غزل شماره ۴۱۲ حافظ

مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو

طراحی سایت فروشگاه حرفه ای با هوشمند گستران😍 (کلیک کنید)

جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی

نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو

هلالی شد تنم زین غم که با طغرای ابرویش

که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرو

رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم

هزاران گونه پیغام است و حاجب در میان ابرو

روان گوشه گیران را جبینش طرفه گلزاریست

که بر طرف سمن زارش همی‌گردد چمان ابرو

دگر حور و پری را کس نگوید با چنین حسنی

که این را این چنین چشم است و آن را آن چنان ابرو

تو کافردل نمی‌بندی نقاب زلف و می‌ترسم

که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو

اگر چه مرغ زیرک بود حافظ در هواداری

به تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمان ابرو

تعبیر:

به خاطر مسائل مادی از خداوند دور شده اید. هر چند که تلاش کرده اید اما به جای اینکه به هدف نزدیکتر شوید از آن دور شده اید و این نشانه ی سستشدن ایمانتان است. باز هم به خدا توکل کنید. راه راست برایتان روشن می شود و حسودان و رقیبان شکست می خورند.

امتیاز به این نوشته
شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
غزل شماره 462 حافظ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *