خانواده نابسامان چگون می تواند عامل انحراف نوجوان ها باشد ؟ خانواده یک مؤسسه یا نهاد اجتماعی، فرهنگی و حقوقی ناشی از پیوند مشروع مرد و زنی است که با ولادت فرزندان تکمیل می شود. در این تعریف که می تواند مورد قبول و تأیید ادیان و مذاهب الهی نیز باشد، عدم مشروعیت در روابط و پیوند موجب حذف حقوق و عدم برخورداری از شئون و مزایای حیات خانوادگی است. همچنین خانواده را مجموعه ای فعال، پویا، جهت دار و برخوردار از نظامی اندیشیده، عامل و متعامل دانسته اند که در آن برای هر یک از اعضا ، نقشی، پایگاهی، تعهدی و مسئولیتی وجود دارد.
روابط اعضای خانواده در عین مبتنی بودن بر اصول روابط نخستین و بر نوعی بده و بستان که حقوقش می خوانیم استوار است. روانشناسان و جامعه شناسان درباره اهمیت خانواده بر این باورند که رشد و انحطاط هر قوم و ملتی تا حدود زیادی به خانواده مربوط است و اساساً خشت اول بنای متعهدانه و مسئولانه در هر جامعه، خانواده است و سرآغاز هر حرکت و توقف آن را در خانواده باید جستجو کرد. در اسلام توصیه به حفظ خانواده مکرر آمده است. به طوری که آیه ۶ سوره تحریم «قوا انفسکم و اهلیکم» آمده و نیز سفارش به حفظ کیان خانواده در قول تمامی پیامبران و معصومین نیز آمده است. به لحاظ نقش و اهمیتی که خانواده در سرنوشت سازی نسل و حیات فردی و اجتماعی یک قوم و جامعه دارد موضوع بحث ادیان و مذاهب و نیز دانش های متعددی چون روانشناسی، علوم تربیتی، جامعه شناسی، حقوق، روانشناسی اجتماعی و حتی از دید علم سیاست، اقتصاد و دیگر شاخه های علوم انسانی است. نهایت این که انسان ها به این نتیجه رسیده اند که نسل تربیت یافته در خارج خانه نمی تواند مدافع شرف و استقلال جامعه باشد، امروزه در همه جوامع اعتقاد به وجود خانواده و حفظ حریم و قداست آن برای کسانی که خواستار وجود نظم و خیر برای انسان ها هستند محرز شده است. اگر اتخاذ مواضع، منابع، دانسته ها و ریشه های رفتار کودک را جست وجو کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که مهمترین اساس و منبع آن خانواده است. از نظر علمی خانواده مهمترین علل سازندگی یا ویرانی بنای رفتار، تشکیل و سازمان دهی زیستی، ذهنی، روانی، عاطفی و اخلاقی کودک و بزرگترین عامل تکوین شخصیت اوست. نوع تربیت، القائات، نظم بخشی و سازماندهی خانواده در رشد یا عدم رشد و شرافت یا انحطاط کودک مؤثر است. اثربخشی خانواده را باید در جو و محیط زیست آن جست وجو کرد. جوی که در آن غم و شادی ، رنج و لذت ، نفرت و رغبت ، قهر و مهر در کنار هم و آمیخته با یکدیگرند و از سوی دیگر والدین نیز از دیدی عامل محبتند و از جهتی عامل اجرای عدالت و انضباط و هنگامی که محبت و انضباط در هم می آمیزد، معجزه تربیت و نفوذ به وقوع خواهد پیوست سرانجام از جهت سوم، خانواده برای کودک محیطی اجتناب ناپذیر است و زندگی دراز مدت او زمینه ساز، سازشی و عادتی در کودک خواهد بود. به طور کلی وجود کودک در خانه، سبب سازندگی یا انحطاط اوست و اندیشه و رفتارش در آن محیط چنان رنگ و صورت می گیرد که اثری مادام العمر در او خواهد داشت. بررسی های روانکاوان متعدد چنین نتیجه داده که سازنده انسان، تجارب دوران کودکی اوست و اعمال نظر خانواده بر کودک رفتار، صفات و حالات دوران بزرگسالی او را تحت تأثیر قرار می دهد. خانواده نابسامان و اثرات سوء آن در کودکانمحققین و دانش پژوهان درباره عوارض ناشی از خانواده نابسامان بر رشد و تربیت فرزندان نظرات متعددی دارندکه نقطه اشتراک تمامی آنها تناسب نوع نابسامانی با عوارض خاص رفتاری است. بررسی های علمی نیز نشان داده است که خانواده نابسامان جرم ساز و مجرم پرور است. تحقیقات ارزنده بسیاری از محققان، خانواده را مهمترین عامل رشد و توسعه جرایم مؤثر در بین کودکان و نوجوانان معرفی می کنند. نابسامانی در خانواده که ریشه تمامی بزهکاری ها را در خود دارد ناشی از عوامل گوناگون است:
عوارض ناشی از نابسامانیمحققین عوارض ناشی از نابسامانی های فوق را دسته بندی کرده اند که اهم آنها عبارتند از : بروز جرم، اضطراب ، نفاق سردرگمی، تزلزل در وحدت شخصیت، افت تحصیلی، عقب ماندگی در رشد و در نهایت ویران سازی بنای فطرت و اخلاق. ۱- عوارض ذهنی:مثل اختلالات و نارسایی های عقلی، عقب ماندگی های ذهنی ناشی از شرایط محیط نامناسب،حالت فراموشکاری، عدم دقت، ضعف حافظه، بی میلی نسبت به کنجکاوی و چاره جویی. ۲- عوارض روانی: مثل انزواجویی، افسانه پردازی، خیالبافی، احساس ناکامی، احساس کهتری، پریشان حالی بی اعتمادی، بی اشتهایی روانی، پرخوری روانی، انگشت مکیدن، ناخن جویدن، تیک یا پرش عصبی، ضعف اراده… ۳- عوارض عاطفی: زودرنجی، شادی افراطی، حساسیت، ترس، اضطراب، وسواس، خشم، حسادت، احساس گناه، بدبینی، کینه جویی، عقده های روانی، مهر طلبی، وابستگی افراطی و… ۴ – عوارض رفتاری: مثل ادا درآوردن، شکمبارگی، زن صفتی پسران، مرد صفتی دختران، تقلب، دزدی، خرابکاری، شتابزدگی، بی قراری، رفتار تهاجمی، بی نظمی و… ۵ – عوارض مدرسه ای: شکست تحصیلی، عقب ماندگی درسی، بدخطی، بی قیدی نسبت به مدرسه، ترس شدید ازمدرسه، بی دقتی در انجام تکالیف و… ۶ – عوارض اجتماعی: لغزش ها، باند بازی، تجاوز، انحراف جنسی، اعتیاد، فرار و ولگردی، بی باکی در رذالت، تخریب و انحراف، آسیب رسانی به مردم، چندگانگی در قول و فعل رفتاری با مردم، سردی و بی تفاوتی و… ۷- عوارض اخلاقی: طمع کاری، دروغگویی، فریبکاری، خودپسندی، خودبینی، عیب جویی، خودنمایی، ریاکاری، نفاق و دورویی، بددهنی، عیب گویی و بدگویی و… ۸- عوارض رفتاری: شب ادراری، بدخوابی، بی نظم بودن، اختلال در هضم، نابسامانی در تصمیم گیری، اختلال درسخن گفتن، لکنت ها و… ۹- عوارض نهایی عبارتند از: احساس ناامنی، پناه بردن به غیر، وحشت از قبول مسئولیت، منفی گرایی، تن دادن به اعتیاد و آلودگی، ولگردی، سرگردانی و… بعد از برشمردن عوارض نابسامانی خانواده و تأثیر سوء آن بر رشد و تربیت کودکان در جمع بندی به دو نوع از نابسامانی که هر دو تا حدود زیادی به هم مرتبط اند برمی خوریم که اساس ناهنجاری است: کمبود محبت و از هم گسستگی خانواده. از هم گسیختگی خانوادگیدر این زمینه تحقیقات وسیعی صورت گرفته است. «پروفسور عفر» در تحقیقاتی که بر روی سابقه زندگی ۴۰۰ کودک بزهکار شهری انجام داد دریافت که ۸۸ درصد آنها از خانواده های ازهم گسسته بوده اند. – تحقیقات «پولک و ایوان نی» نشان داد ۲۴ درصد شاگردان مدرسه که از خطرناک ترین تبهکاران بودند به خانواده نابسامان تعلق داشته اند. – تحقیقات «لوتوند» نشان داد که از بین ۴۲۲ زندانی محکوم به اعمال شاقه، ۸۱ درصد آنها دارای خانواده های از هم گسسته بوده اند. – تحقیقات دانشمندان پس از جنگ جهانی دوم در چند کشور نشان داد که بالغ بر ۵۲ درصد از خائنان به جنگ کسانی بودند که بخشی از دوران کودکی شان را در خانواده نابسامان گذرانده اند. – تحقیقات دکتر «منو ژامبولن» نشان دادند که ۶۵ درصد از مجرمان و بزهکاران از خانواده نابسامان بوده اند. – تحقیقات در کالیفرنیا نشان داد که ۸۰ درصد تبهکاران از خانواده هایی بودند که در آنها جدایی و طلاق اتفاق افتاده است. – تحقیقات بر روی دریافت کنندگان لوح های تقدیر المپیادها نشان می دهد که ۹۹ درصد آنها در خانواده نابسامان می زیسته اند. کمبود محبتتحقیقات دکتر «هارلوک» و همکارانش نشان داد ریشه دزدی کوچک و بزرگ در کودکان و نوجوانان کمبود محبت بوده و بزهکاری شان از این مسأله ناشی شده است.جان بالنی در کتاب محرومیت از مهر مادر می گوید: عوارض کمبود محبت به صورت بی عاطفگی، بی رحمی، افت تحصیلی، بی باکی، سرقت، تقلب، انحراف و… است. بررسی های ده ها تن از محققان غربی در سال ۴۰-۱۹۳۷ نشان داد اکثر افراد دارای لغزش و انحراف در سنین خردسالی،در زندگی خانوادگی از کمبود محبت رنج برده اند. بررسی دکتر «برت» روانشناس بالینی نشان داده ۵۰ درصد ازکودکان مجرم و تبهکار دچار کمبود محبت بوده اند وبزهکاری شان از این مسأله منشأ می گیرد.تحقیق گروهی از روانکاوان، روانپزشکان و جامعه شناسان نشان داده که عصبیت ها و اختلالات روانی کودکان ناشی از خشونت والدین و کمبود مهر و محبت آنهاست. بررسی های دیگر نتایجی را از آثار و عوارض کمبود محبت نشان می دهد که اهم آنها عبارتند از: بی اشتهایی، بی خوابی، بی حرکتی و بی رمقی، شب ادراری، رجعت، عقده روانی، زورگویی، اجحاف، کینه توزی، انتقام جویی، خشونت، بی رحمی، بی مسئولیتی، رفتار ضد اجتماعی، تخریب، بدگمانی، انحراف، ضرب و جرح، بی تفاوتی، سستی پیوند، پوچ گرایی، ضعف و… تردید در انتخاب، خودفروشی و خودکشی. ناگفته نماندکه افراط در محبت نیز جلوه های دیگر از نابسامانی را به وجود می آورد مانند: خودخواهی، پرتوقعی، عدم ابتکار، کمرویی، عدم توجه به حقوق دیگران، ضعف در تحمل، پناه جویی ،در خودفرو رفتن، زودرنجی، قدر مسلم صدمه و آسیب افراط از کمبود کمتر است. امید که با درایت و دوراندیشیخانواده ها و عنایت پروردگار هرگز خانواده های نابسامانی گسترش نیابد. فهرست منابع و ماخذ: – روانشناسی جرایم – دکتر مسعود انصاری – عوارض نابسامانی خانواده بر رشد و تربیت فرزندان- صادق چمن آقا – چه کنیم تا فرزندان خوشبختی داشته باشیم- دکتر واین دایر ترجمه توران مالکی – بچه های طلاق دکتر تایبر- ترجمه توران دخت تمدن – پرورش فرزند در عصر دشوار. دکتر بنجامین اسپاک ترجمه دکتر هوشنگ ابرامی نازخند صبحی |