آغاز رواج «سوزن دوزی» به عنوان یک هنر اصیل مشخص نیست؛ اما از آنجا که سوزن دوزی با طبیعت رابطه ای تنگاتنگ دارد پس می توان این هنر را در نهاد و سرشت آن یافت.
به گزارش ایسنا، هرچند ممکن است در برههای از زمان به علت نبود امکانات و نداشتن توانایی لازم برای بروز دادن نتوان نمونهای از آن را دید؛ اما این دلیل عدم انکار این هنر در آن زمان نمیتواند باشد.
سوزندوزی، هنری است برگرفته از ذوق و قریحه فرد هنرمند، همانگونه که بسیاری از شاهکارها از فکر کردن، اندیشیدن و میل به کمال رسیدن سرچشمه گرفته است؛ از همان ابتدا در وجود آدمی یافت میشود و ازسرشت ناخود آگاه فرد الهام میگیرد، سوزن دوزی را نیز باید چیزی همانند اینها دانست.
در گزارشی که روابط عمومی میراث فرهنگی و گردشگری سیستان و بلوچستان در اختیار ایسنا قرار داده آمده است؛ اگر درباره سوزندوزی قدری تامل کنیم آن را همان فکر و تجلی ذهن زن بلوچ مییابیم که با بهرهگیری از روحیه بیغل و غش خود که میتوان آن را به دور از همه ناخالصیهای جامعه دانست، به خوبی و به زیبایی آن جاذبهها و آن سنبلها که به ذهنش خطور کرده و آنها را در دل طبیعت به خوبی حس میکند به عنوان هنر خود به اطرافیان مینمایاند.
سوزن دوزی، این هنر پر راز و رمز را نمیتوان به زمان خاصی اختصاص داد. اما اگر بخواهیم زمان به فعلیت رسیدن آن را بررسی کنیم شاید در حدود 100 یا 200 سال پیش از ظهور اسلام و آمدن اسلام به ایران باشد که قومی به نام اسلاوها به ناحیهای از بلوچستان آمده و در آنجا سکنی گزیدند.
این گروه از اسلاوها از طریق جاده ابریشم به این منطقه که درحال حاضر جزو خاک پاکستان بوده و در مرز افغانستان و پاکستان قرار دارد آمده بودند. آنان پرورش کرم ابریشم و نحوه به دست آوردن نخ از پیلههای ابریشم و استفاده از آن را در پارچه بافی و سوزن دوزی را به زنان بلوچ آموختند.
قبل از رواج پارچه خارجی، منطقه از این نظر خودکفا بود. زنان بلوچ با ظرافت کاریهای خاص خود هنر سوزن دوزی را رواج میدادند. در کنار زنان مردان نیز به نوبه خود در این امر یاری می رساندند. کارهای سخت و خشن این هنر را مردان و کارهای ظریف را زنان بر عهده داشتند. پنبه رستن از زنان و بافتن از مردان، اجرای نقشهها بر روی پارچه از زنان و فروش برعهده مردان بود. سوزندوزی آنچنان با زندگی زنان بلوچ آمیخته که در هر جای دنیـــا سوزن دوزی را با زن بلوچ و زن بلوچ را با سـوزندوزی میشناسند.
سوزن دوزی، این هنر پر مباهات بلوچ به علت زیبایی و شهرتی که پیدا کرده است خوشبختانه فقط منحصر به این منطقه نبوده بلکه آوازه آن به فرسنگها فراتر از اینجا نیز رسیده و خود را به شکلهای متفاوتی نشان داده است؛ به گونهای که حتی افرادی که با آن بیگانهاند اما از همان ظاهر زیبا و جذاب آن نهایت استفاده را خواهند برد.
سوزن دوزی (سوچندوزی) یا بلوچ دوزی در میان اقوام بلوچ هنری اصیل و ریشهدار است که با طبیعت لطیف و صمیمی زن بلوچ آمیخته شده است که تلفیقی است از رنگهای خالص و طبیعی و نقش آرام طبیعت که میتوان آن را در میان زنان و دختران بلوچ به عنوان هنری ظریف و پرسابقه دید که برای تامین مایحتاج زندگی و در واقع سر و سامان دادن وضع اقتصادی خانوادههای کم درآمد نقش به سزایی میتواند داشته باشد.
سوزندوزی، هنری است بسیار سخت و در عین حال جالب و ظریف که در کنار مزایا و برجستگیهای زیادی که میتوان برای آن برشمرد معایبی نیز دارد. از جمله این که به علت ظرافت خاصی که دارد باعث ضعیف شدن چشم، سردرد، کمر درد و غیره میشود. البته هنرمندان میتوانند با تنظیم وقت و پرداختن به آن در ساعاتی مشخص از بسیاری مشکلات جلوگیری کنند که متاسفانه به علت وضعیت بد اقتصادی تمام وقت خود را صرف سوزن دوزی میکنند که این کار موجب اثرات زیان باری میشود.
سوزن دوزی جزو آن دسته از هنرهای معدودی است که با همان ابزار اولیه و اصیل و توسط دست و سوزن صورت میگیرد و به همین علت از بسیاری از هزینهها که بر اثر گرایش به صنایع و تکنولوژی ایجاد میشود جلوگیری میکند و چون فناوری مدرن نیاز به هزینه های بالا و همچنین افراد متخصص دارد نمیتواند جوابگوی تمام نیروی بیکار باشد؛ سوزن دوزی در رفع این معضل می تواند بسیار موثر واقع شود.
پس این هنر نه تنها رقیب و مانعی بر سر راه استفاده صحیح و مناسب از فناوری نیست بلکه به عنوان عامل مکمل در اقتصاد کشورهای توسعه نیافته محسوب میشود.
تمام کسانی که در این هنر ایفای نقش میکنند زن هستند. زنان به خوبی ارزش آن را درک کرده و از همان سنین پایین (4 و 7 سالگی ) با این حرفه آشنا میشوند و به وضوح سهم آن را در زندگی خود مییابند و به درستی میبینند که چگونه با زندگی آنها عجین شده است.
نمونه بارز و شاخص چیزی را که زن بلوچ به عنوان هنر خود معرفی میکند میتوان در لباس زیبا، با وقار و بلند بلوچ که با نهایت صبر و ظـرافت سوزندوزی شده است دید. قسمتهای اصلی آن به نامهای پیش سینه، جیب و سرآستین معروف است، به طوری که از گذشته تاکنون تغییر چندانی در آن بوجود نیامده است. بیشتر هنرمندان این رشته را میتوان در مناطق ایرانشهر و بیشتر در نواحی چانف، اسپکه، فنوج، مورمیج، شهریانج، گوانگ، مته سنگ، نگوچ، پیپ، هریدوک، کویچ، بزمان در سراوان در ناحیه سیب و سوران در خاش در نواحی ایرندگان و مارندگان و در بسیاری از مناطق دیگر بلوچستان به خصوص مناطق روستایینشین دید.