اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها
از اواخر قرن هجدهم به بعد، منجمین و فیزیک دانان به کشفیات و پیشرفت های اساسی در زمینه فنون و تکنولوژی دست یافتند. این کشفیات و پیشرفتها، منجمین را توانمند ساخت تا برای اولین بار درباره خصوصیات فیزیکی ستارگان به غیر از خورشید مطالب فراوانی را بیاموزند.
اسرار و نور
در سرتاسر تاریخ ابتدایی نجوم، به دلیل مسافت دور ستارگان، امکان بررسی آنها با بزرگترین بزرگنمایی ها موجود نداشت. همانطور که قدرت جمع آوری کننده نوری وسایل نجوم بهبود می یافت، منجمین نیز می توانستند استفاده پیچیده تری از نور ستاره ها در مسافت دور انجام دهند. اگرچه اسحاق نیوتن در اواخر قرن 17 میلادی نور خورشید را با استفاده از یک منشور تجزیه کرده بود، شیمی دان انگلیسی، ویلیام هاید ولاستون (1826-1766)، روند توسعه اسپکتروسکوپ (طیف نما) [وسیله ای برای آنالیز طول موج های نور که از جسم خارج می شود] را بهبود بخشید. در سال 1821، ژوزف وون فرانهوفر، دانشمند آلمانی کشف کرد که، نور خورشید که از طریق طیف نما بررسی می شود یک طیف پیوسته نور نیست، بلکه توسط خطوط تیره متعددی قطع می شود. در سال 1859، ژرمانز رابرت بونسن و گوستاو گیرچهوف به طور موفقیت آمیزی این خطوط را، به عنوان نتیجه مواد شیمیایی در اتمسفر خورشید جذب کننده طول موجهای یکسان نور منتشر می کردند. در ابتدا نور از ستارگان برای آنالیز در این روش بسیار ضعیف بود، ولی در نهایت با ورود عکاسی در قرن 19 میلادی، اجازه داد که طیف های ستارگان را در طول زمان دریافت کنند. در این هنگام، در سال 1883، فردریک بسل، منجم آلمانی، یک پیشرفت دیگری را به وجود آورد. او از انطباق برای اندازه گیری فاصله به یک ستاره برای اولین بار استفاده کرد.
ترتیب میان ستارگان
همان طور که منجمین با ابزار جدید طیف سنجی و عکاسی مجهز می شدند، می رفتند تا عازم کار خطیر ثبت اجسام در آسمان شوند. در ابتدا گروهی از خطوط جذب متفاوت در طیف های ستاره ای و تنوعی از رنگ ها و اجسام نورانی، به صورت آشفته ظاهر شدند. ولی در نهایت یک گروه از منجمین زن در رصدخانه ی کالج هاروارد در دهه ی 1890 یک طرح را کشف کردند که با عقل جور در می آمد. توسط این گروه، کاتالوگ هنری دراپر بزرگ تالیف شد. در این کاتالوگ، هزاران طیف ستاره ای بررسی دقیق می شدند تا ستارگان را در “انواع طیفی” متمایز شده با خطوط طیفی و رنگهایشان طبقه بندی کنند. در جای دیگر، منچمین مشغول تالیف اندازه گیریهای انطباقی برای تمام ستارگان نزدیک بودند، لیکن تا سال 1906 و 1913 بود که اجنار هرتزپرانگ و هنری نوریس راسل به طور مستقل به نظریه مقایسه دو دسته از داده روی نمودار رسیدند. نمودار هرتزپورگ-راسل آشکار کرد که اکثریت ستارگان از یک رابطه ساده بین نوع طیفی و روشنایی، به استثنای نقاط مشخصی که در نمودار سقوط می کردند، تبعیت می کنند.