هیس! این مطلب را آرام بخوانید چون نمیخواهیم آرامش کسی را به هم بزنیم. بله، همانطور که متوجه شدید یکی از حقوقی که افراد در زندگی دارند حق آرامش است. همانطور که میخواهیم خودمان در آرامش باشیم باید به آرامش دیگران هم احترام بگذاریم. اما ما گاهی با بیتوجهیهایی ساده آرامش دیگران را سلب میکنیم. چطوری؟ اینطوری!
قتلی در خانهی شما
فکرش را بکنید سر ظهر روز جمعه در خواب ناز هستید که یک دفعه احساس میکنید یک قتل دارد در خانهتان اتفاق میافتد. گیج و منگ از خواب میپرید و به همه جای خانه سرک میکشید. اما میبینید که همه خوابیدهاند.
بعد که دقت میکنید میفهمید صدا از پشت دیوار توی پذیرایی میآید. گوش مبارک را به دیوار میچسبانید و میبیند بله، همسایهی لاکچریتان دارد شرلوک هلمز نگاه میکند. البته آنقدر صدای تلویزیونش بالاست که شما در خواب و بیداری فکر کردهاید شرلوک در خانهی شماست و هر آن ممکن است به شما شلیک شود.
به نظرتان میشود در چنین موقعیتی رفت زنگ همسایه را زد و او را با نشاندادن تفنگی پلاستیکی به مرگ تهدید کرد؟!
وارد جنگ جهانی سوم میشوید
حالا گاهی این مشکل از حالت برونمرزی به درونمرزی تغییر میکند. یعنی این ماجرا در خانهی خودتان پیش میآید. خب حتماً بارها برای همهی ما پیش آمده که با صدای جارو و برقی و تق و توق ظرف و صدای اخبار و حرفزدن با تلفن از خواب بیدار شدهایم. (چقدر هم در این موقعیتها اعصاب آدم خرد میشود!)
البته این یک قانون نانوشته است: زمانی که شما خواب هستید پدر و مادرتان در خانه جنگ جهانی سوم به راه میاندازند اما وقتی شما خوابیدهاید گاهی حتی لازم است نفس نکشید تا دیگران از خواب سبکشان نپرند.
اما شما باز هم به روند کاری خودتان ادامه بدهید. همچنان به فکر فراهم شدن آرامش اعضای خانواده در زمان خوابشان باشید. شاید معجزهای شد و آنها هم به خودشان آمدند و موقعی که شما خواب بودید جنگ جهانی به راه نینداختند.
یک شوخی الکترونیکی
شاید یادتان نیاید اما چند سال پیش، زمانی که تازه گوشیهای موبایل فراگیر شده بود، شوخی خنک و مسخرهای باب شده بود. تکزنگ زدن! اگر از شنیدن این عبارت به خودتان لرزیدید معلوم است شما هم قربانی این شوخی مزخرف بودهاید!
این شوخی به این صورت انجام میشد که شما به دوستان و آشنایان زنگ میزدید و قبل از اینکه آنها گوشی را وصل کنند قطع میکردید. البته ما هم مثل شما نمیدانیم کدام فیلسوفی اولینبار ایدهی این شوخی را داد اما هر چه بود خدا به نسل بشر رحم کرد که دورهاش به پایان رسید.
اوج جذابیت این شوخی جایی بود که مثلاً ساعت سهی نصفهشب به یک نفر زنگ میزدید و از خواب بیدارش میکردید (جالب است با وجود این شوخی هیچکس هم گوشیاش را سایلنت نمیکرد).
خلاصه که مخل آرامش شدن الکترونیکی دورهای روی بورس بود. البته همین حالا هم کم نیستند دوستانی که وقت و بیوقت و بدون نگاه کردن به ساعت به دوستانشان پیغام میدهند و زنگ میزنند. یکی نیست بگوید فکر آرامش دوستت را نمیکنی فکر پدر و مادرش را بکن که بندههای خدا مجبور میشوند تا صبح بیدار بمانند و از استراحتشان بزنند تا بتوانند توی دلشان به تو بد و بیراه بگویند.
***
مصادیق برهم زدن آرامش دیگران بسیار است. شما چه شرایط دیگری را به یاد میآورید که در آنها آرامش خودتان یا دیگران از بین رفته است؟
اختصاصی نشریهی اینترنتی نوجوانها – یاسمن رضائیان