غزل شماره ۳۰۲ حافظ

خوش خبر باشی ای نسیم شمال

که به ما می‌رسد زمان وصال

قصه العشق لا انفصام لها

فصمت‌ها هنا لسان القال

مالسلمی و من بذی سلم

این جیراننا و کیف الحال

عفت الدار بعد عافیه

فاسالوا حالها عن الاطلال

فی جمال الکمال نلت منی

صرف الله عنک عین کمال

یا برید الحمی حماک الله

مرحبا مرحبا تعال تعال

عرصه بزمگاه خالی ماند

از حریفان و جام مالامال

سایه افکند حالیا شب هجر

تا چه بازند شب روان خیال

ترک ما سوی کس نمی‌نگرد

آه از این کبریا و جاه و جلال

حافظا عشق و صابری تا چند

ناله عاشقان خوش است بنال

تعبیر:

خبری را که مدت ها در اتظارش بودی رسیده است. زما وصال نزدیک است. قصه عشق شروع شده و زمان جدایی پایان یافته است. تو هم به کمال و جمال می رسی. میدان برای نشان دادن هنرهایت خالی است پس مرد میدان باش.

امتیاز به این نوشته
مقاله رو دوست داشتی؟
ارسال نظر
نظرت چیه؟
لینک کوتاه این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تبلیغات
جدیدترین‌ها
تبلیغات
محبوب‌ترین‌ها
پیشنهاد نوجوان‌ها