سرزمین کهن ایران یادگارهای فراونی از نشانه های فرهنگی با خود دارد. این نشانه ها از زندگی مردمانی باقی مانده است که چند هزارسال بر این خاک زندگی کرده اند. ایرانیان قبل از اسلام در هرماه جشنی برپا می کردند. اما بعضی ازاین جشن ها مانند نوروز، مهرگان وتیرگان از بقیه باشکوه تر برگزارمی شدند. بعد از اسلام این جشن ها فراموش شدند وفقط نوروز ومهرگان باقی ماندند. ومهرگان نیز بعدها به دست فراموشی سپرده شد.
جشن تیرگان
جشن تیرگان به روایتی در 10 تیرماه وبه روایتی در 13 تیرماه برگزارمی شده است. ریشه این جشن به آب گره خورده است ومنشا آن از داستانی اساطیری است که نبرد بین فرشته باران ودیو خشکسالی را روایت می کند. آب برای ایرانیان مهمترین عنصرزندگی بوده و هست و از این جهت همیشه گرامی است .
قبل از اسلام مردم به باور داشتند که کارهای خوب و نیک را ایزدان و فرشتگان هدایت می کنند وزشتی ها وپلیدی ها حاصل کار اهریمنان و دیوان است. آنان بسیاری از مسایلی را که علت آن برایشان نامعلوم بود به اتفاقی نسبت می دادند .همان طور که در این داستان منشا باران ، دریا ، رعد وبرق و … به نبرد میان اَپوش و تیشتر نسبت می دهند .
داستان نیرد تیشتر و اَپوش
در این داستان ها گفته شده است که: تیشتر یا فرشته باران مامور آبیاری جهان بود. او ابرها را می آورد تا جهان را آبیاری کند و گلها را سرسبزی ببخشد ورودها پر آب شوند وسرزمین ایران سرسبز بماند. اهریمن بدنهاد که دشمن نیکی و آبادی بود چون آبادانی این سرزمین را دید، حسد برد . بنابراین اَپوش -دیو خشکسالی – را فرستاد تا باد گرمی ایجاد کند وهمه زمینهای سرسبز راخشک کند؛ و رودها و چشمه ها را بخشکاند.
طلوع ستاره تیشتر
اما ستاره تیشتر، یا همان فرشته باران در آسمان طلوع کرد.دربار اول به شکل نوجوانی پانزده سال با قامتی کشیده وچشمانی زیبا و چهرهای پرفروغ درآمد. فرشته باران ده شبانه روزدر آسمان پرواز کرد تا از ابرها بارا ن ببارد .
بار دوم به شکل گاوی با شاخ های زرین ظاهر شد. ده روز در آسمان پرواز کرد و باعث شد که ابرها بر زمین ببارند .
بارسوم نیز که ده روز طول کشید به شکل اسبی سفید وزیبا با گوشها ولگام زرین در آسمان ظاهر شد وبه خاطر او ابرها باریدند. قطرات باران به درشتی یک کاسه فروافتادند وآنقدر آب فراوان شد که سراسر زمین را فرا گرفت. از این فروانی باران همه جانوران زهرآگین نابود شدند. بعد از آن نسیم ایزدی وزید وآب ها را به دورترین جای زمین هدایت کرد ودریایی بزرگ پدید آمد.
آلوده شدن زمین
اما این بار لاشه جانوران موذی زمین را زهرآگین کرد ودوباره تیشتربه شکل اسبی سفید وزیبا در کنار دریا پدیدار شد. اَپوش، دیو خشکی نیز به شکل اسبی سیاه وبدون مو وزشت که یال و دمش و گوشهایش بریده شده بود خود را نشان داد.
دو اسب به هم آویختند وسه روز با هم جنگیدند. اما تیشتر فرشته باران شکست خورد واَپوش پیروز شد وخشکسالی و تشنگی همه جهان را فرا گرفت.
شکست فرشته باران
تیشتراز این شکست نگران شد وبه درگاه هرمزد نالید که: وای بر من، وای برآبها و گیاهان زمین، وای بر مردمان، چرا مردمان از من یاد نمیکنند و مرا نمیستایند تا از ستایش آنها نیرو گیرم و با دیو خشکی نبردکنم. ای هرمزده، ای آفریننده جهان، مرا یاری کن و نیرو بخش تا سراسر جهان را سیراب کنم.
به دنبال دعای فرشته باران ، هرمزد نیرویی بیشتر به اوبخشید وتیشتر این بار نیرویی برابر ده اسب ، ده شتر ، ده گاو وده رودخانه گرفت وبااین قدرت دوباره در کناردریای فراخکرت ظاهر شد . اَپوش نیز که همچنان در قالب اسبی بی یال ودم وزشت بود؛ به کنار دریا آمد.
پیروزی تیشتر
اما این بارفرشته باران که قدرت بیشتری داشت به زودی بردیو خشکسالی پیروز شد واو را هزار گام از دریای فراخکرت دورساخت. بعد از آن فرشته باران، با شادمانی به نیایش هرمزد پرداخت که : خوشا بر من ای هرمزد، خوشا برشما ای گیاهان و آبهای روی زمین، خوشا بر شما ای سرزمینهای آریایی، اکنون جویها پرآب خواهد شد و به سوی کشتزارها و چمنها روان خواهد گشت.
به وجود آمدن ابرها
سپس تیشترکه هنوز در قالب اسبی سفید وزیبا با لگام های زرین بود؛ به میان دریا رفت. با دویدن دریا را به خروش آورد. ابری بزرگ از دریا برخاست وبه سمت کشتزارها رفت وباران وبرف وتگرگ فراوان بارید وهمه جا را سیراب کرد.
رعد وبرق
دیو خشکی که هنوز ناامید نشده بود. از دیوی دیگر به نام سپینچگره کمک گرفت و دوباره به جنگ فرشته باران رفت. تیشتر گرزی برسر دیوها کوبید واز ضربت اوآتشی در آسمان نمایان شد و فریاد گوشخراشی از دل دیو سپینچگره برخاست. این آتش وصدای مهیب بعد از آن، همان رعد وبرق است که به هنگام باران دیده می شود .
فرشته باران دوباره ده روز بر سراسر زمین بارید و زمین را از وجود زهر جانوران موذی پاک کرد. این زهر به همراه رودخانه ها به دریای فراخکرت ریخت و از این جهت آب دریاها شور شد .
آیین های جشن تیرگان
داستان ها گفته اند که این پیروزی در روز تیر از ماه تیر اتفاق افتاده است وازاین جهت مردم به شادمانی در این روز جشن تیرگان را برگزار می کنند .
در این جشن مراسم و آیین های مختلفی برگزار می شود که مهمترین آن ها جشن آبپاشان است . از این آیین همچون دیگر جشنهایی که با آب در پیوند هستند، با نامهای عمومی آب ریزگان یا سرشوران هم یاد شده است. مردم به تبرک وشادی در کنار رودخانه ها جمع می شوند و روی هم آب می پاشند.
البته برای زمان برگزاری این جشن در شهرهای مختلف تاریخ های مختلفی نیز گفته شده است. بسیاری این جشن را مربوط به طولانی ترین روز سال یعنی اول تیرماه می دانند . بعضی دیگر این مراسم را بخشی ار جشن تیرگان قلمداد می کنند . این جشن هنوز در بخش های شمالی کشور رونق دارد و برای مثال در مازندران به آن (تیرماه سیزده شو) می گویند.
جشن تیرگان دردوران صفویه
جشن آب پاشان در دوران صفویه ازجشنهای مردم اصفهان بوده وکنار زایینده رود و در روز13تیرماه هرسال برگزار می شده است.جشنی که درطی آن،مردم آب یا گلاب بر سر و روی یکدیگر می پاشیدند وشاهان صفوی نیزبا علاقه ای خاص،به تماشای این جشن می نشستند.
پیترو دلاواله جهانگرد ایتالیلایی که درجشن آب پاشان سال1619میلادی حاضربوده است گزارش مفصلی از این جشن درسفرنامه خود نوشته است.
او توضیح می دهد که جشن آبریزان بدون مقدمه و تشریفات و با یک اعلام عمومی درکنارزاینده زود برگزارمی شد. مردان در این روز لباس های كهنه ی كوتاهی كه با لباسهای معمولی ایشان تفاوت بسیار دارد، میپوشند و شلوارهای تنگ به پا میكنند و به جای عمامه ، شب كلاه كوچكی بر سر مینهند،خود را به آب زده وبا ظروف مسی وبرنجی که با خودآورده بودند،آب به هم می پاشند وحتی ظرفهای خودرا به یکدیگرپرتاب می نمودند که حاصل این اقدام،مصدوم ومجروح شدن عده ای ازشرکت کنندگان بود.این مسئله،گاه منجربه درگیریهای شدید بین گروههای مختلف و ضرب و شتم یکدیگر وحتی مرگ تعدادی از افراد می شد.
یکی از شعرای صفوی نیز در باره آب پاشان و جشن تیرگان می گوید :
چوهرسال روز نخستین مهر برافروزد ازبرج خرچنگ چهر
بودآب پاشان، رسم عجم که کسری شگون کرده بوده است وجم
شهش نیز،نکوشمردی به فال به امرش شدی جشن، آن روزسال
درآن روزدرچهارباغ ازدحام نمودند بیش ازشمر،خاص وعام
ز بس ریختندآب بریکدگر جهان گشت تا ماهی و ماه تر
جشن آب پاشان در کشورهای همسایه
بیشتر کشورهای همسایه ایران روزگاری بخشی از سرزمین بزرگ ایران بوده اند وهنوز هم ریشه های فرهنگ ایرانی را در خود دارند. از جمله در کشورارمنستان هنوز در نیمه تیرماه جشن آب برگزار می شود وهمه مردم در این جشن شرکت می کنند. این جشن یکی از جاذبه های توریستی این کشور هم محسوب می شود وسالیانه عده ای زیادی از جهانگردان را به این کشور می کشاند .
سریال آب پریا
آبپری که نگهدارنده آبهاست در چنگال اَپوش، دیو خشکسالی، گرفتار شده است و قحطی زمین را تهدید میکند. برفپری، ابرپری و سبزه پری سه خواهر بزرگ تر برای کمک به آب پری می آیند. آنها برای نجات او از وصیتنامه مادربزرگ استفاده میکنند. مادربزرگ هفت دستور برای مبارزه و شکست دادن اپوش در وصیتنامهاش ذکر کرده است. و…
این خلاصه سریال آب پریا است که گروه کودک و نوجوان تلویزیون برای بهار 1392 تهیه کرده بود وبسیارمورد استقبال مردم قرار گرفت. هسته اصلی این سریال نیز برگرفته از جدال بین فرشته باران و دیو اَپوش بود
بهناز جعفری، سحر ولدبیگی، هنگامه مفید، لیلی رشیدی، سیامک صفری و امیرحسین صدیق در این مجموعه نقشآفرینی کردند. کارگردان و تهیه کننده این اثر دیدنی ، مرضیه برومند است ..