پرسش
من دو ساله که مشکلی دارم اونم اینه که هر چقدر کتاب می خونم و پرس و جو می کنم راجع به صفات خدا و معاد به نظرم دلایل قانع کننده نیست. البته شک ندارم اما می گم برای مهم ترین مسئله تو زندگی باید دلیل بیاریم ولی وقتی دلیل می خونم سرم مشغوله همش. به دلایل شک می کنم. ذهنم درگیره، سردرد می گیرم. فقط فکر می کنم فلانی اعتقاد داره یا نه؟؟ دلیل داره؟؟ الان با بیخیالی خیلی خیلی بهتر شدم اما گاهی این افکار آزارم می ده. نوعی وسواس راجع به معاد گرفتم. به نظرتون چیکار کنم؟
پاسخ
دوست عزیزم
نگران نباش. شک مقدمه یقینه، البته اگر درست به اون توجه بشه.
ابتدا من به چند تا مطلب به عنوان مقدمه اشاره می کنم:
۱-مسائل در حوزه دینداری به دو
شکل مطرح هستند. اجتهادی و تعبدی.
–
اجتهادی یعنی باید اون مطلب را با دلیل و منطق و استدلال بپذیری.
–
تعبدی یعنی این مسایل را بدون چون و چرا و سوال و جواب بپذیری یا
تقلید کنی.
معاد در اصول دین
از جمله مسائل اجتهادی اصول دین است. اصول دین از منظر فقه شیعه شامل
۵ موضوع مهم است (توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت) و از منظر فقه اهل سنت شامل ۳
موضوع است (توحید، نبوت و معاد)
بنابراین سه موضوع بین فقه شیعه و اهل سنت مشترکه.
خب، موضوعی که شما درباره اون دچار تردید و وسواس شدی از مسائل مهم
اعتقادی و جزء اصول دین هست لذا لازمه که از طرق مختلف پاسخش رو به دست بیاری و
درباره اش به یقین برسی.
از دلایل مهم پذیرش استدلالی اصول دین، علاوه بر این که ستون های اصلی باور دینی هست، اینه که با اتکا به اصول شما در فروع دین تقلید می کنید و اون ها را بدون پرس و جو از علت (تعبدی) انجام می دی.
کمک از محتوای دین
یعنی وقتی پذیرفتی خداوند یکتا خالق هستی است و پیامبر (ص) فرستاده خداست و آن چه که آورده از پیشگاه خداوند نازل شده و اینکه ما همگی مرگ را می چشیم و در روز رستاخیز برای پاسخگویی به چرایی اعمالمان در پیشگاه الهی زنده می شویم و جزای کارهای خود را می بینیم اون وقت به راحتی به انجام واجبات (نماز، روزه، خمس، زکات، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر) می پردازیم و اقدام به ترک محرمات (غیبت، تهمت، تکبر، بداخلاقی و…) می کنیم.
ب) برای اثبات اصول دین هم می توانیم از محتوای خود دین (قرآن، سخنان معصومین، عملکرد و سخنان بزرگان دینی) استفاده کنیم و هم از دستاوردهای عالمان سایر علوم مثل ریاضی، طب، فلسفه و …
ج) مرحله اول در حل شک شما پذیرش توحید است. اگر مستند به دلایل منطقی وجود خدا را قبول کردی و باور کردی که عالم آفرینش، مدیر و مدبری دارد و خالق این همه شگفتی ما را بی دلیل و لغو نیافریده است. در این راستا پیامبران خود را با کتاب و حکمت به سوی بشر فرستاده تا او را هدایت کند و از ظلمات جهل برهاند و در این راه سالیان متمادی زحمت کشیده و تلاش کرده اند، از خود سوال می کنی خب حالا فرق بین کسی که دستورات الهی را انجام بدهد با کسی که انجام ندهد در چیست؟
بدون پذیرش معاد، باور خداوند و نبوت هیچ ارزشی ندارد مثل اینکه شما مرتب به مدرسه بری، درس بخونی، امتحان بدی اما برگه امتحانات تصحیح نشه و درنتیجه شما به مرحله بالاتر دست پیدا نکنی و همون طور در همان کلاس باقی بمونی.
توسل به قرآن
د) خب
حالا اگر توحید و نبوت را پذیرفتی یکی از بهترین راه های شناخت معاد و باور به اون
خود قرآن است. البته قرآن در ابتدای سوره بقره به مسئله بسیار بااهمیت (یومنون
بالغیب) اشاره می فرماید. معاد فعلا غیب است. ذات خداوند غیب است، عالم برزخ غیب
است، به همین دلیل از شدت روشنایی و روشنگری برخی
از مستندات مانند توحید و نبوت می توان به باور آن بخشی که فعلا غیب است مانند
معاد برسیم.
هـ) مرحله بعد استفاده از آیات مربوط به معاد در قرآن هست.
پیشنهاد آخر در مورد معاد
و) مرحله آخر هم استفاده از استدلالات فلسفی است.
ز) پیشنهاد من به شما اینه که این پاسخ را مطالعه کنی و بعد بگی که با کدون پیشنهادها موافق تری تا بقیه بحثمون را ادامه بدیم.
ح) اگر هم مایل هستی می تونیم کتاب هایی را در این زمینه معرفی کنیم که به شما کمک کنه.
در هر حال نگران این شک نباش که مقدمه یک یقین قوی هست.
موفق باشی – نشریه اینترنتی نوجوان ها
- چون دلیل قانع کننده ای برای خوندن نماز ندارم نماز نمیخونم
- باید از خدا بترسیم یا نترسیم؟
- معاد چیست؟ – اهمیت معاد در آیات قرآن و روایات
- معرفی مشاور روانشناسی نشریه و نحوه طرح پرسش از ایشان