اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها
یاسمن رضائیان
بازی! هیچ نوجوانی نیست که از شنیدن کلمه بازی برق در چشم هایش ندرخشد و اختیار از کف ندهد. و البته برخی از شنیدن این کلمه به حدی اختیار از کف می دهند که مثلا وقتی می گویید «میای بریم یه دست فوتبال بزنیم؟» چنان تراکتوری به سمت زمین خاکی می دوند تو گویی می خواهند به سمت دشمن خونی شان هجوم برند و آن را بدَرند! غافل از اینکه شوق و ذوقشان این مدلی است. بله دیگر، بعد از دنبال کردن چند قسمت از یادداشت های حق و حقوق، متوجه شده اید از چه کسانی حرف می زنیم: خانواده آقای نوبری و فرزندان نوبرترشان!
حتما الان می پرسید چرا داریم بحث شیرین بازی را در اینجا مطرح می کنیم و احتمالا آماده ناله و زاری هستید که بگویید «ای وای! مگر در بازی هم حق و حقوقی باید رعایت شود؟» خب بله، هیچ کاری بدون رعایت حق و حقوق انجام نمی شود و بازی هم یکی از آنهاست. اما این حق و حقوقی که به نظر می رسد لذت بازی را بر ما حرام می کنند (!) کدام اند؟
قوانین بازی را رعایت کنید: می بینید؟ بازی به خودی خود قوانین دارد. پس ناله نکنید که رعایت حق و حقوق در بازی لذت آن را بر آدم زهر می کند. از بازی های توی کوچه و خیابان بگیرید تا بازی های فکری، همه یک قانونی دارند؛ حالا گاهی این قانون نوشته شده است و گاهی نانوشته است و بازیکنان بین خودشان قوانینی وضع می کنند. این، همان قوانینی است که باید به آنها پایبند باشید تا حق و حقوق سایر هم بازی هایتان رعایت شود. مثل نوبری ها هم نباشید که وسط بازی، وقتی می بینند بازی دارد به ضررشان تمام می شود، یک دفعه می زنند زیر همه چیز و بازی را رها کنند و می روند. برای بازی کردن لازم است کمی جنبه و ظرفیت مان را بالا ببریم. بله، بازی کردن هم جنبه بالا می خواهد!
جرزنی نکنید: اهل دل های جرزن دست ها بالا! به به، به به، می بینیم که کلی جرزن داریم! برخی از روانشناسان معتقدند جرزنی در خون برخی از آدم هاست. یعنی اگر در بازی جرزنی نکنند اصلا روزشان شب نمی شود و حتما باید با جرزنی صدای بقیه را در بیاورند و فحش های زیبا به جانشان بخرند تا روزشان شب بشود. به نظر می رسد این روانشناسان خودشان داغ دیده های جرزنی دیگران در بازی هستند!
جرزنی اصلا کار باحالی نیست. چون باعث می شود بازی به هم بریزد و هم بازی هایمان که دوستانمان هستند از ما برنجند. در ضمن، جرزنی کردن باعث می شود دیگران فکر کنند ما آدم ضعیفی هستیم و نمی توانیم با اتکا به توان خودمان بازی کنیم یا اینکه آنقدر ضعیف هستیم که تحمل پذیرش شکست را نداریم. دوست عزیزی که خودت را به کوچه علی چپ زده ای! دارم این نکته را برای تو می گویم. ببینم، چقدر قیافه ات آشناست. به به، چهره آشنای فرزند آقای نوبری! می بینم که شما در جرزنی هم حرفی برای گفتن داری.
هرکس می تواند در بازی شرکت کند: همیشه در محله و مدرسه قلدرهای زورگویی وجود دارند که معتقدند آنها باید مشخص کنند چه کسانی در کدام بازی ها و مسابقه ها شرکت کنند. هم چنین این قلدرها نزد «نخودی» ها چهره های منفوری هستند چون هیچ وقت به آنها اجازه دیده شدن نداده اند. می گویند بزرگ ترین آرزوی نخودی ها این است که این قلدرها را تبدیل به نخود کنند تا حتی به درد نخودی شدن هم نخورند. شاید هم ته دلشان فکر می کنند بهتر است بعد از تبدیل آنها به نخود، توی آش بیندازنشان و بخورنشان و از دستشان راحت شوند. خلاصه که اگر شما جزو این قلدرها هستید باید بگوییم اینقدر رو اعصاب نباشید. تکرار می کنیم: هرکس می تواند در بازی شرکت کند. یعنی همه این حق را دارند و اگر شما به کسی اجازه بازی کردن ندهید، حق و حقوق او را زیر پا گذاشته اید. حالا اگر می خواهید علاوه بر قلدر، یک حق و حقوق خور هم باشید که موضوع دیگری است. اما قانونی نانوشته می گوید «آنهایی که دیگران را نخودی حساب می کنند به زودی در موقعیتی دیگر خودشان تبدیل به نخودی و یا حتی نخود می شوند!» یعنی هر کاری کنی به تو بر می گردد. از ما گفتن بود.
***
به نظر شما افراد چه حق و حقوق دیگری نسبت به هم در بازی کردن دارند؟