غزل شماره ۲۷ حافظ

در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست

مست از می و میخواران از نرگس مستش مست

در نعل سمند او شکل مه نو پیدا

وز قد بلند او بالای صنوبر پست

آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست

وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست

شمع دل دمسازم بنشست چو او برخاست

و افغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست

گر غالیه خوش بو شد در گیسوی او پیچید

ور وسمه کمانکش گشت در ابروی او پیوست

بازآی که بازآید عمر شده حافظ

هر چند که ناید باز تیری که بشد از شست

تعبیر:

از خواب غفلت بیدار شو. دوباره شروع کن و ناامید نباش. دلت را با یاد خدا جلا بده تا شیطان از تو دور شود. کاری را می خواهی انجام بدهی که نتیجه ی بسیار خوبی دارد. لطف دیگران شامل حالت می شود و ابرهای تیره را از آسمان دلت کنار می زند.

امتیاز به این نوشته
مقاله رو دوست داشتی؟
ارسال نظر
نظرت چیه؟
لینک کوتاه این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تبلیغات
جدیدترین‌ها
تبلیغات
محبوب‌ترین‌ها
پیشنهاد نوجوان‌ها