حق و حقوق به زبان نوجوانانه؛ دیگران را از موسیقی تان محظوظ نکنید!

دیگران را از موسیقی تان محظوظ نکنید

آسانسور مجتمع ما خیلی آپدیت است. هربار که سوارش می شویم یک موسیقی متفاوت پخش می کند. البته یک مشکل کوچک دارد و آن این است که اگر می خواهید به موسیقی های آسانسور گوش بدهید باید همراه با یکی از بچه های خانواده آقای نوبری سوار آسانسور شوید. بله، درست فهمیدید. آنها همیشه هدفونشان در گوششان است و با بالاترین صدا، موسیقی گوش می دهند. گاهی فکر می کنم حتما دیگر رسما ناشنوا شده اند. چون هرچه فکر می کنم نمی توانم قبول کنم آدم با این صدا موسیقی گوش بدهد و گوش‌هایش سالم بمانند!

وقتی در مکان های بسته عمومی قرار می گیریم باید حواسمان به افراد دیگر هم باشد. منظورم این است آدم هایی که در مکان های بسته عمومی هستند نسبت به هم حق و حقوقی دارند. مثلا چی؟ الآن می گویم:
مثل فرزندان محترم آقای نوبری نباشید که به سلیقه موسیقیایی دیگران توجهی ندارند و آهنگی در گوشی شان پخش می کنند که دیگران دوست ندارند. خیر،

نمی گویم از دیگران بپرسید چه آهنگی دوست دارند و همان را پخش کنید، می گویم صدای موسیقی تان را کم کنید و بقیه را از موسیقی تان محظوظ نکنید! اصلا هدفون و هندزفری برای همین ساخته شده اند که شما خودتان تنهایی بتوانید آهنگ گوش بدهید.

اگر قرار باشد با دیگران شریک شوید که هدفون دیگر چیست؟ مستقیم از اسپیکر گوشی پخش کنید دیگر! البته این موضوع فقط برای زمانی که در آسانسور هستید صدق نمی کند. در تاکسی، مطب دکتر و هرجای بسته دیگری باید مراعات دیگران را بکنید.

شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
باران های تابستانی

دیگران را از موسیقی تان محظوظ نکنید
تا به حال توانسته اید حدس بزنید بغل دستی تان که در تاکسی نشسته دیشب شام چه خورده؟ این کار در برخی موارد خیلی راحت است. در مواردی که بغل دستی تان حمام نکرده باشد. مثلا سرتاپای او بوی کتلت می دهد! چقدر چندش، مگر نه؟ خب واقعا هم این موضوع روی اعصاب آدم می رود. پس لطفا قبل از خروج از خانه چند دقیقه ای بیشتر وقت بگذارید و دوش بگیرید. این کار هم باعث می شود شخصیت شما باارزش بماند و هم دیگران اذیت نشوند.
حتما در فضای عمومی برچسب «اولویت نشستن» را دیده اید. همان که می گوید اولویت با سالمندان، کودکان و افراد کم توان است. این برچسب، تکلیف ما را روشن می کند. بنابراین مثل فرزندان آقای نوبری نباشید که دیده شده وقتی می بینند اتوبوس وارد ایستگاه می شود فریاد کشان از در مدرسه بیرون می پرند و به طرف اتوبوس پرواز می کنند در حالی که می بینند آدم های زیادی توی ایستگاه منتظر سوار شدنند و چند سالمند هم میان آنها هستند. به هر حال باید اجازه بدهند سالمندان روی صندلی بنشینند و آن فریاد زدن و پرواز کردن فقط باعث شده بی خودی انرژی هدر بدهند.

با گوشی حرف زدن هم یک جورهایی مثل آن موسیقی گوش دادن است با این تفاوت که شما در این مورد اطلاعات بی مصرفی هم در مورد «دخترخاله اقدس خانم که به تازگی در دانشگاه قبول شده»، «شام دیشب جاری مهین خانم که اتفاقا اصلا هم خوشمزه نبود» و «هزینه های سرسام آور پسر آقای شوریده که با 30 سال سن خجالت نمی کشد کار نمی کند و فقط خرج روی دست خانواده اش می گذارد» به دست می آورید.

شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
یه لقمه محیط زیست؛ نجات آب در فصل خانه تکانی!

می خواهم بگویم اطلاعات شخصی زندگی ما هیچ جذابیتی برای دیگران ندارد. بنابراین پشت تلفن بلند حرف نزنید، دراکولایی نخندید و داد و بیداد نکنید. تازه، در منشور حقوق مسافران تاکسی هم آمده است که حرف زدن با موبایل در تاکسی ممنوع است. حالا اگر وسط راه راننده عصبانی شد و زد کنار و پیاده تان کرد نگویید که به ما نگفته بودید نباید در تاکسی با گوشی حرف بزنیم.
***
به نظر شما افراد چه حق و حقوق دیگری نسبت به هم در محیط های بسته عمومی دارند؟

یاسمن رضائیان

 

امتیاز به این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *