از بین پیامبران جرجیس را انتخاب کرد یکی از ضرب المثل های معروف ایرانی است که داستان جالبی دارد. در این مطلب باهم داستان این ضرب المثل را می خوانیم.
روزی روزگاری در یک دهکده خانواده ای زندگی می کردند.آنها مانند باقی اهالی روستا در حیاط خانه خود مرغ و خروس و کلی جوجه های کوچک داشتند؛ که با اهالی خانه در صلح و صفا زندگی می کردند. صاحب خانه هر روز تخم مرغ های تازه را جمع می کرد و از باقی مانده غذای خودشان برای مرغ و خروس ها دانه می پاشید و آن ها را سیر می کرد.
یک روز که مرغ و خروس ها مشغول خوردن دانه بودند. روباهی از پشت پرچین آن ها را زیر نظر گرفته بود تا بتواند در موقع مناسبی یکی از مرغ ها را شکار کند و به لانه ببرد. روباه می خواست خودش و بچه هایش یک شکم سیر غذا بخورند. بنابراین موقعی که همه اهالی خانه سرشان به کار خودشان گرم بود؛ روباه از فرصت استفاده کرد و مرغی را به دندان گرفت و سریع از آنجا دور شد.
دندان های تیز روباه در گوشت تن مرغ فرو رفته بود و کم کم راه تنفس مرغ را می گرفت ؛و نفس کشیدن را برای او سخت و سخت تر می کرد. مرغ داستان ما برای نجات خودش از چنگ دندان های روباه فکری به ذهنش رسید. به روباه گفت: من در حال مردن هستم. بیا لطفی در این دم آخری در حق من بکن و نام یکی از پیامبران و اولیای خدا را ببر تا من راحت تر جان بکنم.
از بین پیامبران جرجیس را انتخاب کرد
در اصل مرغ نقشه داشت تا با باز شدن دهان روباه بپرد و از چنگ او فرار کند اما روباه که خود حقه بازی قهار بود فکر و نقشه مرغ را خواند و از بین پیامبران نام حضرت جرجیس(ع) را برد. با گفتن جرجیس دندان های روباه بیشتر در گوشت تن مرغ فرو رفت.
مرغ در لحظه آخر و قبل از مرگش خطاب به روباه گفت: لعنت بر تو، که از بین این همه پیامبر جرجیس را انتخاب کردی.
ضرب المثل از بین پیامبران جرجیس را انتخاب کرد زمانی به کار می رود که فردی برای پیش بردن و انجام کارش از چیز گمنام و ناکارآمدی به نفع خود استفاده کند.
سوسن قریشی
- داستان ضرب المثل های فارسی؛ آبشان به یک جوی نمی رود
- داستان ریشه ضرب المثل های فارسی؛ بزک نمیر بهار میاد کمبوزه با خیار میاد
-
داستان ضرب المثل هنوز دو قورت و نیمش باقی است