کودک در شاهنامه
محمدرضا یوسفی:
ورود فردوسی در حوزه کودکی در جاهایی است که ایجاب میکند. در اسطوره رستم و سهراب، ما تنها در بخش تولد سهراب، دوران کودکی را میبینیم. این ضرورت نیاز یک اثر ادبی است که دامنهی پرداخت شخصیتها را پدید میآورد و این جبری است که بر فردوسی تحمیل شده است. همانگونه که فردوسی در شاهنامه به ضرورت به بحث کودکی پرداخته است و نقالان داستانهای او را به کودکان منتقل کردهاند، امروز بر ما نویسندگان است که قصههای این شاعر نامدار را به کودکانمان منتقل کنیم.
مصطفی رحماندوست :
قصهگویی و قصهخوانی مقولاتی هستند که نباید آنها را نادیده بگیریم. در دنیای امروز، قصهگویی مدرن باب شده است. شاهنامه کتاب قدیمی خوبی است و ما باید آن را برای کودکانمان بخوانیم؛ حتا اگر فکر کنیم کودکان ما نمیتوانند مفاهیم آن را بفهمند. شاهنامه کتاب بالینی خانوادههاست و نمیتواند با ورود وسایل ارتباط جمعی کنار گذاشته شود. اگرچه این خطر احساس میشود که برخی از خانوادهها شاهنامه را زینتالمجامع خود کردهاند. امید است: این کتاب همچون کتابهای مقدس دیگر در هر خانواده جای مناسب خود را داشته باشد.
فرزانه اخوت:
شباهتها و تفاوتهای مثنوی معنوی مولانا و شاهنامه فردوسی
شاهنامه سند ملی ما ایرانیان است و اگر ما میخواهیم کودکانی دارای اعتماد به نفس داشته باشیم، باید بر این سند ملی تکیه کنیم. در هر دو اثر، نگاه شاعران به ناپایداری دنیاست و هر دو به مظالم اجتماعی میپردازند و در عین حال، نسبت به شادیهای دنیا بیتفاوت نیستند و مخاطب را به شاد زیستن تشویق میکنند. هر دو اثر برای مخاطب بزرگسال نوشته شده و انتخاب آثاری به منظور بازنویسی آنها برای کودکان باید با نکتهسنجی و دقت نظر توأم باشند و بازنویسان باید نسبت به کل اثر شاهنامه و مثنوی معنوی اشراف کافی داشته باشند.شاهنامه کتاب مردم است و نباید آن را در دانشگاهها محدود کرد؛ این اثر باید در میان مردم و برای مردم باشد.
آتوسا صالحی
نوجوانان ما در سنینی هستند که نیازمند الگوگیریاند و فکر میکنم شاهنامه فردوسی این ویژگی را دارد که بتواند الگوهای مناسبی را ارائه دهد. ستایشگری، مهرورزی و ایزدطلبی تماما از واژههایی هستند که قهرمانان شاهنامه به شدت به آنها پایبندند. آنچه ما نیازمند آنیم، شناخت هویتمان است. کودکان ما نیازمند شناخت هویت خود هستند و فارغ از دعواهای سیاسی و اجتماعی، باید ریشههای خود را در میان ایرانیانی همچون فردوسی و آثاری همچون شاهنامه جستوجو کنند.
فانتزی که در شاهنامه است، در هیچ اثری دیگری نیست. این فانتزی میتواند تخیل کودکان را بارور کند و میتواند دستمایه خوبی برای تولید انیمیشنها و فیلمهای قوی باشد. تمام داستانهای شاهنامه قابلیت بازآفرینی یا بازنویسی برای کودکان را ندارند، با این وجود، باید کودکان را با شاهنامه آشنا کرد تا آنان بتوانند در آینده از میان الماسها و گوهرهای این گنجینه عظیم، بهترینها را داشته باشند. استفاده کردن از فرهنگها و ادبیات سایر ملل سبب میشود تا ما شاهنامه را فقط برای کودکان خود نخواهیم و این اثر را به عنوان اثر جهانی به کودکان معرفی کنیم.
http://www.kanoonnews.ir/