داستان ضرب‌ المثل‌ های فارسی؛ سبیلش آویزان شد

سبیلش آویزان شد
سبیلش آویزان شد

سبیلش آویزان شد

امروز می خواهیم معنای یکی دیگر از ضرب المثل های فاسی یعنی  سبیلش آویزان شد را یه شما یاد بدهیم. سبیل مردان در روزگار قدیم، مخصوصاً در دوران صفویه، بسیار مهم بود. اشخاص درباری با توجه به نزدیکی به پادشاه و میزان ارادت‌شان به شخص پادشاه و نیز علاقه‌ی شاه به آن‌ها، سبیل‌های پر‌تر و رو به بالایی داشتند.

در روزگار صفویه، مخصوصاً قبل از شاه عباس کبیر، همه‌ی مردان ریش و سبیل پر و بلندی می‌گذاشتند. اما با روی کار آمدن او شرایط تغییر کرد. شاه عباس قانونی وضع کرد که مردان باید ریش خود را بتراشند و در عوض سبیل زیبا بگذارند.

پادشاه بزرگ صفوی، برای تشویق درباریان، فرمان داد که هر چه سبیل بلند‌تر و تمیز‌تر باشد مزایای دریافتی بیشتر خواهد بود.

او معتقد بود سبیل، آرایش صورت مرد است، بنابراین، به دلیل علاقه‌ی شخص اول مملکت، دیگر کسی به سراغ ریش گذاشتن نرفت و در مملکت کسی پیدا نمی شد که به ساحت مقدس سبیل بی‌احترامی کند.

برای این‌که سبیل در منظر شاه خوش‌فرم‌تر و رو به بالا‌تر قرار بگیرد مردان هر روز مجبور بودند مدتی را صرف روغن‌مالی به سبیل کنند تا چسبناک بشود و حالت دلخواه‌شان را بگیرد. بی‌اعتنایی و نامرتبی آن احتمال غضب شاه را به دنبال داشت.

هرچه سبیل شخصی رو به بالاتر بود مشخص بود که شاه او را بیشتر به حضور می‌طلبد. هر چه حلقه‌های رو به بالای سبیل کمتر بود نشان‌دهنده‌ی این بود که شخص مورد عنایت پادشاه نیست. به همین دلیل می‌گفتند سبیلش آویزان است.

شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
داستان ضرب المثل های فارسی؛ یک آشی برات بپزم که یه وجب روغن روش باشه

معنای امروزی این ضرب المثل 

امروزه ضرب‌المثل سبیلش آویزان شد زمانی به کار می‌رود که فردی از حیطه‌ی قدرت خارج شده باشد و دیگر نفوذ سابق را نداشته باشد.

اختصاصی نشریه‌ی اینترنتی نوجوان‌ها – سوسن قریشی

داستان ریشه‌ی ضرب‌المثل‌های فارسی (۲۲)

امتیاز به این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *