واقعا والدین موفق چه ویژگیهایی دارند؟ آیا برای این موضوع هم استانداردهایی وجود دارد تا بر مبنای آن بتوانیم موفقیت والدین را محک بزنیم؟ آیا موفقیت به معنای کامل و بیعیب و نقص بودن است؟ بگذارید از همین ابتدای بحث یک موضوع را روشن کنیم: والدین موفق الزاما کاملترین، بهترین و بینقصترین والدین نیستند. اگر این اصل را قبول کنیم با استرس کمتری بچهداری میکنیم، فرزندانمان را بزرگ و راه را برای موفقیت آن ها هموار مینماییم. با توجه به این که بیش تر جوامع امروزی فرزند محور شدهاند، والدین در تربیت بچهها دچار استرس فراوانی میشوند و فشار زیادی به خود وارد میکنند تا همه چیز خوب پیش برود؛ از انضباط و مقررات، تغذیه، مطالعه، تسهیلات آموزشی و امکان استفاده از کامپیوتر گرفته تا همهچیز. امروزه حتی برای شرایط روحی و تغذیهای مادر باردار هم تعریفهای خاصی وجود دارد تا پایههای موفقیت کودک قبل از تولدش بنا شود.
به همین دلیل، والدین گاهی به دلیل نداشتن وقت یا امکانات برای تامین همهجانبه بچهها، دچار عذاب وجدان شده و خودشان را گناهکار میدانند و این موضوع، فشار روانی وارد بر آن ها را بیش تر میکند و صد البته، بچهداری و فرزند پروری را مشکلتر. شاید اگر اصولی را به طور کلی در نظر بگیریم معنای موفقیت در بچهداری و فرزند پروری را بهتر درک کنیم.
البته شرایط والدین کاملا متفاوت است و موفقیت نیز به همین اندازه میتواند معانی متفاوتی داشته باشد اما لااقل ۵ اصل کلی وجود دارد.
یک اصل مربوط به قبل از ازدواج و ۴ اصل دیگر مربوط به قبل از فرزند دار شدن است.
1) ازدواج موفق، شرط اول:
موفقیت والدین در زمینه بچهداری به قبل از بچهدار شدن و حتی به قبل از ازدواج برمیگردد. والدین موفق، ازدواجی مناسب دارند و بسیار دشوار است که همسرانی بدون انطباق در فکر و سبک زندگی بتوانند تربیتی صحیح ارائه بدهند. مرحله بعدی، زمانی است که آن ها قصد دارند صاحب اولاد شوند؛ کاری که نباید تصادفی و بیبرنامه باشد و حتیالمقدور باید ۴ اصل زیر برایش در نظر گرفته شود:
2) انتظارتان را از بچهدارشدن روشن کنید:
این، موضوع مهمی است که اگر بعضی والدین قادر نباشند با گروه سنی خاصی (مثلا کودکان) راحت ارتباط برقرار کنند، ریشه مساله را باید در همان سنین (یعنی دوران کودکی والدین) جستجو و حل و فصل کرد. والدین موفق از همان دوران باید یاد گرفته باشند که مسئولیتهایشان را بشناسند، چهطور با استرس برخورد داشته و یا در شرایط ناراحتکننده (که در دوران بچهداری بیشمار است) خود را با شرایط وفق دهند. بررسیها نشان میدهد سطح استرس والدین روی کودکان و توانایی بزرگ کردن آن ها تاثیر به سزایی دارد؛ ضمن اینکه بچهداری کاری مادامالعمر است و هیچ وقت تمام نمیشود. والدین موفق از قبل ترسهایشان را میشناسند و تمام جوانب زندگی با بچه را ضمن بررسی، حل و فصل میکنند. (کار، تحصیل، وضعیت تفریحی، مالی، ازدواج و غیره…)
3) زمینه خانوادگی را مهیا کنید:
والدین موفق از قبل، شرایط خانوادگی خود را بررسی میکنند که با والدین خود یا همسرشان درباره این موضوع، مشکلی نداشته باشند تا شرایط فکری، روانی و تربیتی مناسبی برای بچهدارشدن موجود باشد. در غیر این صورت، ناخواسته و غیرمستقیم بسیاری از مسایل و مشکلات را وارد زندگیتان میکنید.
4) پیشاپیش معلوم کنید که قرار است فرزندتان از شما چه بیاموزد:
والدین موفق اولویتهای زندگی فرزندانشان را براساس ارزشهای درست پایهریزی میکنند؛ ارزشهای دینی و اجتماعی خود را با همسرشان همسو و همگن کرده و میدانند که قرار است چه تفکرات و باورهایی را به فرزندانشان منتقل کنند.
5) از جمعآوری اطلاعات غافل نشوید:
والدین موفق قبل از بچهدار شدن شروع به جمعآوری اطلاعات در این زمینه میکنند و از منابع معتبر (نه حرفهای بیپایه و اساس این و آن) کمک میگیرند تا بدانند در هر دوره سنی خاص باید با فرزندشان چه برخوردی داشته باشند. این کار تا پایان عمر نیز باید تداوم داشته باشد؛ یعنی والدین باید به طور مستمر با روشها و اصول صحیح رفتاری و سلامت جسمی و روانی فرزندانشان آشنایی داشته باشند. چنین والدینی هرگز از یادگیری ترسی ندارند و از اینکه نکتهای را در این زمینه ندانند احساس حقارت یا ناراحتی نمیکنند و اتفاقا با ولع زیادی به دنبال یادگیری خواهند بود.
منابع: Mayoclinic Parentcenter BabyCenter
روزنامه سلامت