صبح خنک پاییزی بود. خانم راد زودتر از همهی بچه ها در کلاس ارغوان دو نشسته بود. پس از چند دقیقه بچهها با صف وارد کلاس شدند و از دیدن خانم راد، که زودتر از آنها در کلاس حاضر شده بود، تعجب کردند.
خانم راد گفت: «سلام بچهها، صبحتون بهخیر. سریع نیمکتهاتونو بچینید که میخوایم شروع کنیم.»
بچهها نیمکتها را دور کلاس چیدند و نشستند. خانم راد صندلی خود را میان بچهها قرار داد و نشست: خب اسم درسمون تاریخ هنره. بیاید با هم بررسی کنیم. تاریخ که خب مشخصه مجموعهی حوادثی هست که در گذشته اتفاق افتاده و زندگی انسانها رو دچار تغییر و تحول کرده. پس شامل تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و.. میشه. و اما هنر. کسی میتونه یه تعریف خوب از هنر بگه؟و بگه هنر چیست؟
بچهها سکوت کردند و در فکر فرو رفتند. خانم راد گفت: «هرچی که به ذهنتون میرسه بگید.»
غزاله گفت: «مثلاً خلق نقاشی، خوشنویسی، معماری… اینها همه هنرن.»
هنر؛ وسیله ی برقراری ارتباط بین انسانها
خانم راد گفت: «اینها که گفتی انواع هنره ولی تعریف هنر نیست. ما میخوایم بدونیم که اصلاً هنر چیه! باید توجه کنیم که معیار ثابتی وجود نداره که بگه یه اثری که خلق میشه لزوماً هنره. ولی مسئله اینجاست که روش مشخصی هم برای جدا کردن هنر از غیر هنر وجود نداره.
بچه ها، عقاید مردم دربارهی آثار هنری دائم تغییر میکنه. هر سبک هنریای متولد میشه، زندگی میکنه، از حرکت میایسته و جای خودشو به سبک و دورهی بعدی میده. یه مثال ساده بزنم که منظورمو متوجه بشید. مثلاً یه لباسی توی یه دوره خیلی مد میشه ولی توی دورهی بعدی اصلاً مورد پذیرش نیست.
اون چیزی که امروز بهش هنر میگن از دورههای پی در پی گذشته و در هر دورهای برای هدفهای متفاوتی بهوجود اومده. مثلاً یه هنری مثل نقاشی در دوران آغازین برای هدفهای آیینی و حتی برقراری ارتباط بین آدمها استفاده میشده. برای اینکه زبان هنوز اختراع نشده بود و مردم با نقاشی منظور خودشونو منتقل میکردن. ولی تو دورههای بعدی، از نقاشی برای تزیین استفاده میشده و یا حتی برای تبلیغ دین.هنر هر دورهای نشونهی سلیقه و عقاید و شرایط اجتماعی اون دوره است و تنها چیزی که در همهی ادوار ثابت بوده مفهوم انتزاعی هنره.»
– خانم اجازه؟ انتزاعی یعنی چی؟
– انتزاع یعنی برداشت ذهنی از واقعیت. حالا بعداً بیشتر براتون توضیح میدم.
با نقاشی حرف بزنید
بعد از آن خانم راد یک پیشنهاد جذاب داد: «میدونم که یه کم پیچیده شد و حوصلهتون سر رفت. بیاید با هم یه کار جالب بکنیم. همه یه کاغذ بردارید و تصور کنین که یه انسان آغازین هستین و هیچ زبانی بلد نیستین. حالا میخواین یه منظور خاصی رو با نقاشی به بغلدستیتون بفهمونین. مثلاً اینکه گرسنه هستین. هیچ حرفی نزنین. فقط نقاشی.»
بچهها سر ذوق آمدند و سریع مشغول شدند.
صدای خنده از کلاس ارغوان دو در سالن پیچیده بود و دانشآموزان کلاسهای دیگر کنجکاو شده بودند که آنجا چه خبر است.زنگ تفریح به صدا در آمد و بچهها با کاغذهایی در دست لبخندزنان از کلاس خارج شدند.
تبدیل فنجانهای قهوه به آثار هنری