قوم پارت یکی از طوایف ایرانی بود که از آغاز تاریخ به این سرزمین آمده و در قسمت شمال شرقی ایران سکونت گزیده بود. در روزگار شاهنشاهی هخامنشی استان پارت یکی از قسمت های ایران بود که زیر فرمان شاهنشاه پارس اداره می شد.
چون شاهنشاهی هخامنشی برافتاد و جانشینان اسکندر بر ایران فرمانروایی یافتند ایرانیان از هر سو به مخالفت با بیگانگان برخاستند و از آن میان قوم پارت که در خراسان و گرگان امروزی می زیستند به فرماندهی رئیس خود که “ارشک” نام داشت بر سلوکیان شوریدند و دولتی بنیاد کردند.
شاهان این خاندان به احترام بنیان گذار سلسله خود، نام ارشک یا اشک را به نام خود می افزودند. به این سبب این سلسله شاهنشاهان ایران را “اشکانیان” می خوانند.
اشک اول یا ارشک
در سال 877 پیش از هجرت بود که ارشک قوم خود را برانگیخت و با شاه سلوکی جنگ را آغاز کرد. این زد و خورد پنج شش سال طول کشید و سرانجام سلوکیان شکست یافتند و در سال 871 پیش از هجرت ارشک به شاهی نشست.
در این زمان قسمت شمال شرقی شاهنشاهی ایران، شامل سغد و مرو و بلغ که دولت باختر خوانده می شد (یعنی قسمتی از ازبکستان و قسمتی از افغانستان امروزی) دولتی مستقل تشکیل داده بود. ارشک پس از آن که بر سلوکیان غلبه یافت به جنگ دولت باختر رفت و در این پیکار کشته شد.
تیرداد
پس از اشک، تیرداد با لقب اشک دوم جانشین او شد و با پادشاه سلوکی زد و خورد کرد و او را شکست داد و پایتخت خود را در نزدیکی شهر دامغان کنونی که شهر «صددروازه» خوانده می شد قرار داد. قسمت غربی ایران هنوز در تصرف سلوکیان بود.
اردوان اول
اردوان اول پسر تیرداد اشک سوم بود که مازندران و ری و همدان را از چنگ سلوکی ها بیرون آورد و پس از جنگ های بسیار با آن دولت رسماً شاه ایران شناخته شد.
مهرداد اول
مهرداد اول از شاهان بزرگ اشکانی و ششمین شاه آن خاندان بود. مهرداد داستان های دیگر ایران را که تا آن زمان زیر دست سلوکی ها بودند یا به دست فرمانروایان محلی اداره می شدند به دولت اشکانی پیوست و “دمتریوس” سلوکی را اسیر کرد و به زندان انداخت. در زمان او آذربایجان، فارس، خوزستان، بابل و قسمتی از شمال هند باز به شاهنشاهی ایران پیوست و مهرداد نخستین بار پس از برافتادن خاندان هخامنشی عنوان شاهنشاه اختیار کرد.
فرهاد دوم
فرهاد دوم که اشک هفتم بود باز ناچار شد که با شاه سلوکی جنگ کند. “انتیوکوس” سلوکی با سپاه بزرگی به ایران تاخت اما از فرهاد شکست یافت و کشته شد و از آن پس دیگر دست سلوکی ها یک سره از ایران کوتاه گردید.
هجوم سک ها
یکی از اقوام ایرانی که در مشرق دریای خزر سکونت داشتند سک ها بودند. در زمان هخامنشیان این طایفه نیز زیر فرمان شاهنشاه ایران می زیستند و ولایت ایشان جزء کشور ایران بود.
در زمان اشکانیان اقوام زردپوست بیابان گرد که در جنوب سیبری می زیستند و به کشور چین تاخت و تاز می کردند رو به مشرق نهادند و بر اثر فشار ایشان سک ها از جای خود کنده شدند و به کشورهای پارت و باختر ریختند. فرهاد دوم چون از زد و خورد با سلوکیان آسوده شد به جلوگیری سک ها پرداخت. اما در این پیکار کشته شد و سک ها به افغانستان امروزی و سیستان که در آن زمان زرنگ نامیده می شد فرود آمدند. از آن پس ولایت زرنگ به نام این طایفه سکستان خوانده شد و بعد این کلمه به “سیستان” تبدیل شد.
پس از این تاریخ دولت های ایران همیشه گرفتار زد و خورد با زردپوستان وحشی بیابان گرد بودند که از شمال شرقی به ایران می تاختند و شهرها را غارت می کردند و ماموریت تاریخی ایران که نگهبانی تمدن و فرهنگ جهان از آسیب وحشیان آسیای شمال و شمال شرقی بود مهم تر و دشوار تر شد.
مهرداد دوم
مهرداد دوم که نهمین شاه این خاندان بود سک ها را به جای خود نشانید و بر بیابان گردان شمالی نیز پیروز شد چنانکه تا مدتی دراز دیگر از تاخت و تاز به شهرهای مرزی ایران دست برداشتند. اما در این زمان حریف و دشمن دیگری برای ایران پیدا شد و آن دولت روم بود که تا چندین قرن با کشور ایران زد و خورد می کرد.
سکه های اشکانیان
دکتر پرویز ناتل خانلری