اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها
به نظر من مهم ترین عاملی که زبان رو به وجود آورد وجود سوال در ذهن انسان بوده است. شما چطور فکر می کنید؟ نطر شما چیست؟
اگر به کشوری خارجی سفر کنید یا با یک انگلیسی زبان یا یک خارجی صحبت کنید حتما نیاز به پرسیدن یک سری سوال خواهید داشت:
سوال در مورد مکان ها
?Where`s the nearest bank? = where`s the first bank near here
نزدیک ترین بانک کجاست؟
?What do you recommend? = what do you think is good
پیشنهاد شما چیست؟ آیا به نظر شما خوب است؟
?How long is it open? = how many hours
برای چه مدت باز است؟ چند ساعت؟
?How far is it to the river? = how many meters
چقدر به رودخانه مانده است؟ چند متر؟
?How many places we can visit with this ticket
با این بلیط چند مکان را می توانیم ببینیم؟
?Is the castle worth seeing? = do you recommend the castle
آیا این قلعه ارزش دیدن دارد؟ شما بازدید از این قلعه را پیشنهاد می کنید؟
(What time/ when does the palace close/ shut? (Opposite=open
ساعت اتمام بازدید چند است؟ (متضاد باز کردن)
?Which restaurant do you recommend
کدام رستوران را پیشنهاد می کنید؟
اجازه گرفتن و اجازه دادن به کسی (Asking and giving permission)
بعضی از سؤال ها جنبه درخواست یا اجازه گرفتن دارند. بیایید در مورد آن ها بیشتر صحبت کنیم:
.Could you lend me your dictionary? Sure
آیا می شود فرهنگ لغتت را به من قرض بدهی؟ حتما.
.Is it all right if I sit in that chair? Yes, that`s fine
اشکالی ندارد اگر روی آن صندلی بنشینم؟ مشکلی نیست.
.Do you mind if I look at your answers? No, go ahead
اشکالی ندارد جواب های شما را ببینم؟ خیر، ببینید.
.Could I borrow your pen? I`m afraid I need it
می توانم خودکارتان را قرض بگیرم؟ ببخشید به خودکارم احتیاج دارم.
.Is it ok if I close the door? Yes, sure
اشکالی ندارد در را ببندم؟ مشکلی نیست.
.Can I open the window? Sure, go ahead
می توانم پنجره را باز کنم؟ حتما، خواهش می کنم.