برای علاقهمندان به تاریخ و مکانهای تاریخی، بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی یکی از دیدنیترین مکانهای ایران است که در محلهی عالیقاپو اردبیل واقع شده است و در نوع خود یک شاهکار به حساب میآید که از لحاظ وسعت و بداعت مثل ندارد. با ما همراه باشید تا با این اثر آشنا شوید.
بقعه شیخ صفی الدین در اوایل قرن ۱۶ تا اواخر قرن ۱۸ ساخته شده است. این مکان ارزشمند و تاریخی در سال ۲۰۱۰ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. این مکان با استفاده از معماری سنتی ایرانی و به کارگیری حداکثر فضای در دسترس ساخته شده و انواع قسمت ها از قبیل کتابخانه، مسجد، مدرسه، مخزن، بیمارستان، آشپزخانه، نانوایی و چندین دفتر اداری در آن جای داده شده است. آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی بزرگ ترین، کامل ترین و برجسته ترین خانگاه است. این آرامگاه از لحاظ شاهکارهای هنری و معماری و نمایش اصول اساسی عرفانی در سطح جهان نیز ارزش والایی به خود اختصاص داده است. معماری ایلخانی و تیموری با الهام از فلسفه صوفیانه، انواع جدیدی از فضاها و الگوهای تزئینی را خلق کردهاند. این مجموعه که آرامگاه بنیانگذار سلسله صفوی است، قداست و ارزش خود را تا به امروز حفظ کرده است.
ویژگی منحصر به فرد بقعه شیخ صفیالدین، کنار هم قرار گرفتن آثار بسیار زیبای هنری در رشتههای مختلف است که شامل عالیترین نوع کاشی کاری معرق و مقرنس و گچ بری کتیبه های زیبا و نفیس و خط خطاطان بزرگ دوره صفوی (میر عماد، میر قوام الدین، محمد اسماعیل و دیگر اساتید) منبتهای ارزنده، نقره کاری، تذهیب و طلاکاری، نقاشی و تنگ بری میشود که همگی آنها در یک ساختار معماری فخیم و بی نظیر جای گرفتهاند. مجموعه این آثار شکوهی حیرتانگیز به این مجموعه بخشیده است.
این مجموعه در طی سالها تکمیل و به مقبرههای آن افزوده شده است. به ویژه در دوره شاه عباس اول و از آن جا که وی ارادت فراوانی به شیخ صفی الدین داشت و بسیار به زیارت مقبره وی میرفت، برای تکمیل و تزیین این اثر، کارهای فراوانی صورت گرفت. در عصر صفوی، بقعه شیخ با حضور استادان بزرگ عهد صفوی چنان به زیور آراسته شد که هم چنان پس از گذشت چندین قرن به عنوان یکی از مفاخر تاریخی و فرهنگی ایران به شمار میآید.
در این مجموعه علاوه بر مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی، مقبرههای شاه اسماعیل اول (نخستین پادشاه صفویه) و همسر شاه اسماعیل (مادر شاه طهماسب) و نیز برخی از مشایخ و صاحب منصبان دوران صفوی و کشته شدگان جنگ چالدران قرار دارد.
طبق وصیت شیخ صفیالدین، جنازه وی در اتاقی جنب خلوتخانه و باغچه و حوضخانه دفن شده است و بر قبر او بنایی وجود دارد که علاوه بر مقبره شیخ صفی و مرقد شاه اسماعیل اول، آرامگاههای دیگری از شاهزادگان صفوی و فرزندان وی در این بقعه و محل شهیدگاه قرار دارند.
مجموعه نفیس بقعه شیخ صفیالدین در سال ۷۳۵ ه. ق. به دست فرزند وی صدرالدین موسی بنا شد. پس از شروع حکومت صفویه، به دلیل ارادت شاهان صفوی به جد خود، واحدهای مختلفی به این مجموعه اضافه شد. در دوره شاه عباس برای تکمیل و تزئین این اثر، کارهای فراوانی صورت گرفت. در عصر صفوی، بقعه شیخ با حضور استادان بزرگ عهد صفوی چنان به زیور آراسته شد که هم چنان پس از گذشت چندین قرن به عنوان یکی از مفاخر تاریخی و فرهنگی ایران به شمار میآید.
مراحل ساخت مجموعه
محققان چهار مرحله اصلی برای ساخت این مجموع تعیین کردهاند که مهم ترین ساختمانها در این چهار مرحله بنا شده و یا به طور قابل توجهی تغییر داده شدهاند:
مرحله اول از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۹ میلادی
در این دوره طرح اولیه بقعه تنظیم شد و بناهای «خانقاه شیخ صفیالدین اردبیلی، حرمخانه، گنبد الله الله، ساحت، عمارت دارالحفاظ، شاه نشین، حیاط میانی و چله خانه جدید» ساخته شدند.
مرحله دوم از سال ۱۳۴۹ تا ۱۵۴۴ میلادی
در این دوره مقبره شاه اسماعیل و هم چنین مقبره مادرش، دار الحدیث، جنت سرا، شهیدگاه و حیاط آرامگاه در قسمت جنوبی بقعه شیخ صفیالدین ساخته شدند. بیش تر این ساخت و سازها به قرن شانزدهم میلادی مربوط هستند.
مرحله سوم از سال ۱۵۴۴ تا ۱۷۵۲ میلادی
چینی خانه (به شکل کنونی آن)، دروازه شاه عباسی و حیاط باغ در این دوره بنا شدند.
مرحله چهارم از سال ۱۷۵۲ تا قرن بیستم میلادی
مدرسه، سرویسهای بهداشتی، موتور خانه و گلخانه در این دوره و بیش تر در قرن بیستم ساخته شدند. این بنا هم چنان نقش خود را حفظ کرده و محلی برای عبادت و زیارت است.
نقش و کاربری مجموعه
در دوران سلطنت شاهان صفوی، نقش و کاربری این مجموعه تغییر کرد و به خاطر وجود بقعه با ارزش موسس سلسه صفویه، به یکی از مهم ترین مکانهای ملی و سیاسی مبدل شد. شاه اسماعیل، وارث شیخ صفیالدین و رهبر صوفی مسلک خانقاه، اولین شاه سلسله صفویه شد و تشیع را به عنوان دین رسمی کشور اعلام کرد.
در مورد شیخ صفیالدین اردبیلی
شیخ صفیالدین اردبیلی بزرگ دودمان صفویان از سادات بومی اردبیل ایران است و نیز هشتمین نسل از تبار فیروزشاه زرینکلاه بود. فیروزشاه نیز از سادات بومی کردستان ایران بود. زبان مادری شیخ صفیالدین زبان آذری بود و شعرهای او به زبان آذری در کتاب صفوه الصفا و سلسله النسب موجود است.
پدر و اجداد وی در قریه کلخوران اردبیل زراعت داشتند و پیشینیان آنها از قریه رنگین گیلان به اسفرنجان در حدود اردبیل آمده بودند. پدر او امینالدین جبرائیل نام داشت. صفی الدین در سال ۶۵۰ق. به دنیا آمد.
شیخ صفی پیرو شیخ زاهد گیلانی بود و با دختر او فاطمه خاتون ازدواج کرد. وی روز دوشنبه دوازهم محرم سال ۷۳۵ قمری، بعد از صبح، در سن هشتاد و پنج سالگی وفات یافت و روز بعد به وقت نماز ظهر، در مجاورت خلوت خانقاه خویش دفن شد. بیش تر مورخان، اجداد وی را سنی شافعی مذهب و هاشمی تبار مهاجر از حجاز به کردستان ایران دانستهاند. دکتر عبدالحسین زرینکوب محقق و مورخ فقید، در کتاب «جستجو در تصوف ایران» با استناد به منابع تاریخی متعدد و گوناگون، وی را سنی مذهب میداند. دودمان صفوی نام خویش را از وی گرفته بودند. او پایهگذار خانقاه صفوی در اردبیل بود که با گذشت زمان پیروان بسیاری را به دست آورد. خانقاه او محل اطعام فقرا و پناه ضعفا و مسکینان بود و همین نکته دستگاه او و اخلافش را هم چنان محل محتاجان و درویشان میداشت.
فرش اردبیل
«فرش اردبیل» که در بقعه شیخ صفیالدین پیدا شده، هماکنون در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن است و با شرایط خاصی نگه داری میشود. این فرش از مشهورترین و نفیسترین قالیهای جهان است که در فهرست ۵۰ اثر شاهکار هنری برگزیده جهان قرار گرفته است. این فرش در موزه آلبرت در شرایطی نگهداری میشود که با صلاحدید متخصصین رنگ در هر ساعت تنها ده دقیقه در معرض نور برای بازدید قرار میگیرد.
فرش اردبیل یک سند تاریخی با تاریخ و امضا است و در سال ۹۱۸ خورشیدی (۹۴۶ ه.ق / ۱۵۳۹ میلادی) در سیزدهمین سال پادشاهی شاه تهماسب بافته شدهاست. تار و پود آن ابریشمی است و گرههای فارسی دارد.
قصه رسیدن این فرش از بقعه شیخ صفیالدین تا موزهی آلبرت بسیار طول دراز است اما مختصرا اینگونه است که در حقیقت فرش اردبیل یک جفت فرش بوده که توسط مقصود کاشانی بافته شده و در جریان زلزلهای که موجب آسیب دیدن آنها میشود به درخواست متولیان حرم شیخ صفی این فرش به شرکت انگلیسی زیگلر و شرکا برای بازسازی سپرده میشود که نتیجهی آن یک فرش کامل و یک فرش بدون حاشیه میشود. پس از این بازسازی این دو فرش چندین دست چرخیدند تا در نهایت موزه آلبرت فرش کامل و اصلی را در سده گذشته خریده و از آن محافظت میکند. اما سرنوشت قالی کوچک تا سالها نامعلوم باقی ماند تا این که در سال ۱۹۵۳ بالاخره این قالی دوم هم سر از دهلیزهای یک خانواده مجموعهدار ناشناس درآورد که آن را به موزه لوس آنجلس کانتی اهدا کردند.
یکی از ویژگی های این فرش که از دیگر فرش ها متمایز کرده نوشتن متنی از شعر سعدی به روی قالی است که در عکس ها قابل مشاهده است، همچنین فرش اردبیل دارای ۱۶ کلاکه و ۲ قندیل است که حس گنبد را تداعی میکند. رنگ سورمه ای به عنوان زمینه فرش انتخاب شده و پر از گل های زیباست که زینت خاصی به فرش داده است.
چند سال پیش کارشناسان فرش به موزه آلبرت لندن رفتند و با وجود سختیهای فراوان از طرف موزه، بررسیهای اولیه را انجام دادند. در نهایت این فرش دوباره با همت فرش بافان ایرانی باهمان طرح و اندازه و گره بافته شد. البته شکی نیست که این فرش ارزش همان فرش را ندارد، اما در جایگاه خود فرشی بسیار نفیس و ارزشمند در دوره خود است.
قسمتهای مختلف بقعه
بدون شک عظمت و شکوه این بنا در قالب کلمات قابل بیان نیست اما سعی کردهایم تا در مورد تعدادی از آثار و مکانهای بقعه شیه صفیالدین توضیحاتی ارائه کنیم.
سر در ورودی
ورودی بقعه در جبهه شرقی میدان عالی قاپو قرار دارد که در دو لنگه چوبی آن به حیاط بزرگ باز میشود. در مقابل این سردر، در جانب غربی همین میدان، سردر اصلی بقعه به نام عالی قاپو قرار داشته است که در دوران شاه عباس دوم به دست یوسف شاه بن ملک صفیا ساخته شده بود. به استناد کتیبه معرّق بدنه این سردر، که در انبار بقعه نگهداری میشود (به دستور سازمان باستانشناسی)، کاشی کاری آن را اسماعیل بن نقّاش اردبیلی در ۱۰۵۷ انجام داده است. در حال حاضر اثری از این سردر مشهود نیست.
حیاط بزرگ
در مدخل غربی بقعه، حیاطی مستطیلی و مشجر قرار دارد که در واقع حائلی بین در ورودی و هسته مرکزی مجموعه است. در دو جناح آن دو حوض سنگی وجود دارد که احتمالا یادگار دوره صفوی است. دیوارهای آجری این حیاط، که روی ازاره سنگی بنا شدهاند، طاقچهها و طاق نماهایی دارند.
راهرو میانی یا صحن کوچک
در ضلع شرقی حیاط مشجر بزرگ، سردر و دری کوچک، که با گچ و آجر رسمی بندی شده، به راهروی به ابعاد ۱۴/۵ در ۷/۵ متر باز میشود. این سردر از آن دوره قاجار است که به جای سردر قدیمتر دوره صفوی ساخته شده است. رواقها و طاق نماهای دیوارهای جانبی این صحن با گچ بریهای زیبایی قاب بندی و پشت بغلها و لچکیهای آن با کاشی های معرق پوشیده شده است. در قسمت جنوبی این راهرو دری تعبیه شده که به چله خانه جدید راه دارد.
چله خانه جدید(قربانگاه)
این بنا که احتمالا قدیمیترین عنصر مجموعه است، بیش تر از دیگر بخشها آسیب دیده و در حال حاضر حیاطی متروک و مربع شکل است که در جبهه غربی آن، حجره هایی با نمای آجری و طاق قوسی وجود دارد. در شمال غربی چله خانه و در یکی از حجرات که سقف آن ریخته است، بقایای پلکانی آجری به چشم میخورد که به طبقه فوقانی راه میبرد، از این رو به نظر میرسد که چله خانه در گذشته طبقه فوقانی نیز داشته است. با توجه به نام و ترکیب ظاهری این بنا می توان آن را بخشی از خانقاه خود شیخ صفی دانست که به مراسم آیینی و چلهنشینی و بیتوته دراویش اختصاص داشته است. اطلاق نام قربانگاه به این مکان نیز از آن جاست که این محل بعد از دوره صفویه و پس از ویرانی به صورت قربانگاه در آمد؛ چنانکه اطلاق واژه جدید به این فضا نیز از آن روست که چله خانه قدیمیتری هم وجود داشته که امروز به صورت حجرههایی دو طبقه در جبهه شمال غربی صحن اصلی واقع شده است.
مدخل صحن اصلی یا سردر عباسی
این سردر که در عرضِ شرقی راهرو میانی واقع شده، از نوک با مقرنسهای بر روی هم تزیین شده و در پایان قسمت کاشی کاری شده آن و محل اتصال به درگاه سنگی، بر کتیبهای کاشیکاری، نام شاه عباس و تاریخ ۱۰۳۶ نقش بسته است.
صحن اصلی یا حیاط داخلی
این صحن، که به نام حیاط قندیل خانه نیز شناخته میشود، محوطهای است مستطیل شکل به ابعاد بالغ بر ۳۰/۵ در ۱۶ متر که با تخته سنگهای صاف و صیقلی مفروش است و در مرکز آن یک حوض سنگی کم عمق گلبرگی شکل با دوازده ترک (شاید به نشانه دوازده فرقه قزلباش و یا دوازده امام شیعیان) تعبیه شده است. در گذشته یک حلقه چاه آب نیز در کنار این حوض وجود داشته که آب آن را تأمین میکرد، اما اکنون روی این چاه را پوشاندهاند.
ضلع غربی حیاط که سردر عباسی در آن قرار دارد، یک دیوار سراسری و طاق نمادار آجری است که با کاشیهای معرّق تزیین شده است. این دیوار در قسمت شمالی به حجرات کوچک دو طبقه با سقف کوتاه ختم میشود که احتمالا محل چله خانه قدیم بوده است. پنجرههای مشبک کاشی، به شیوه گره چینی، نور لازم را به داخل اطاقها میرساند.
جنت سرا
در ضلع شمالی صحن اصلی، ایوانی با در بزرگ چوبی ارسی مشبک قرار دارد. در شمال این ایوان، که به مثابه شاه نشین است، در ارسی دیگری تعبیه شده که به ساختمانی گنبددار و هشت ضلعی موسوم به جنت سرا باز میشود. بر دیوارههای شمالی و غربی جنت سرا درهایی برای راهیابی به اطاق های مجاور نصب کردهاند. درباره ساختار نخستین این بنا و تحولات و نیز کاربرد آن اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی پنداشتهاند که این بنا از همان ابتدای ساخت (احتمالا ۹۴۳ـ۹۴۷) گنبدی داشته و محل سماع درویشان بوده است، اما اولئاریوس که مشاهدات خود را از این بقعه در دوره صفویه به دقت نقل کرده، از گنبد جنت سرا سخنی نگفته است؛ چنان که دلاواله نیز که در همان دوره بقعه شیخ صفی را دیده، جنت سرا را مسجدی بیسقف خوانده است. ظاهرا جنت سرا پس از آن که شاه عباس اشیای گرانبها و کتابهای کتابخانه سلطنتی را به بقعه اهدا کرده، به صورت کتابخانه درآمده است. احتمالا در اوایل قرن سیزدهم سقفی مسطح با شانزده ستون چوبی بر روی پایههای حجاری شده برای جنت سرا ساخته شده است. سقف دوره قاجاری نیز چند دهه قبل به کلی ویران شده و در سالهای اخیر گنبدی آجری به شیوه سنتی بر فراز آن ساختهاند که بزرگترین گنبد مجموعه به شمار میآید.
دارالحدیث یا طاق متولی
طاق متولی در ضلع جنوبی صحن اصلی، قرینه و روبروی جنت سرا، واقع شده و مشتمل است بر در ارسی مشبک بزرگ، ایوانی با طاق ضربی، و دو اتاق کوچک در دو سوی ایوان. مقابر برخی از بزرگان صفوی نیز در دو سوی این بنا به چشم می خورد. نمای بیرونی دارالحدیث با کاشی معرق تزیین شده و در پیشانی بنا احادیثی از پیامبر (ص) به خط نسخ نقش بسته و وسط لچکیهای درهای ورودی کوچک، در چهار لوحه عبارت «یا صفی اللّه» دو بار به صورت متقارن تکرار شده است. احتمالا این مجموعه در اواخر دوره صفوی برای اقامت متولیان آستانه و برپایی جلسات درس و بحث ساخته شده است.
کجارو
امتیاز به این نوشته