غزل شماره ۳۱۹ حافظ

سال‌ها پیروی مذهب رندان کردم

طراحی سایت فروشگاه حرفه ای با هوشمند گستران😍 (کلیک کنید)

تا به فتوی خرد حرص به زندان کردم

من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه

قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم

سایه‌ای بر دل ریشم فکن ای گنج روان

که من این خانه به سودای تو ویران کردم

توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون

می‌گزم لب که چرا گوش به نادان کردم

در خلاف آمد عادت بطلب کام که من

کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم

نقش مستوری و مستی نه به دست من و توست

آن چه سلطان ازل گفت بکن آن کردم

دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع

گر چه دربانی میخانه فراوان کردم

این که پیرانه سرم صحبت یوسف بنواخت

اجر صبریست که در کلبه احزان کردم

صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ

هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم

گر به دیوان غزل صدرنشینم چه عجب

سال‌ها بندگی صاحب دیوان کردم

تعبیر:

به هر کسی زود اطمینان می کنید. قسم خورده بودید دیگر کارهای ناشایست انجام ندهید ولی عهد خود را شکسته و بسیار پشیمانید. رو به خدا آورید که شما را هدایت می کند و در زیر سایه ی اوست که به نیت و مقصود خودتان می رسید. صبر داشته باشید، نمازهایتان را به موقع بجا آورید و قرآن بخوانید که هر چه به دست می آورید از دولت قرآن می باشد.

امتیاز به این نوشته
شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
غزل شماره 293 حافظ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *