کتاب صوتی چکمه از روی داستان کوتاهی به همین نام نوشته هوشنگ مرادی کرمانی منتشر شده است. در این مطلب می توانید این داستان را دانلود کنید. پیش از آن قسمتی از داستان را با هم می خوانیم:
مادر لیلا، روزها، لیلا را میگذاشت پیش همسایه و میرفت سر کار. او توی کارگاه خیاطی کار میکرد. لیلا با دختر همسایه بازی میکرد. اسم دختر همسایه مریم بود.
لیلا و مادرش در یکی از اتاق های خانه مریم زندگی میکردند. لیلا پنج سال داشت و مریم یک سال از او بزرگتر بود.
یک روز، عموی مریم برایش عروسکی آورد. آن روز، لیلا و مریم با آن خیلی بازی کردند. عروسک همهاش پیش لیلا بود. لیلا دلش میخواست عروسک مال خودش باشد. اما، مریم میگفت:
– هر چه دلت میخواهد با آن بازی کن. ولی، عروسک مال من است.
لیلا ناراحت شد. غروب که مادرش آمد، دوید جلویش و گفت:
– مادر، مادر، من عروسک میخوهم. عروسکی مثل عروسک مریم. برایم میخری؟
مادر گفت:
– نه، نمیخرم.
لیلا گفت :
– چرا نمیخری؟
– برای اینکه تو دختر خوبی نیستی.
– من دختر خوبی هستم، مادر.
– اگر دختر خوبی هستی، چرا چشمت به هر چیزی میافتد، میگویی: من آن را میخواهم؟
– خودت گفتی، اگر دختر خوب و حرفشنویی باشی یک چیز خوب برایت میخرم. خوب، حالا برایم عروسک بخر، عروسکی مثل این.
من که نگفتم برایت عروسک میخرم.
– پس میخواهی برایم چه بخری؟
– برایت چیزی میخرم که هم خیلی به دردت میخورد و هم خیلی ازش خوشت میآید.
– مثلاً چی؟
– چکمه.
– چکمه؟
بله «چکمه». یک جفت چکمه خوب و خوشگل که زمستان، توی هوای سرد، توی برف و باران میپوشی. پایت گرم گرم میشود. میتوانی با آن بدوی و بازی کنی. به مدرسهات بروی. عروسک فقط اسباب بازی است و هیچکدام از این کارها را نمیکند.
دانلود کتاب صوتی چکمه
این چند خط، آغاز داستان چکمه است که به ماجرای خرید چکمه برای دختر بچه ای می پردازد. از روی این داستان پیش از این محمدعلی طالب فیلمی به همین نام ساخته است. اگر می خواهید بدانید برای این دختر و چکمه اش چه اتفاقاتی می افتد می توانید کتاب صوتی چکمه را از اینجا دانلود کنید.
فایل دانلـــــود
حجم فایل :2,17 مگابایت
- معرفى کتاب نوجوان؛ «قرن»
- معرفی کتاب «دردسرساز!»