انضباط در نوجوانان یکی از مهمترین ویژگیهایی است که میتواند در رشد و تربیت انان تأثیرگذار باشد. نوجوانان در دورهای از تغییرات فیزیکی، عقلانیت و اجتماعی قرار دارند که نیازمند انضباط و کنترل بر خودشان هستند. انضباط به معنای توانایی کنترل خود و رعایت قوانین و مقررات است که در زندگی روزمره و ارتباطات اجتماعی مؤثر است.
نوجوانان در دوره رشد و بلوغ خود با چالشهای فراوانی روبرو هستند. آنها نیازمند هدایت و راهنمایی مناسب برای یادگیری مهارتهای انضباطی هستند تا بتوانند با مسائل روزمره و فشارهای زندگی به خوبی برخورد کنند. از این رو، والدین، معلمان و جوامع محلی مسئولیت دارند که به نوجوانان کمک کنند تا این مهارتها را یاد بگیرند و در زندگی خود به کار ببرند.
روشهای گوناگونی برای آموزش و تقویت انضباط در نوجوانان وجود دارد. یکی از روشهای مؤثر، ارائه الگوهای صحیح از رفتار و اخلاق به نوجوانان است. والدین و معلمان میتوانند با نشان دادن نمونههای مناسب از انضباط و پایبندی به قوانین، به نوجوانان نشان دهند که چگونه میتوانند در مواقع مختلف به انضباط عمل کنند.
علاوه بر این، باید به نوجوانان فرصت داد تا از تجربیات خود یاد بگیرند. آنها باید به مرور زمان با مسئولیتهای جدید مواجه شده و این فرصت را داشته باشند که بفهمند چگونه مسئولیت پذیری و انضباط در رفتارهایشان تأثیرگذار است.
به علاوه، برای تقویت انضباط در نوجوانان، تشویق و پاداش نقش مؤثری دارد. وقتی که یک نوجوان به درستی عمل میکند یا به قول خود پایبند است، تشویق و تحسین از سوی والدین، معلمان یا جامعه، احساس موفقیت و خودارضایت در او ایجاد میکند و این باعث میشود که به عملکردهای انضباطی خود ادامه دهد.
لازم به ذکر است که فرآیند آموزش و تقویت انضباط در نوجوانان نیازمند صبر و پایداری است. همچنین، باید به این نکته تأکید کرد که هر فرد برابر با سایرین در یادگیری این مهارتها نمیباشد و بعضی از نوجوانان نیاز دارند که با روشها و راهکارهای مختلف به آموزش این مهارتها بپردازند.
انضباط قانون زندگی است یعنی کلیه فعالیت ها و رفتارهای فرد تحت یک ضابطه و قانونی باشد که بتواند از مزایای زندگی بهترین بهره برداری را بنماید. این ضابطه و قانون را انضباط می گویند. آموزش انضباط در نوجوانان باید از دوران کودکی صورت بگیرد زیرا دوران کودکی زمان شکل گیری شخصیت فرد است.
به طور کلی در نگاهی گسترده و فراگیر انضباط دو گونه است:
1- انضباط حقیقی
انضباط حقیقی انضباطی است که در آن فرد معنای دقیق کلمه را فهمیده و اصول آن را یاد گرفته و در نتیجه آگاهانه خود را ملزم به رعایت آن می داند. در نتیجه فرد کلیه غرایز، انگیزه ها و تمایلات خود را در اختیار داشته و از آن به عنوان راهی برای رسیدن به سعادت حقیقی و مطلوب خویش استفاده می کند.
2- انضباط نادرست
انضباط نادرست انضباطی است که فرد بدون این که معنا و اصول آن را آموخته باشد از طرف دیگران فشاری را برای رعایت تعدادی اصول و مقررات برای انجام ندادن رفتارهای خاص و یا اجبار در جهت انجام بعضی امور تحمل می کند که این نوع انضباط تمایلات طبیعی و فطری فرد را سرکوب می کند و مانع پرورش شخصیت وی می شود. در این نوع انضباط فرد چون دائماً فشاری را بر روح خویش حس می کند برای این که از این ناخوشایند رهایی یابد مجبور به مقاومت و برخی عکس العمل های غیر منطقی می شود مانند لجبازی و پرخاشگری که نهایتاً منجر به انواع اختلالات رفتاری و بیماری های روانی می گردد.
در معنای وسیع می توان گفت که هدف انضباط کاهش آزادی افراد، پنهان ساختن تمایلات فطری و سلب آسایش آن ها نیست بلکه غرض، تفهیم نحوه استفاده صحیح از آزادی است. ما هم می خواهیم فرزندانمان در محدوده ای حرکت کنند که فعالیت ها و تلاش هایشان در جهت خیر و صلاح آن ها باشد و موجبات آشفتگی و سردرگمی و در نتیجه استفاده از استعدادهای پیدا و پنهانشان را فراهم آور . در این مورد باید به آن ها آموخت که همان گونه که او حق دارد به تمایلاتش پاسخ داده و از آزادیش استفاده کند دیگران نیز همانند او از این حق برخوردارند.
انضباط نوعی اجبار است اما اجباری که برای محافظت افراد از خطرات و تحکیم اراده آن ها در رعایت حرمت جمع اجتناب ناپذیر است. فرد منضبط از طرف همگان به راحتی پذیرفته می شود و از طرفی رعایت قوانین و اصول انضباط سبب می گردد که فرد از خطر سستی اراده و سرگردانی در میان وسوسه های مختلف محفوظ مانده و در نتیجه نه تنها شخصیت او را از انواع خطرات و ابتلاء به انواع اختلالات رفتاری و روانی محفوظ دارد بلکه به شکوفایی استعدادها و توانایی هایش کمک نماید.
نوجوان ها به علت طبع کنجکاو، فعال و پذیرنده ای که دارند در مقابل انضباط که نوعی اجبار در انجام یا عدم انجام کاری است نوعی احساس تقابل در خود به وجود می آورند و چنان چه با آن ها رفتاری سلطه جویانه و غیر منطقی بشود لجاجت، مقاومت و عدم پذیرش شان آن ها را به سوی انحرافات ضد اجتماعی خواهد کشید.
پدر و مادرها چه باید بکنند؟
1- ثبات فکر و قدم: والدینی موفق ترند که در ایجاد انضباط در جوان های خود دارای سیاست و روش ثابت هستند. با این روش آن ها گیج نشده و می آموزند که هیچ گاه قانون شکنی نکنند مثلاً اگر فرزند شما باید رأس ساعت مقرر در منزل باشد باید این کار را همیشه و در هر موقعیتی انجام دهد زیرا اگر فرزند شما بفهمد که گاهی می تواند دیرتر به خانه بیاید این حس در وی بوجود خواهد آمد که می تواند این کار را در مورد تمام قوانین انجام دهد و در نتیجه احترام زیادی برای قوانین قائل نخواهد بود.
2- همفکری وهمیاری: مهم ترین وظیفه والدین در اجرای انضباط این است که به نوجوان این احساس را منتقل کنند که هر دو دارای یک شیوه ثابت و واحدی هستند. در این صورت او می داند باید از هر کدام چه انتظاری داشته باشد. والدین باید در مقابل فرزندان از یکدیگر انتقاد نکرده و نظر هم را رد نکنند و با یکدیگر به توافق برسند. اجرای انضباط در مورد هر فرزند متفاوت است، به علت وجود تفاوت های فردی بین فرزندان، عکس العمل آن ها در برابر اجرای یک مورد انضباطی تفاوت دارد و این از وظایف والدین است که انضباط را به گونه ای آموزش دهند که متناسب با روحیه، سن، هوش و توانایی هر جوان باشد.
باید این مسئله مد نظر قرار گیرد که با یک زبان و شیوه نمی توان با همه فرزندان برخورد نمود مثلاً برای بعضی از آن ها باید با توضیح مفصل، لزوم رعایت انضباط را شرح داد. در بعضی دیگر فقط این که والدین به او امر کنند کافی است و در برخی باید با بیان جدی و محکم نشان داد که عدم اطاعت از دستورات منجر به محرومیت وی از بعضی از امتیاز ها خواهد شد.
یکی از مواردی که والدین در برابر سرپیچی فرزندانشان باید مورد توجه قرار دهند این است که چرا فرزندشان از رعایت انضباط سر پیچی می کند. کشف این راز یکی از رموز موفقیت و انتقال یادگیری انضباط در نوجوانان است که برای آن علل متعددی را می توان نام برد:
1- نا آگاهی
2- بی اعتنایی به مقررات
3- انتقام
4- وجود بعضی بیماری های روانی و عقب ماندگی های ذهنی
در پایان، باید گفت که انضباط در نوجوانان چالشبرانگیز است، اما اگر نوجوانان بتوانند این مهارت را یاد بگیرند و در زندگی خود به کار ببرند، میتوانند به فردی مسئول و پرقدرت تبدیل شوند که در همه جنبههای زندگی خود مؤثر باشند.
- نکاتی مهم برای والدینی که فرزند منظم می خواهند