داستان آپلوم و ماه اضافی

وقایع (3)

این داستان آپلوم است، ستاره شناسی که اهل بابل بود.

در شهر باستانی بابل ستاره شناسان حرکت ستارگان و سیارات را در جدولی رسم می کردند . آن ها از طریق مشاهداتشان وقایع را پیش بینی  کرده و تقویم را تنظیم می کردند.

وقایع (4)

 آپلوم بر روی کتیبه های گلی قهوه ای رنگ می نوشت. او عاشق کارش بود و به کتیبه های دست نوشته اش افتخار می کرد. او هر شب به مشاهده ماه می پرداخت و مشاهداتش را روی کتیبه های گلی کوچک ثبت می کرد. در انتهای هر ماه مشاهدات آن ماه را به طور خلاصه روی یک کتیبه می نوشت و در کتابخانه بایگانی می کرد.

وقایع (5)

مشاهدات آپلوم بسیار مهم بودند چون از آن ها برای بررسی درستی تقویم استفاده می کرد. روحانیان و سران دیگر از تقویم برای برنامه ریزی مراسم، اعیاد، جمع آوری مالیات و وام بهره می بردند. تنها پادشاه بود که می توانست تقویم را تنظیم کند.

وقایع (6)

هنگامی که آپلوم غروب آفتاب را در افق غربی می دید می دانست که ماه جدید شروع می شود.

تقویم بابلی ها 12 ماه و  29 یا 30 روز داشت که جمعا 354 روز می شد.

از آن جایی که یک سال 365 روز دارد، تقویم بابلی همیشه 11 روز زودتر شروع می شد. با گذشت زمان تطابق فصول سال با مشکل مواجه شد.

کار آپلوم این بود که در مواقعی که ماه سال با تقویم جور در نمی آمد ماه جدیدی به پادشاه پیشنهاد دهد تا تقویم به حالت همیشگی خود حفظ شود.

آپلوم چگونه این کار را می کرد؟

او به کتابخانه می رفت و کتیبه های قدیمی تر را بررسی می کرد. تغییرات ماه و ستارگان سال قبل را در همان روز مطالعه و با مشاهداتش مقایسه می کرد. اگر مشاهدات سال پیش با همان سال مطابقت نداشت، زمان اضافه کردن ماه تقویم را به پادشاه پیشنهاد می کرد.

وقایع (7)

روزی آپلوم در راهرو کتابخانه عبور می کرد و به قفسه کتیبه ها نگاه می کرد. او دنبال قفسه کتیبه ماهانه مربوط به سال پیش می گشت. او می خواست کتیبه سال پیش را با زمان فعلی مقایسه کند. قبل از این چند بار کتیبه ها را بررسی کرده بود اما کتیبه ها با هم جور در نمی آمدند.

وقایع (8)

آپلوم بار دیگر کتیبه هایش را با کتیبه های قدیمی کتابخانه مقایسه کرد. بعضی از مشاهداتش با هم هم خوانی نداشتند. اکنون او می دانست که باید ماه جدیدی به پادشاه پیشنهاد کند. اگر او این کار را نمی کرد جشن برداشت محصول در تاریخ اشتباهی برگزار می شد.

وقایع (9)

آپلوم کتیبه گلی جدیدی برداشت و پیشنهادش را برای پادشاه نوشت. او قلم نی را در گل نمناک فرو می کرد و با خط میخی به سرعت می نوشت. علامت های او تمیز و منظم بودند چون او سال ها نوشتن را تمرین کرده بود. هنگامی که آپلوم نوشتن را در یک طرف کتیبه تمام کرد، کتیبه را برعکس کرد و در طرف دیگر نیز نوشت.

وقایع (10)

هنگامی که آپلوم نوشتن را تمام کرد اجازه داد تا کتیبه خشک شود، سپس آن را توسط خدمتکارش به دست پادشاه رساند و منتظر جواب پادشاه شد.

وقتی پادشاه اطلاعات آپلوم را دریافت کرد نامه را به یکی از فرماندارانش فرستاد. او در نامه قید کرده بود:

“خطاب به سین ایدینام [2]، حمورابی [3] این پیغام را فرستاده است: امسال ماه اضافه داریم. ماه آینده باید ماه دوم باشد و مالیات سالانه که قرار بوده 24 این ماه به بابل برسد باید در 24 ماه دوم به بابل منتقل شود.

پادشاه از کار آپلوم خشنود شد و بار دیگر تقویم بابلی صحیح و منظم باقی ماند.

[1] Aplum

[2] Sin-iddinam

[3] Hammurabi

امتیاز به این نوشته
مقاله رو دوست داشتی؟
ارسال نظر
نظرت چیه؟
لینک کوتاه این مطلب

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تبلیغات
جدیدترین‌ها
تبلیغات
محبوب‌ترین‌ها
پیشنهاد نوجوان‌ها