لطیفه های بامزه وریزه و میزه را برای دوستانتان می توانید تعریف کنید
• تازه فهمیدم (موفق باشید) آخر برگه امتحان در جواب تمام (خسته نباشید )هایی هست که وسط کلاس برا تموم کردن کلاس به استاد می گفتیم
• به درجه ای از علوم فرابشری رسیدم که قبل از اینکه اس ام اسو باز کنم میدونم ایرانسله !
•قدیما مهمون میومد خونمون می گفتن قبله کدوم طرفه…الان تا میان میگن پسورد مودمتون چیه؟
•یه چند وقتیه کودک درونم ناآرومه .. مدام بهانه می گیره ..به نظرتون اگه بزنم لهش کنم، کودک آزاری محسوب میشه!؟؟؟
•وقتی تو پشت فرمون باشی بابات کنار دستت امکان داره یه سری قوانین جدید هم بهقوانین راهنمایی اضافه بشه …وقتی بابات نشست پشت فرمون همون قوانینراهنمایی هم میتونه کنسل بشه!
•همیشه از بچگی یه موضوعی برام سوال بوده…این چوب ها هست که دکتر ها می کنن تو حلق مریض،بستنی هاش رو کی خورده!؟
•دوستم میگفت پیاز تنها ماده غذایی هست که میتونه اشک آدمو در بیاره من برای اینکه ثابت کنم اشتباه میکنه یه نارگیل برداشتم و زدم تو سرش اونم کاملا به اشتباهش پی برد
•سوهان قم ساخت چین رسید تولید مغازه * حاج چینگ چونگ وپسران*
•آمارگیر خانوار:شما چند تا بچه دارین؟
بابام : دو تا
آمارگیر: ولی تو شناسنامه که نوشته سه تا
بابام :اونو میگی؟ دکورخونست. فقط وقتهایی که اینترنت قطع میشه میاد بیرون یه دوری میزنه
لطیفه های با مزه
•شما هارو به ته دیگ ماکارونی قسمتون می دم وقتی دارین با تلفن یا موبایل صحبت می کنین با خودکار روی هر چیزی که دم دستتون بود چرت و پرت ننویسین یا نقاشی نکشین…
آخه من الان این مدرک پایان تحصیلاتم که بابام در حال موبایل صحبت کردن روش عکس الاغ کشیده ،کجا ببرم نشون بدم ؟؟؟؟!!!
•بچه که بودم ؛ دوبار تو خونه ی یکی از فامیلامون وقتی به چراغ راه پله شون زُل زدم و چراغ بعد از یه دقیقه خاموش شد،فکر کردم دارای یه قدرت خاصی هستم!
اما وقتی فهمیدم چراغشون تایمر داره؛ کمرم شکست.
•یکی از آرزوهام اینه که یکی از معلمای دبیرستانمو رو در حال خنده تو خیابون ببینم، برم پیشش بگم: “چیز خنده داری هست بگو ما هم بخندیم!”
•اومدم تو این هوای سرد و برفی قهوه درست کنم و کنار شومینه با آرامش قهوه بخورم و از پنجره بارش برف رو تماشا کنم. بعد دیدم تو خونه مون نه شومینه داریم نه قهوه، پنجره هم رو به ساختمون روبه رومونِ که خرابش کردن تازه برفم نمیاد ..!
•ﺑﺎ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻫﺮ ﻭﺭﻕ ﺍﺯ ﺟﺰﻭﻩ ﻫﺎﻡ ﺣﺲ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﺑﺎ ﻛﺎﺭﺕ ﺻﺪﺁﻓﺮﻳﻦ ﺳﻮﻡ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﺑﺎﻳﺪ تو اوج ﺍﺯ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﺧﺪﺍحاﻓﻈﻲ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ.
خیلی بامزه بودن
مرسی