مرگ جهان هستی

 

astronomy

 

مرگ جهان هستی، زمانی که از ما فقط اتم های بدنمان به جای مانده است!

زمانی که حتی ما هم میلیاردها سال پیش مرده ایم، تنها چیزی که از کیهان و گذشته ی عالم به جا می ماند ذرات نور و سیاهچاله هاست.
پس از گذشت زمانی غیر قابل تخمین حدث می زنند حتی سیاهچاله ها نیز محو و نابود خواهند شد و کیهان به دریایی از نور تبدیل خواهد شد.
در آینده ای بس دور چراغ های راهنمای عالم، کوتوله های سفید به دلیل قانون دوم ترمودینامیک سرانجام بهتری از کشتی ادوارد بولن نخواهد داشت. (کشتی ای که در سال 1909 حین سفری از آلمان در ساحل شمالی نامیبیا جایی که معروف به ساحل مرگ است غرق شد و طی تقریبا یک قرن بعد بادهای ساحلی اقیانوس اطلس به لاشه ی آن حمله کرده و اسکلت زنگ زده اش را به حال خود رها کردند.)
حتی کوتوله های سفید نیز وقتی قوانین فیزیک پیگیرانه در صدد خرابی عالم هستند محکوم به نابودی هستند.
خاکستر مشتعل آخرین ستارگان عالم گرمای خود را به فضا می پراکنند و دیگر نوری از خود گسیل نخواهند کرد.
تریلیون ها سال بعد این چراغ های راهنمای عالم سرد و تاریک می شوند و بقایای آن ها یا کوتوله های سیاه هم نابود خواهند شد.
کوتوله های سیاه اجسامی تاریک و متراکم هستند، گوی هایی از مواد در حال متلاشی شدن و فساد. برای ایجاد آن ها که در واقع خاکستر ستاره های سوخته هستند زمانی چندان طولانی لازم است که حتی پس از گذشت 14 میلیارد سال (13.7 میلیارد سال) هنوز هم جهان برای حمل آن ها جوان است.
با وجودی که ما تا کنون حتی یک کوتوله ی سیاه هم مشاهده نکرده ایم دانش ما از فیزیک بنیادی امکان درک مراحل نهایی عمر یک کوتوله ی سیاه را به ما می دهد.
همان طور که آهن اسکلت های کشتی های به گل نشسته در ساحل سرانجام با وزش بادهای بیابانی نابود می شود مواد موجود در کوتوله های سیاه نیز که آخرین بقایای مواد کیهانی هستند سرانجام به شکل تابش در خلا پراکنده می شوند و دیگر هیچ نشانی از خود باقی نمی گذارند.
فرآیندی که طی آن مواد با گذشت زمان تباه می شود هنوز به خوبی معلوم نیست.
فیزیکدان ها نیاز به نظریه ی پیشرفته تری درباره ی نیروهای طبیعت دارند که موسوم به نظریه ی وحدت بزرگ یا همان نظریه ی همه چیز است تا به کمک آن بتوانند رفتار پروتون ها، نوترون ها و الکترون ها را طی تریلیون ها سال توضیح دهد.
دلایلی وجود دارد که نشان می دهد دست یافتن به این نظریه امکان پذیر است و باید در طبیعت مکانیسمی برای تبدیل با ثبات ترین ذرات کوچک تر از اتم به تابش وجود داشته باشد.
پس از نابودی کوتوله های سیاه دیگر حتی یک اتم ماده نیز در جهان باقی نمی ماند (حتی اتم های بدن ما هم که میلیاردها سال پیش از این مرده ایم نیز در این زمان وجود دارد و طی این فرایند از بین می روند)
تنها چیزی که از کیهان و گذشته ی عالم بجا می ماند ذرات نور و سیاهچاله هاست.
پس از گذشت زمانی غیر قابل تخمین حدس می زنند حتی سیاهچاله ها نیز محو نابود خواهند شد و کیهان به دریایی از نور تبدیل خواهد شد. مجموعه ای از فوتون ها که دمایشان با سرد شدن کیهان در اثر انبساط به صفر مطلق میل می کند.
وقتی از زمان غیر قابل تخمین صحبت می کنیم منظور دقیقا همین است: ده هزار تریلیون، تریلیون، تریلیون، تریلیون، تریلیون، تریلیون، تریلیون، تریلیون سال.
اگر به زبان علمی بخواهیم آن را بنویسیم می شود 10 به توان 100 سال. عددی بسیار بزرگ چنان که اگر یک اتم را تنها معادل یک سال در نظر بگیریم در تمام ستارگان و سیارات و کهکشان های قابل مشاهده، آن اندازه اتم وجود ندارد که معادل این عدد باشد.
وقتی آخرین بقایای آخرین ستارگان هم نابود شدند و به هیچ رسیدند و تمام ذرات عالم به دمای یکسانی دست یافتند داستان کیهان و جهان هستی سرانجام به پایان می رسد. برای نخستین بار کیهان حالتی ثابت و بدون تغییر خواهد یافت. آنتروپی از افزایش باز می ماند زیرا امکان ندارد جهان هستی دچار آشفتگی بیشتری شود.
دیگر اتفاقی نمی افتد و تا ابد ادامه خواهد یافت.

امتیاز به این نوشته
شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
این دستبند حضور افراد مزاحم در اطراف شما را تشخیص می دهد!

4 thoughts on “مرگ جهان هستی

  1. F.karami میگوید:

    به نظر من اگه پیغمبر و امام ها این حرفا رو زدن درسته ولی اگه فقط از نظر علمی ثابت شده بهشون شک دارم آخه انسان که نمی تونه آینده رو پیش بینی کنه!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *