اﺧﺘﻼل ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻳﻌﻨﻲ رﺷﺪ ﻧﺎﻛﺎﻓﻲ ﻣﻬﺎرت ﻫﺎی ﺧﺎص ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺑﻴﻤﺎری ﺟﺴﻤﻲ ﻳﺎ ﻋﺼﺒﻲ ﻧﺒﺎﺷﺪ. آن ها ﻋﻠﻴﺮﻏﻢ ﻫﻮش ﻃﺒﻴﻌﻲ در ﻳﻚ ﻳﺎ ﭼﻨﺪ ﺣﻮزه درﺳﻲ ﻣﺸﻜﻞ ﻳﺎدﮔﻴﺮی دارﻧﺪ و ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻫﺎﻳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ : ﺧﻮاﻧﺪن، ﻧﻮﺷﺘﻦ و ﻳﺎ رﻳﺎﺿﻴﺎت ﺑﻃﻮر ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﻲ ﻛﻤﺘﺮ از ﺳﻄﺢ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻋﻤﻮﻣﻲ آنان اﺳﺖ. ﻳﻌﻨﻲ اﻳﻦ ﻋﺪم ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ در ﺣﻮزه ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﺧﺎص زﻳﺮ ﺳﻄﺢ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﺑﺮ اﺳﺎس ﺳﻦ،ﻫﻮش، و آﻣﻮزش ﻛﻼﺳﻲ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺳﻦ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ.
اگر فردی در ﺧﻮاﻧﺪن ﻣﺸﻜﻞ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺷﺎﻳﻊ ﺗﺮﻳﻦ ﻧﻮع اﺧﺘﻼل ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻧﻴﺰ ﻫﺴﺖ، در ﺻﺤﻴﺢ ﺧﻮاﻧﻲ، رﻣﺰﮔﺸﺎﻳﻲ، ﺳﺮﻋﺖ و دﻗﺖ ﺧﻮاﻧﺪن و درک ﻣﻄﻠﺐ ﻣﺸﻜﻞ دارد. او در ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﭘﻴﺸﻮﻧﺪ ﻫﺎ، ﭘﺴﻮﻧﺪ ﻫﺎ، ﻛﻠﻤﺎت رﻳﺸﻪ ای و ﺳﺎﻳﺮ ﻓﻨﻮن ﺧﻮاﻧﺪن ﻛﻨﺪ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ. در ﻳﺎدآوری و ﻓﻬﻢ آﻧ ﭽﻪ ﺧﻮاﻧﺪه اﺳﺖ ﻣﺸﻜﻞ دارد، در درک، ﻓﻬﻢ و ﺗﻌﺒﻴﺮ ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﺿﻌﻒ داﺷﺘﻪ و ﺣﺘﻲ ﻧﻤﻲ ﺗﻮاﻧﺪ اﻃﻼﻋﺎت و ﻣﺘﻦ ﻣﻮﺟﻮد را درﺳﺖ و ﺻﺤﻴﺢ ﺑﺨﻮاﻧﺪ. ﺧﻄﺎﻫﺎی ﭘﺎﻳﺪار در ﺧﻮاﻧﺪن دارد و ﻣﻌﻤﻮﻻ” از ﺧﻮاﻧﺪن ﺑﺎ ﺻﺪای ﺑﻠﻨﺪ اﺟﺘﻨﺎب ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. همچنین در ﻫﺠﻲ ﻛﺮدن ﺻﺤﻴﺢ ﻛﻠﻤﺎت و نیز دﻳﻜﺘﻪ آن، در اﺳﺘﻔﺎده از ﮔﺮاﻣﺮ ﺿﻌﻒ دارد .
دﺳﺖ ﺧﻂ ﺑﺪی دارﺪ و ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ در ﻳﻚ ﻗﻄﻌﻪ ﻧﻮﺷﺘﺎری، ﻳﻚ ﻛﻠﻤﻪ ﻣﺸﺎﺑﻪ را ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﻨﻮﻳﺴﺪ. ﻣﻌﻤﻮﻻ” از ﺗﻜﺎﻟﻴﻒ ﻧﻮﺷﺘﻨﻲ اﺟﺘﻨﺎب ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺗﻜﺎﻟﻴﻒ درﺳﻲ ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻛﻨﺪی اﻧﺠﺎم ﻣﻲ دﻫﺪ و ﺧﻄﺎﻫﺎی ﺛﺎﺑﺖ در ﻧﻮﺷﺘﻦ دارﺪ .
افرادی ﻛﻪ اﺧﺘﻼل رﻳﺎﺿﻴﺎت دارﻧﺪ در اﺳﺘﺪﻻل و ﻳﺎ ﻣﺤﺎﺳﺒﺎت رﻳﺎﺿﻲ ﺿﻌﻴﻒ ﻫﺴﺘﻨﺪ و در ﻣﻬﺎرت ﻫﺎی رﻳﺎﺿﻴﺎت ﻛﻪ ﻧﻴﺎز ﺑﻪ درک ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﭘﺎﻳﻪ ای دارد، ﻣﺸﻜﻞ دارﻧﺪ. ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻮﺟﻪ ﻛﻨﻴﻢ ﻛﻪ اﺧﺘﻼل ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻣﻌﺎدل ﻋﻘﺐ ﻣﺎﻧﺪﮔﻲ ذﻫﻨﻲ، اوﺗﻴﺴﻢ، ﻣﺸﻜﻞ ﺑﻴﻨﺎﻳﻲ و ﺷﻨﻮاﻳﻲ، ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ، اﺧﺘﻼﻻت ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ و ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺖ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻧﻤﻲ ﺑﺎﺷﺪ . ﻣﺸﻜﻞ ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻓﻘﺪان ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎی ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و آﻣﻮزﺷﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻣﻜﺮر ﻣﺪرﺳﻪ، ﺷﺮﻛﺖ ﻛﻢ در ﻣﺪرﺳﻪ و ﻳﺎ ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ ﻣﺮﺑﻲ و ﻣﻌﻠﻢ در روش ﻫﺎی ﻳﺎددﻫﻲ ﺻﺤﻴـﺢ ﺑـﺎﺷﺪ.
ﭼﺮا ﻣﻬﻢ اﺳﺖ ﻛﻪ اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی را ﺗﺸﺨﻴﺺ دﻫﻴﻢ؟
ﺑﺴﻴﺎری از افرادی ﻛﻪ در ﺗﺸﺨﻴﺺ نهایی اﺧﺘﻼل ﻳﺎدﮔﻴﺮی دارند، ﻣﻌﻤﻮﻻ” در اﺑﺘﺪا ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻼت ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ و رﻓﺘﺎری ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و ﺑﺎﻟﻌﻜﺲ ﺑﺴﻴﺎری از افرادی ﻛﻪ در اﺑﺘﺪا، ﺗﺸﺨﻴﺺ اﺧﺘﻼل ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﺑﺮ آن ﻫﺎ ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد، در ﻣﺮاﺣﻞ ﺑﻌﺪی ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻣﺸﻜﻼت ﺛﺎﻧﻮﻳﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﺿﻌﻒ و ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ در ﻳﺎدﮔﻴﺮی دﭼﺎر ﻧﺎراﺣﺘﻲ ﻫﺎی رواﻧﭙﺰﺷﻜﻲ ﻣﻲ ﮔﺮدﻧﺪ .
ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮﺑﺴﺰاﻳﻲ ﺑﺮای اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ و ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻣﺜﺒﺖ ذﻫﻨﻲ فرد از ﺧﻮد دارد ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ دﻟﻴﻞ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺴﺒﻲ ﻳﺎ ﻣﻄﻠﻖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ در ﻣﺪرﺳﻪ ﻳﻚ ﻋﺎﻣﻞ ﺧﻄﺮ ﻣﻬﻢ ﺑﺮای اﺧﺘلالات رواﻧﭙﺰﺷﻜﻲ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ.
ﻣﺪارک ﻣﻬﻤﻲ وﺟﻮد دارد ﻛﻪ دردوره ﻧﻮﺟﻮاﻧﻲ ارﺗﺒﺎط ﻣﻬﻤﻲ ﺑﻴﻦ اﺧﺘﻼل ﺳﻠﻮک و اﺧﺘﻼل ﻳﺎدﮔﻴﺮی وﺟﻮد دارد. درﺻﺪ ﺑﺴﻴﺎری از ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎﻧﻲ ﻛﻪ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺿﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ دارﻧﺪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻫﻢ زﻣﺎن ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻳﻚ اﺧﺘﻼل ﻳﺎدﮔﻴﺮی را ﻧﻴﺰ دارﻧﺪ ﻛﻪ ﻋﺎﻣﻞ ﺧﻄﺮ ﻣﻬﻤﻲ در اﻳﻦ اﻓﺮاد ﺑﺮای ﮔـﺮاﻳﺶ ﺑﻪ ﺳﻮء ﻣﺼﺮف ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر اﺳﺖ. در داﻧﺶ آﻣﻮزاﻧﻲ ﻛﻪ اﺧﺘﻼل ﻳﺎدﮔﻴﺮی دارﻧﺪ اﺣﺘﻤﺎل ﻣﺼﺮف ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر ﺑﻴﺶ از ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﺗﻤﺎم ﻣﻮارد ﻓﻮق، ﺗﺸﺨﻴﺺ اﺧﺘﻼل ﻳﺎدﮔﻴﺮی، ﻛﻤﻚ ﺑﺴﺰاﻳﻲ ﺑﻪ فرزندان و ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﺪ و ﻋﺪم ﺗﺸﺨﻴﺺ و ﻣﺪاﺧﻠﻪ ﻣﻨﺎﺳﺐ، ﺗﺄﺛﻴﺮات ﻣﻨﻔﻲ ﺟﺒﺮان ﻧﺎﭘﺬﻳﺮی ﺑﺮ زﻧﺪﮔﻲ و آﻳﻨﺪه ﻣﻲ ﮔﺬارد .
ﻋﻠﺖ:
ﻋﻠﺖ اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ اﻣﺎ اﺣﺘﻤﺎﻻ” ﻳﻚ ﺳﺮی از ﻧﻘﺺ ﻫﺎی ﻋﺼﺒﻲ ـ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ و اﺧﺘﻼل ﻋﻤﻠﻜﺮد در ﻓﺮآﻳﻨﺪﻫﺎی ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ وﺟﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ .
ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺠﺎم ﺷﺪه در زﻣﻴﻨﻪ اﺧﺘﻼﻻت ﺧﻮاﻧﺪن ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ای از ﻋﻮاﻣﻞ ارﺛﻲ و ﻣﺤﻴﻄﻲ را ﻣﻄﺮح ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﺑﺎ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ژﻧﺘﻴﻚ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ارﺛﻲ ﻧﻴﺰ ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﻲ در اﻳﻦ ﻣﻴﺎﻧﻪ ﺑﺎزی ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻋﻼوه ﺑﺮ درﻣﺎن اﺧﺘﻼل ﻳﺎدﮔﻴﺮی، ﺑﺎﻳﺪ اﺧﺘﻼﻻت رواﻧﭙﺰﺷﻜﻲ ﻫﻤﺮاه ﻧﻴﺰ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ درﻣﺎﻧﻲ ﻗﺮار ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ: اﺧﺘﻼل ﺑﻴﺶ ﻓﻌﺎﻟﻲ، ﻛﻢ ﺗﻮﺟﻬﻲ، اﺿﻄﺮاب اﻓﺴﺮدﮔﻲ و…
دﻛﺘﺮ ﻓﺮﻳﺒﺎ ﻋﺮﺑﮕﻞ