غزل شماره ۹۲ حافظ

میر من خوش می‌روی کاندر سر و پا میرمت

طراحی سایت فروشگاه حرفه ای با هوشمند گستران😍 (کلیک کنید)

خوش خرامان شو که پیش قد رعنا میرمت

گفته بودی کی بمیری پیش من تعجیل چیست

خوش تقاضا می‌کنی پیش تقاضا میرمت

عاشق و مخمور و مهجورم بت ساقی کجاست

گو که بخرامد که پیش سروبالا میرمت

آن که عمری شد که تا بیمارم از سودای او

گو نگاهی کن که پیش چشم شهلا میرمت

گفته لعل لبم هم درد بخشد هم دوا

گاه پیش درد و گه پیش مداوا میرمت

خوش خرامان می‌روی چشم بد از روی تو دور

دارم اندر سر خیال آن که در پا میرمت

گر چه جای حافظ اندر خلوت وصل تو نیست

ای همه جای تو خوش پیش همه جا میرمت

تعبیر:

تحول عظیمی در خود بوجود می آوری که این تحول هم مادی است و هم معنوی. در این کار تعجیل جایز است. شما از جایی به جای دیگر نقل مکان می کنید. سختی می کشید ولی راحتی در پی آن می باشد. خیالاتی را که در سر داری عملی کن که تو از این به بعد خوش خواهی بود.

امتیاز به این نوشته
شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
شرح غزل شماره 59 دیوان حافظ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *