نام من یعقوب کارل گریم است و در روز چهارم ژانویه سال 1785 در«هاناو» در ایالت «هسن» کشورآلمان به دنیا آمدم . درست یک سال بعد از تولد من ، یعنی در 24 فوریه سال 1876 برادرم ویلهلم به دنیا آمد .
پدرم فلیپ گریم با شغل وکالت زندگی من و خواهر و برادرانم را اداره می کرد .پدرم به جز ما شش پسر و یک دختر دیگر هم داشت که من دومین فرزند و ویلهلم سومین پسر خانواده بودیم . تفاوت سنی کم بین من و ویلهلم باعث دوستی بیشتر ما شده بود . با وجود تفاوت هایی در افکارمان همیشه سعی می کردیم مکمل یکدیگر باشیم .
ویلهلم بیشتر به کار های تحقیقاتی ، دستور زبان و… علاقه مند بود و من برعکس به موسیقی ، ادبیات افسانه ها علاقه داشتم . به همین علت اکثر اوقات فراغتمان را با شنیدن افسانه های محلی و قصه های پریا ن که یکی از همسایه های ما خانم” ماری مولر” تعریف می کرد بسیار لذت بخش بود .
تحصیلات ابتدایی رادر مدرسه ای در منطقه “کاسل ” آلمان با موفقیت گذراندیم . یازده ساله بودم که پدرم در اثر بیماری ناگهانی ذات الریه در گذشت . و شرایط زندگی ما به دلیل مشکلات مالی سخت شد . چون مجبور بودیم ازحمایت های مالی شخص دیگری برخوردار شویم پس مجبور بودیم بدون در نظر گرفت سن کم من و برادرم شرایط خاصی را تحمل کنیم و به سرعت مسئولیت بزرگسالان را به عهده بگیریم . با پشت سر گذاشتن مسائل و مشکلات زیاد تحصیلات تکمیلی را در ” دانشگاه ماربورگ “شهر کاسل گذراندیم .
من در سال 1803 و ویلهلم به خاطر تب مخملک یک سال از درس عقب افتاده بود در سال 1804 فارغ التحصیل شدیم . در طول مدت تحصیل وابستگی من به ویلهلم بیشتر می شد وبا وجود مشکلات فراوان دست از مطالعه بر نداشتیم و همین تب و تاب مطالعه ما را از افسردگی های زندگی نجات می داد .
در سال 1808 موفق شدم کتابداردادگاه شوم اما بااز دست دادن مادرم ، مسئولیت کامل نگهداری از برادرم ویلهلم و خواهرم به عهده من بود.با پیوستن ویلهلم به من به عنوان کمک کتابدار ، تمام انرژی خودمان را به کار بستیم و مطالعه و تحقیقات وسیعی راجع به قصه ها و افسانه های عامیانه شروع کردیم .
برای اولین مرتبه در سال 1812 مجموعه داستان های 86 قوم را در کتابی به چاپ رساندیم . پس ازآن سریعا در دو جلد مجزا تاریخ ادبیات اوایل دوران کینگلر و افسانه های آلمان رابرای چاپ دنبال کردیم . در حالی که ادامه ویرایش داستان قوم آلمان را دنبال می کردیم، به انتشار آثاری در مورد قصه های عامیانه ایرلند و دانمارک و اساطیر نورس نیز پرداختیم .
خوشبختانه انتشار این آثار به طرز معجزه آسایی به رسمیت شناخته شد و موفق به کسب دکترای افتخار از دانشگاه ماربورگ ، برلین و برسلاو شدیم . از سا ل 1819 علاقه خود را در ادبیات قدیمی تر پیدا کردیم و به صورت تخصصی مطالعاتی در تاریخ و ساختار زبان آلمانی داشتیم و حاصل آن را در مجموعه ای با عنوان ” قواعد مدرن زبان آلمانی ” که در آن سند ارتباط بین کلمات مشابه در زبان های مرتبط مثل انگلیسی و…بررسی می شد را پس از گذشت ده سال مطالعات گسترده بر روی این فرهنگ لغت به چاپ رساندیم .
در سال 1830 به دانشگاه گوتینگن که در آن یعقوب استاد و کتابدار و ویلهلم دستیار کتابدار بود منصوب شد. و پنج سال بعد از ان من به درجه استادی درشهر برلین آلمان دست پیدا کردم وبه این شهر نقل مکان کردیم .
برادران گریم پنج سال بعد از دانشگاه برلین استعفا دادند و تا پایان عمر وقت خود را به تکمیل فرهنگ لغت 32 جلدی خود اختصاص دادند . برادان گریم دانشوران سرشناس آلمانی بودند که علت شهرت آن ها ، انتشار مجموعه داستان های فولکلوریک پریان بود . دربین آثار فراوانی که از آن ها به جا مانده است می توان به : سیندرلا ، سفید برفی ، راپونزل ، هانسل و گرتل ، شنل قرمزی ، قورباغه و شاهزاده ، کفاش فقیرو… اشاره کرد .
ویلهلم گریم در تاریخ 16 دسامبر سال 1859 و یعقوب گریم در تاریخ 20 سپتامبر سال 1863 درگذشتند .
2 پاسخ
من تقریباً همه ی داستاناشونوخوندم……………
خیلی خیلی جالبه واقعاً