کار امروز را به فردا مینداز یکی از ضرب المثل های معروف و پرکاربرد است. باهم ماجرای پیدایش آن را می خوانیم.
بوته خار بزرگتر میشود…
بوته خار روز به روز بزرگتر می شد و خارهایش بیشتر از قبل باعث آزار عابران می شد. بوته به حدی رشد کرده بود که امکان تردد در کوچه را سخت می کرد و به مردمی که از آنجا می گذشتند آسیب می رساند. روزی نبود که دست یا پایی بر اثر برخورد با آن ها زخمی یا لباسی پاره نشده باشد.
هر روز مردم به خانه مرد می رفتند و از او برای نرسیدن به اوضاع باغچه و خار شکایت می کردند و می گفتند تا ریشه بوته خار در خاک محکم نشده است شرش را بکن و گرنه دیگر کاری از دست کسی بر نمی آید و او قول می داد که تا فردا کار را یکسره کند.
کار به جایی رسیده بود که خود مرد صاحب خانه هم از شر بوته مزاحم در امان نبود.مردم از بی خیالی او به تنگ آمدند و راهی محکمه شدند تا چاره ای برای این مشکل بیندیشند.
کار امروز را به فردا مینداز
قاضی مرد را احضار کرد و شکایت نامه شکات را برایش خواند و در نهایت او محکوم شد به پرداخت غرامت به خزانه دولت و کندن هر چه سریع تر بوته خار تا راه برای عابران پاک شود و بی هیچ مشکل و دغدغه ای بتوانند از کوچه عبور کنند.مرد به قاضی قول داد که در اسرع وقت بوته را از جا در بیاورد. قاضی به مرد گفت: باز کار امروزت را به فردا انداختی. همین امروز از شر آن بوته خار باید رها شوی. مرد نیز قول داد که کار را امروز یکسره کند.
کاربرد امروزی ضرب المثل کار امروز را به فردا مینداز
این ضرب المثل زمانی به کار می رود که فردی بی بهانه و به خاطر تنبلی کاری را که باید انجام دهد به تعویق می اندازد تا از زیر بارش شانه خالی کند.
سوسن قریشی
- داستان ضرب المثل های فارسی؛ آب که سر بالا بره قورباغه ابوعطا می خونه
- داستان ضرب المثل های فارسی؛ بزک نمیر بهار میاد کمبوزه با خیار میاد