوفایی علوم و فنون از یکسو و حکمت و عرفان از سوی دیگر فراهم ساخت .
رازی ، فارابی ، ابوعلی سینا ، بیرونی و خوارزمی در حوزه دانش و پژوهش و فردوسی ، عطار ، نظامی ، مولوی ، سعدی و حافظ در حوزه ادب و عرفان برخی از فرزندان این فرهنگ پویا و گل های خوش رایحه این بوستان همیشه بهار بودند . اینان « به جاذبه حسن ، ملک عقل ها و به کرشمه دلبری ، ملک دل ها » را به تصرف درآوردند .
هفت رخ فرخ ایران
مولف و مترجم : فرزین رضائیان
نشر تهران – 1386