امروزه نقش رسانههای گروهی و اهمیت آنها در شکل دهی و تغییر رفتار مخاطبان در همه مقاطع سنی از کودکی و نوجوانی تا سنین بالاتر بر کسی پوشیده نیست. اجتماعی کردن نوجوانان و جوانان یعنی ارائه کردن ارزشها، مقررات، آداب، رسوم و ضوابط جامعه به آنان و ترغیب آنان به هم نوایی و سازگار شدن با خواستهها و برآوردن انتظارات اجتماعی مربوط به نقش خود نیز حداقل در دورههای اخیر بر عهده رسانههای گروهی است.
باید توجه داشت که در عصر حاضر آگاهی از پیامدهای اینترنت و در کنار آن، در نظر گرفتن راهبردهای مناسب برای استفاده درست و پیشگیری یا کاهش پیامدهای احتمالی منفی آن، اهمیتی اساسی دارد. در جامعه امروز ما، گرایش به اینترنت و استفاده از آن چنان رایج شده است که بیش تر خانوادهها، رایانه شخصی دارند و اعضای خانواده، بخش زیادی از وقت خود را در استفاده از اینترنت سپری می کنند. اینترنت در میان همه گروه های اجتماعی اعم از زن و مرد، پیر و جوان، بی سواد و باسواد از جذابیت خاصی برخوردار است.
به واقع گسترش اینترنت مانند هر نوآوری دیگری به ایجاد دگرگونی هایی در جنبههای مختلف زندگی انجامیده و استفاده از آن، امری اجتناب ناپذیر شده است؛ به گونهای که بدون آن زندگی را برای کسانی که بدان خو گرفته اند، دشوار مینماید. از دیگر سو، اینترنت حیطه های نوینی پدید آورده است که بر پایه مرزهای جغرافیایی بنیان گذارده نشده اند و بدین سان اجتماعاتی از دلبستگیها و خواسته ها آفریده میشود که چارچوبهای مرسوم را پشت سر می گذارد.
در اینترنت نوعی فردیت است که حکومت می کند، اینترنت فضای غیر متمرکزی است که نافی هویتی همگون و یکپارچه است، اینترنت، محیطی است که در آن کاربران میتوانند اثرگذار و اثرپذیر باشند، مشروط به این که آگاهی و پندار اندکی از چگونگی و علت دگرگونیهایی که اینترنت، ممکن است در برداشتها و رفتار آنها پدید آورد، در ذهن داشته باشند.
در حالی که با اینترنت بسیار آسان است که افراد را با خلق شخصیتهای کاملاً تخیلی و هویتهای گمنام فریب داد؛ کاری که امکان آن در واقعیت، بسیار مشکلتر است، بنابراین، روابط اینترنتی در مقایسه با روابط واقعی و همراه با حضور جسمانی، روابطی ضعیف و در عین حال، پیچیده است .
روان شناسی اینترنت، به فرایندهای ارتباطی، رفتار و حالتهای روانی افراد در هنگام استفاده از اینترنت میپردازد، ارزیابی ویژگیهای رفتاری و روانی، یکی از عوامل تأثیرگذار در پیدایش روانشناسی اینترنت بوده است؛ با توجه به کاربردهای فراوان اینترنت که با هدف انتقال اطلاعات قصد دارد باورهای مشخصی را درباره کالاها یا خدمات مرتبط با آن در جامعه رواج دهد، بررسی این پیامها از نظر مضمون، محتوا و فرم ارایه، اهمیت فرایندهای ارتباطی، رفتار و حالتهای روانی افراد در هنگام استفاده از اینترنت و…همگی در مباحث روان شناسی اینترنت مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین این بررسیها در درون پژوهشهای گستردهتری قرار میگیرد که از آن به “روان شناسی رسانههای گروهی” یاد میشود.
بسیاری از پژوهش گران حوزه روان شناسی اینترنت، گفتهاند ارتباط افراد از طریق اینترنت به شیوه های مختلف، در مقایسه با انواع روزمره ارتباط که با حضور جسمانی افراد همراه است، حالتی تقلیل یافته دارد. برای مثال، “هیوبرت دریفوس” (استاد فلسفه دانشگاه برکلی) در کتاب “در باب اینترنت” مینویسد درک ما از واقعیت، اشیا، افراد و توانایی ما در برقراری ارتباط مۆثر با آنها به شیوهای است که بدن ما به گونهای بی سر و صدا در پس زمینه عمل می کند.
توانایی بدن ما در دست یابی به اشیا، فراهم آورنده درک ما از واقعیت است، اینکه چرا روانشناسان به این گونه بحث ها می پردازند، روشن است؛ زیرا معمولاً گمان می کنیم بسیاری از پیوندهای شخصی ما، با تماس چهره به چهره و مستقیم امکان پذیر باشد. در حالی که با اینترنت بسیار آسان است که افراد را با خلق شخصیتهای کاملاً تخیلی و هویتهای گمنام فریب داد؛ کاری که امکان آن در واقعیت، بسیار مشکلتر است، بنابراین، روابط اینترنتی در مقایسه با روابط واقعی و همراه با حضور جسمانی، روابطی ضعیف و در عین حال، پیچیده است.
البته باید توجه داشت که این تکنولوژی (اینترنت) گاهی با سوء استفاده هایی همراه می شود که از آن تحت عنوان “اعتیاد اینترنتی” یاد می شود. اعتیاد اینترنتی نوعی وابستگی جسمانی و روانی در فرد ایجاد میکند، کاربر نمیتواند برای ساعات طولانی از فضای مجازی به دور باشد و اگر هم چنین موقعیتی پیش آید، دائم در فکر رایانه شخصی خود خواهد بود و از لحاظ روانی احساس کمبود پیدا خواهد کرد. وب گردی مداوم، چت مداوم، حضور آنلاین و پرسه زنی در فضای شبکههای اجتماعی برای ساعت های طولانی در طول روز، همگی از مصادیق اعتیاد اینترنتی به شمار میروند.