اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها
سوسن قریشی
.jpg "داستان های شاهنامه؛ جنگ با هاماوران 1")
در داستان قبل گفتیم کی کاووس در جنگ سختی که با شاه مازندران داشت پیروز شد و اولاد را که در جنگ با دیو سفید کمک شایانی به رستم کرده بود به منصب شاهی مازندران رساند.
بعد از آن نوبت منطقه ای دیگر بود تا تحت سلطه خود در بیاورد و قرعه به نام هاماوران افتاد که در نقشه جغرافیایی امروز در حدود منطقه سوریه یا شامات قرار داشت.
داستان جنگ اینگونه شروع شد که کی کاووس بعد از جنگ سخت با شاه مازندران به همراه رستم به زابلستان رفت و در آنجا از حاکم بربرستان، هاماور و مصر طلب باج و خراج کرد، اما پادشاه و سالار هاماور از دادن باج و خراج سر باز زد و علاوه بر آن پا را فراتر نهاد و به حاکم مصر و بربرستان نامه ای داد تا آن ها نیز زیر بار خراج نروند و آن ها را به تمرد تشویق کرد.
کی کاووس آهنگ جنگ تازه ای را در سر داشت و با قوای سنگینی به عزم تصرف هاماوران حرکت کرد. در راه ابتدا کشور بربرستان را با کمک گودرز پهلوان در نبردی سخت تصرف کرد و دوباره طی تصمیمی عجیب به زابلستان برگشت تا از طریق دریا خود را به هاماور برساند.
بربر ها بعد از این شکست دوباره خود را جمع کردند و نیز مصریان با شاه هاماور متحد شدند. در نهایت این سه متحد نتوانستند کاری از پیش ببرند و ایرانیان در نبرد پیروز شدند و در نهایت با قول سر سپردگی در منصب خود باقی ماندند.
