داستان ضرب المثل فارسی؛پته اش روی آب افتاد

داستان ضرب المثل فارسی؛پته اش روی آب افتاد

پته اش روی آب افتاد یکی از ضرب المثل های پرکاربرد ایرانی است. اما قبل از اینکه داستان پیدایش این ضرب المثل را با هم بخوانیم لازم است معنی کلمه پته را بدانیم. در اصطلاح لغوی، پته به معنی تذکره یا مجوز خروج است که امروزه ما آن را پاسپورت می گوییم. اما معنی عامیانه ای که در بین مردم قدیم مصطلح بوده وسیله ای است که در جوی می گذاشتند تا جلوی حرکت آب را بگیرد.

 ماجرای پته اش روی آب افتاد

در زمان هایی که مردم به آب لوله کشی دسترسی نداشتند، آب مصرفی خود را از جوی های آب که در خیابان ها و کوچه ها ایجاد شده بود بر می داشتند. در چنین شرایطی، معمولا اختلاف بر سر نوبت آب و اندازه مصرف در بین محله ها و حتی خانه به خانه زیاد بود.

بنابراین فردی به نام «میراب» مسئول کنترل و اندازه گیری بود تا مشکلی پیش نیاید و هرکس به نوبت و به اندازه از آب استفاده کند. اما گاهی عده ای از غفلت میراب سوءاستفاده می کردند و با وسیله ای جلوی آب را می بستند و به این ترتیب آب پشت پته جمع می شد. سپس آب جمع شده پشت پته را در ظرف و دبه ای می ریختند و با خود به خانه می بردند.

گاهی که فشار آب به ناگهان زیاد می شد، پته توانایی مقابله در برابر فشار و حجم آب را نداشت و از جای خود خارج می شد و حرکت می کرد و در واقع شخص، پته اش روی آب می افتاد. فردا صبح، اهالی محله که پته را مشاهده می کردند می فهمیدند عده ای مشغول دزدیدن آب از محله آن ها هستند. بنابراین مراقبت بیشتری می کردند.

شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
کیت و سگ شریک "بایرون"

کاربرد عامیانه پته اش روی آب افتاد 

این ضرب المثل در مواردی به کار می رود که شخصی رازی داشته باشد و ناگهان راز بر ملا شود.

 

1/5 - (1 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *