شادابی (1)بر اساس یک مطالعه جدید، فراتر رفتن از ماورا مرزهای بدن در هنگام مراقبه (مدیتیشن) منجر به شادابی بیش تری می‌گردد. نتایج حاصل از این تحقیق، نشان می‌دهد که تکنیک‌هایی که باعث رهایی شخص از مرزهای حسی بدن می‌شوند، می‌توانند به درمان اختلالات رفتاری کمک کنند.

ما معمولا برای پی گیری شادابی، افرادی خودمحور هستیم. من یک بستنی می‌خواهم، من می‌خواهم برنامه تلویزیونی مورد علاقه‌ام را تماشا کنم، من آن زن یا آن مرد را به عنوان شریک زندگی‌ام می‌خواهم. این قاعده کلی می‌تواند به رضایتمندی منجر شود. هنگامی‌که من بتوانم به خواسته‌هایم برسم، و این در حالی است که همین قاعده کلی می‌تواند به حالات غیر رضایتمندی منجر شود در صورتی که من نتوانم به آن چه می‌خواهم دست پیدا کنم.

تلاش در جهت خوشنودسازی خویشتن، با فراز و نشیب‌های زندگی رابطه‌ای مستقیم دارد – واقعیت‌هایی که از کنترل من خارج هستند. فکر کردن بیش از حد به شکست‌های زندگی و غوطه‌ور کردن خود بین آن‌ها می‌تواند به آسانی به نارضایتی از زندگی منجر شود.

این دنیا تنها برای به تحقق درآوردن نیازهای من به وجود نیامده است – این حداقل درسی است که ما در حین بزرگ شدن باید یاد بگیریم. یک نوزاد این سعادت را دارد که در هر زمان که گریه کند، به خواسته اصلی‌اش که شیر خوردن است، برسد؛ تصور او از جهان این است که به محض درخواست خواسته‌اش، می‌تواند به سرعت به آن دست پیدا کند. اما پس از آن، در دوران کودکی، آرام آرام به ناچار متوجه می‌شود که او در بهشتی که متصورش بود، نیست؛ بدین معنی که دیگر نمی‌تواند به تمام لذت‌هایی که دوست دارد، برسد. صبوری در زمان‌های ناامیدی، درسی است که یادگیری‌اش برای او ضروری است.

به وسیله مدل خوشنودسازی جدیدی که “مدل خود محوری/شادی ازخودگذشتگی” نامیده می‌شود، مایکل دامبرون و متیو ریکارد در حال توسعه ایده‌ای هستند که به ما نشان می‌دهد که چگونه در حین بزرگ شدن شادابی را فرا بگیریم. در اصل، آن‌ها بیان می‌کنند که خود محوری زمانی توسعه پیدا می‌کند که ما شرایط خود را از شرایط دیگران مهم تر می‌پنداریم؛ خویشتن، فارغ از دیگران و محیط اطراف در نظر گرفته می‌شود.

در آن سوی داستان، هرچه از خود گذشته‌تر باشیم، به این معنی است که بیش تر خود را به محیط پیرامون وابسته می‌دانیم و همین طور نیاز بیش تری در رابطه با برقراری ارتباط با دیگران حس می‌کنیم. هم چنین از خود گذشتگی با احساسات مفیدی نظیر محبت و عشق نیز همراه است. یک فرد خود محور، شخصیتی ثابت دارد که بسیار به برآورده شدن امیال شخصی اش، اصرار دارد و البته به طور مداوم دچار ناامیدی نیز می‌شود. فردی که شخصیتی از خود گذشته داشته باشد، با دیگران مرتب در ارتباط است و تمایلاتش را در حد انتظار و منطبق با محیط پیرامونش طلب می‌کند – این منجر به یک شادابی حقیقی می‌شود.

در واقع، تحقیقات روانپزشکی نشان می‌دهند که چگونه استفاده بیش از حد از ضمیر اول شخص “من”، منجر به وجود پریشانی در افراد و در بعضی موارد حتی منجر به افسردگی می‌شود. یکی از دلایل مهمی که افراد دچار آشفتگی و افسردگی می‌شوند، کمبود ارتباط با دیگران است؛ کمبودی که نتیجه‌اش، تقویت احساس تنهایی و به طبع آن جدایی از دیگران است. البته باید به این موضوع نیز اشاره کرد که تمام افراد خودمحور، دچار ناپایداری‌های روانی نیستند، اما خودمحوری حاد معمولاً با تبعاتی همراه است. از خود گذشتن و همراه شدن با محیط اطراف و جهان، می‌تواند شما را شاداب‌تر سازد.

در مقاله‌ای که در نوامبر سال ۲۰۱۶ در مجله آگاهی و شناخت منتشر گردید، مایکل دامبرون به صورت آزمایشات تجربی نشان داد که گذر از مرزهای بدن در هنگام مراقبه، به شادابی بیش تر منجر می‌شود. به شکل جالبی، افراد شرکت کننده در این آزمایش تا به حال مراقبه را تجربه نکرده بودند، بلکه تنها دانشجویان معمولی دانشگاه بودند. آن‌ها به مدت ۲۱ دقیقه به یک نوار صوتی که دستورالعمل‌های مراقبه را به آرامی بیان می‌کرد، گوش داده بودند و یا همین میزان زمان را به استراحت پرداخته بودند. با مقایسه این دو گروه معلوم شد که دانشجویانی که مراقبه کرده بودند، احساس آرامش بیش تری داشتند و پس از آن شاداب‌تر از دسته دیگر به نظر می‌رسیدند.

اما در حین مراقبه چه چیزی رخ می‌دهد؟ شما برای متمرکز شدن بر اجزای مختلف بدنتان راهنمایی می‌شوید. در ابتدا، شما احساسی قوی نسبت به بدن خود دارید – و همین طور عین همین احساس را در رابطه با گذر زمان. اما به مرور، شما حس خود نسبت به بدنتان و همین طور گذر زمان را از دست می‌دهید – شما در جریان مراقبه قرار گرفته اید. آن چه مایکل دامبرون در حال حاضر نشان می‌دهد این است که حتی افرادی که هیچ تجربه‌ای از مراقبه ندارند نیز در عرض اندک زمانی با انجام مراقبه می‌توانند از منیت و خودخواهی خارج شده و شادابی خود را افزایش دهند.

این تحقیق برای اختلالات روانی بسیار مهم است. در حال حاضر ثابت شده است که مراقبه و تمرکز حواس می‌تواند به درمان بسیاری از اختلالات رفتاری کمک نماید. یک راهکار جهت اثربخشی این موضوع این است که از خود محوری فرد کاسته شود و به طبع آن خلق و خوی شخص بهبود پیدا می‌کند. این یافته‌ها هم چنین پیامدهایی را برای تحقیق روانپزشکی دیگری که با عنوان مخزن شناور یا مخزن حس زدایی در جریان است، داشته‌اند.

مبتدی‌ها چگونه شروع کنند؟

مدیتیشن در پنج مرحله

شما در یک مخزن آب در حالی که نور کمی وجود دارد و هیچ صدایی به آن راه پیدا نمی‌کند، شناور هستید؛ دمای آب این مخزن مطابق دمای بدن یعنی ۳۷ درجه است و از غلظت بالای نمک برخوردار است. شخص به جز شنیدن صدای دم و بازدم خودش، به سختی می‌تواند چیز دیگری را بشنود و یا حتی ببیند. به دلیل اینکه شما در آبی با دمای بدن شناور هستید، به تدریج دیگر بدن خود را احساس نمی‌کنید و پس از آن احساس آرامش می‌کنید و در نتیجه احساس شادابی می‌کنید.

من تمایل دارم که از این اثر با عنوان “مراقبه فوری” نام ببرم، زیرا پس از مدتی شما به حالاتی از آگاهی دست پیدا می‌کنید که معمولا افرادی که به طور مرتب به مراقبه می‌پردازند، از آن‌ها بهره‌مند هستند: کم تر احساس خودخواهی کردن، بهتر ارتباط برقرار کردن با افراد و محیط پیرامون. اما آیا این می‌توان از آن با عنوان یک تکنیک برای اختلالات روانی در آینده استفاده نمود؟

این که بتوانید از مرزهای بدن خود فراتر بروید، می‌تواند شما را وادار به از خودگذشتگی، اهمیت ندادن به گذر زمان، و شادابی کند. جاستین فاینستاین، مدیر یک مرکز تحقیقاتی در تولسا در اوکلاهاما است. او در حال حاضر به بررسی تاثیرات شناور بودن در مخزن آب، بر روی افراد گوناگون می‌پردازد؛ حال این افراد ممکن است که از اختلالات روانی رنج ببرند و یا حتی اشخاصی سالم باشند. هر چند این تحقیق او هنوز به پایان نرسیده است، ولی او اذعان می‌دارد که تا این جای کار، بیش تر افراد پس از انجام این آزمایش از میزان خود محوریشان کاسته شد، هم چنین دچار آشفتگی کم تری شدند و در نتیجه شادابی بیش تری بدست آوردند.

سلامت نیوز

امتیاز به این نوشته
مقاله رو دوست داشتی؟
ارسال نظر
نظرت چیه؟
لینک کوتاه این مطلب
تبلیغات
جدیدترین‌ها
تبلیغات
محبوب‌ترین‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهاد نوجوان‌ها