غزل شماره ۴۲۵ حافظ

دامن کشان همی‌شد در شرب زرکشیده

طراحی سایت فروشگاه حرفه ای با هوشمند گستران😍 (کلیک کنید)

صد ماه رو ز رشکش جیب قصب دریده

از تاب آتش می بر گرد عارضش خوی

چون قطره‌های شبنم بر برگ گل چکیده

لفظی فصیح شیرین قدی بلند چابک

رویی لطیف زیبا چشمی خوش کشیده

یاقوت جان فزایش از آب لطف زاده

شمشاد خوش خرامش در ناز پروریده

آن لعل دلکشش بین وان خنده دل آشوب

وان رفتن خوشش بین وان گام آرمیده

آن آهوی سیه چشم از دام ما برون شد

یاران چه چاره سازم با این دل رمیده

زنهار تا توانی اهل نظر میازار

دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده

تا کی کشم عتیبت از چشم دلفریبت

روزی کرشمه‌ای کن ای یار برگزیده

گر خاطر شریفت رنجیده شد ز حافظ

بازآ که توبه کردیم از گفته و شنیده

بس شکر بازگویم در بندگی خواجه

گر اوفتد به دستم آن میوه رسیده

تعبیر:

چیزی را از دست داده اید که بسیار برایتان مهم بوده است حال می فهمید که قدر چه یاقوتگرانبهایی را ندانسته اید و به دنبال چاره اید. باز هم خدا را شاکر باشید که دوباره همه چیز مثل سابق می شود و گمشده تان بر می گردد.

امتیاز به این نوشته
شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
غزل شماره 307 حافظ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *