حتما برای شما هم جالب است که فکر اطرافیان خود را بخوانید و به اصطلاح ذهن آنان را بخوانید و یا بدانید که درون آنها چه میگذرد. زبان بدن به عنوان ابزاری قابل اعتماد و دقیق برای تفسیر افکار و احساسات اطرافیانمان از روی رفتارشان است.
باورکردنی نیست اما حقیقت دارد که کلمات در ارتباط بین انسانها نقش چندانی ندارند. فقط حدود هفت درصد فهمی که انسان با تعامل رو در رو به دست می آورد حاصل لغات است. تقریبا ۳۵ درصد معنای ارتباط از تن صدا و لحن آن به دست میآید و حدود ۵۸ درصد آن از زبان بدن حاصل میشود.
سؤالی که در اینجا پیش میآید این است:
آیا میتوان با زبان بدن به چیزی تظاهر کرد؟
پاسخ عموماً منفی است چون بین همخوانی حرکات اصلی و لغات بیانشده از یک سو و پیامهای ظریف بدن از سوی دیگر تناقض به وجود میآید. برای مثال، کف دست باز شده ما را یاد صداقت میاندازد اما اگر کسی در حال دروغگویی کف دستانش را نشان دهد و لبخند بزند حرکات ظریف بدنش او را لو میدهند. شاید مردمک چشمهایش جمع شوند یا اینکه یکی از ابروهایش بالا برود و حتی دهانش کمی کج شود. این پیامها، پیامی خلاف لبخند و حرکات دست او را ثابت میکنند. در نتیجه، طرف مقابل به آن شنیده شک خواهد کرد.
ارتباط دستدادن و زبان بدن
فرض کنید شما با کسی آشنا میشوید و به او دست میدهید. با همین دستدادن ساده میتوان یکی از ویژگیهای شخصیت افراد را تشخیص داد. این ویژگی کاملاً ناخودآگاه بروز پیدا میکند اما زمانی که بر این موضوع واقف باشید میتوانید برخورد مؤثرتری داشته باشید.
ذهن خوانی از طریق نحوه دست دادن به این صورت است، اگر در هنگام دستدادن کف دست به سمت پایین باشد (دست طرف مقابل را زیر دست خودتان قرار بدهید) به معنای تسلط است. به این صورت طرف مقابل متوجه میشود که شما میخواهید بر گفتوگو مسلط باشید. به همین دلیل مقاومتی درونی در او ایجاد میشود.
اما اگر موقع دستدادن کف دستتان رو به بالا باشد (دست خود را زیر دست طرف مقابل قرار دهید) نشاندهندهی تسلیم شدن شما در برابر طرف مقابل است. بنابراین هنگامی که بخواهید کنترل را به دیگری بسپارید یا احساس برتری به او دهید این روش میتواند تأثیرگذار باشد.
وقتی دونفر سلطهجو بههم دست میدهند به مبارزهای سمبولیک وارد میشوند! چون هر دو سعی میکنند دست دیگری را به وضعیت مطیعانه بکشانند و نتیجه این خواهد شد که هر دو دست در حالت عمودی قرار میگیرد.
محکم یا بیحال دستدادن
البته بیحال یا محکم دستدادن هم معناهایی دارد. اگر کسی محکم دست بدهد به طرف مقابلش میگوید «من اعتماد بهنفس بالایی دارم و میتوانم بر همهچیز مسلط باشم.» پیامی که از بیحال دستدادن به ذهن طرف مقابل مخابره میشود این است که «من از خودم مطمئن نیستم. من آدمی با اعتماد بهنفس پایین هستم.»
البته هنگامی که با شخصی برای اولینبار دیدار میکنید بهتر است نه دست او را خیلی بفشارید و نه بیحال دست بدهید. محکم دستدادن در اولین برخورد ممکن است این ذهنیت را در فرد مقابل ایجاد کند که شما میخواهید بر او مسلط شوید. همچنین شل دستدادن باعث میشود طرف مقابل فکر کند شما تمایلی به ارتباط با او ندارید.
بنابراین بهترین حالت دست دادن حالتی است که دستها در کنار هم قرار بگیرند. همچنین وارد کردن فشاری معقول به دست طرف مقابل، برای نشاندادن اعتماد بهنفستان کافی است.
دستهای در جیب
حتماً شما هم شنیدهاید که میگویند وقتی با یک بزرگتر از خود یا یک فردی که رتبهاش از شما بالاتر است صحبت میکنید دستهایتان را در جیبتان نکنید. چون حرکتی زشتی است.
اما در چنین شرایطی چه اتفاقی میافتد و چه پیامی مخابره میشود؟ وقتی شما با دستهای در جیب مقابل کسی میایستید نشان میدهید که اعتماد بهنفس بالایی دارید. البته این اعتماد بهنفس به خودی خود اشکالی ندارد. اما مسئله اینجاست که این اعتماد بهنفس چنین پیامی را منتقل میکند: «من از تو بالاترم!»
همچنین دستهای در جیب میتوانند این پیام را مخابره کنند که «من نسبت به تو و یا حرفهایی که میزنی بیاعتماد هستم و به آنها تردید دارم.» گاهی نیز میتوانند بگویند: «من برای حرفزدن با تو و یا صحبتکردن دربارهی موضوعی که مطرح کردهای علاقهای ندارم.»
دستهایی که صادق و صمیمی هستند
همانطور که در ابتدای مطلب گفتیم، دستهای باز نشاندهندهی صداقت است. اگر به خودتان توجه کنید متوجه میشوید وقتی دارید موضوعی را با صداقت برای فردی دیگر توضیح میدهید کف دستهایتان را رو به بالا میگیرید. بنابراین وقتی کسی با شما دربارهی موضوعی صحبت میکند و شما کف دستهایش را میبینید میتوانید احتمال بیشتری بدهید که او دارد راست میگوید.
خوب است در اینجا از یک ترفند بگوییم: زمانی که شما در هنگام حرفزدن کف دستهایتان را به مخاطب نشان میدهید و آنها را از هم باز میکنید (بازوها را از بدن جدا میکنید) حس صمیمیت در مخاطب ایجاد میکنید. چون این حالت دستها ناخودآگاه حالت آغوش باز را تداعی میکند و همین باعث میشود صمیمیت بیشتری میان شما و دوستانتان یا جمعی که در آن قرار گرفته اید ایجاد شود.
البته در تشخیص ذهنیت افراد و ذهن خوانی از روی زبان بدن فقط نباید به یک حرکت دقت کنیم چون در آن صورت این احتمال میرود که اشتباه کنیم. شما باید همهی موارد موجود، یعنی زبان دستها، پاها، چشمها و صورت را با هم تطبیق بدهید تا به نتیجهای دقیقتر برسید.
کیه که نخواد فکر اطرافیانش رو بخونه