مسابقه «یک تغییر جادویی!»

توضیحات

  • همیشه یک چیزهایی وجود دارند که دلمان می خواهد تغییرشان بدهیم. همیشه گفته ایم «کاش اینجوری بود»، «کاش می شد این کار را انجام داد». 
  • حالا اگر یک روز این قدرت جادویی به تو داده شود که چیزی را تغییر بدهی آن تغییر چیست؟ لطفا در پنج خط برایمان از آن تغییر بنویس.
  • یادت باشد، میزان خلاقیت در جواب هایت تاثیر مثبت در برنده شدنت دارد.

مهلت شرکت در مسابقه

  • 30 بهمن ماه

جایزه

  • 50 هزار تومان

شرایط شرکت در مسابقه

  • عضویت در سایت نوجوان ها
  • محدوده سنی 12 تا 21 سال
  • حد نصاب شرکت در مسابقه حداقل 10 نفر

راه های ارسال پاسخ

  • ارسال پاسخ از طریق دیدگاه (کادر انتهای صفحه)
  • ارسال پاسخ به آدرس ایمیل info@nojavanha.com
  • ارسال پاسخ به آیدی تلگرام @site_nojavanha
  • ارسال پاسخ از طریق شبکه اجتماعی نوجوان ها

اعلام نتایج

برنده این مسابقه آقای بهزاد رنجبر هستند.

کاش واقعا یک چوب جادویی داشتیم و می توانستیم آن را دست تک تک شما بدهیم تا تغییراتی را که نوشته اید ایجاد کنید! همه تغییراتی که می خواهید بدهید ارزشمند و مهم هستند و خوشحالیم که اینقدر به فکر محیط زیست هستید و وضعیت جامعه و زندگی مردم را درک می کنید.

اما دلیل انتخاب برنده چه بود؟ بهزاد تخیلش را آزاد گذاشته است و تا زندگی در مریخ و سفر با سفینه پیش رفته است. با این حال، در تخیلات نمانده و به واقعیت هم پرداخته است. اینکه تا این حد جزئی به مسائل نوجوان ها و مدرسه پرداخته است قابل تحسین است. نکته قابل توجه در یادداشت بهزاد، توجه به «تغییر خود» است. تغییری که همه ما آدم ها در هر سن و شرایطی باید به آن توجه کنیم.

 

امتیاز به این نوشته
شاید به این مطلب هم علاقمند باشید
مسابقه "شازده کوچولو شو"

8 thoughts on “مسابقه «یک تغییر جادویی!»

  1. امیر تاریوردی میگوید:

    سلام دوباره می خواهم یک تغییر بزرگ داشته باشم که هیچ کس به ان فکر نمی کند و آن هم اینکه ای کاش می شد بخش های کویری و خشک کشور را به زمین های معتدل و سرسبز و با بارش های به هنگام که برای کشاورزی و درختان مناسب تبدیل کرد تا رانندگان از دیدن آنها خسته نشوند و به خواب نروند و همین طور مسافران و البته در کنار آنها توریست زیادی هم به کشور وارد می شد و کشور ما از کشورهای زیبا و سرسبز دنیا می شد. البته در کنار این تغییر ای کاش می شد که مردم هرگز زباله در محیط غیر از سطل زباله رها نکنند تا این زیبایی از بین نرود

  2. Aliasghar85 میگوید:

    به نام خدا
    سلام . اگر من میتوانستم چیزی را تغییر بدهم ان چیز خصلت ادم های بد وجنگ طلب بود. یک روز را بدون جنگ وخون ریزی سپری میکردیم وهیچ فردی کشته نمیشد و کودکان سرتاسر جهان بخصوص یمن شاد بودند و دعوا نبود تا همه مزه خوشبختی را بچشند.

  3. BEHZAD میگوید:

    اگر میتوانستم چیزی را تغییر دهم اولین کاری که می کردم “خودم” را تغییر می دادم. بنظرم بزرگترین و سخت ترین تغییر ، تغییر ” خود” هست. بویژه تغییر درون خود! سپس کره زمین را بزرگتر می کردم. احساس می کنم جا برای همه ندارد! کره های دیگر را هم تبدیل به زمین می کردم تا در انجا ها هم حیات جاری باشد. دیگر نگران تمام شدن آبهای زمین و آلودگی هوا نبودیم. سفرهای هوایی جذابتر می شد. مثلا بلیط سفینه تهیه می کردیم و برای مسافرت تعطیلات عید می رفتیم یه گشتی در مریخ یا زحل می زدیم و برمی گشتیم. بعد از گسترش دنیا! می رفتم سراغ مسایل مربوط به مهمترین قشر جامعه یعنی “نوجوانها” تا تغییرشون دهم. مثلا اولین کاری که می کردم سیستم آموزشی در مدارس را تغییر می دادم. یعنی چی که یک نوجوان شش و نیم صبح با چشمانی پر از خواب راه بیقته بره مدرسه ؟ ساعت های کلاسی را هم کمتر می کردم یعنی بجای یک ساعت و نیم ، یک ساعت. کلاسهای شلوغ سی نفره را هم تبدیل به بیست نفره می کردم. مطالب داخل کتابها را کاربردی تر تالیف می کردم.برای زنگ ورزش و هنر سنگ تموم می گذاشتم. خلاصه مدرسه را گلستان می کردم .

  4. امیر تاریوردی میگوید:

    سلام به نظر من بهترین تغییر که میدونم بخش اعظم مردم دوست دارند تغییر داده بشه بخش گرانی تمام کالاهای قابل عرضه در اجتماع است ای کاش دوباره صفا و صمیمیت در جامعه ظاهر شود و بدون دلیل با افزایش قیمت ها ,کمر قشر ضعیف جامعه را خم را مردم خم نکنند در درسی که یادم می آمد مادرم میگفت از ماست که بر ماست چرخه اقتصاد گریبانگر همه ماست.

  5. hamrah125 میگوید:

    سلام قدرت جادویی بسیار خوب است به خصوص وقتی که بتوانی چیزی را تغییر دهی که در شرایط عادی امکان ندارد راستش شاید بهترین تغییری را که می خواستم داشته باشم تغییر افکار مردم کشورم بود که این تغییر در رعایت نظافت بود به صورت عملی در همه جا به خصوص در زمان مسافرت راستش از این که در حاشیه خیابان ها زباله می بینم خیلی اذیت می شود و اینکه رعایت نظم و قوانین و مقررات در راهنمایی ورانندگی بود به امید این که با این تغییر تصادفات بسیار ناچیز باشد و در انتها که بسیار مهم است افزایش صداقت و صمیمیت ذاتی بدون توجه به امکانات و نیازهای فردی افراد است اگر می دانستیم که چه کارها با اتحادمان می شود ایران ما در همین زمان کشور با اقتدار و مردمی خوشحال و توانمند بود همه باور داشتند که می توانند در هر شرایطی بهترین باشند به امید این تغییر زیبا در همه ما.

  6. حسین باهوش میگوید:

    اگر من از این قدرت برخوردار بودم از مرگ پدر بزرگ دوست داشتنی و مهربانم جلوگیری میکردم. آنوقت از تماشای دیدن لبخند شیرین او و داستان های جالبش لذت می‌بردم .از عطر خوش بو ی او مدهوش میشدم. دیگر اورا اذیت نمی‌کردم.
    اگر چوب چادویی پریان را داشتم آن روز تلخ را تغییر می دادم .جهت آن ماشین را تغییر میدادم یا گوشی راننده را از
    دستش میکشیدم.
    کاش این قدرت را داشتم

  7. حسین باهوش میگوید:

    من دوست داشتم پدر بزرگ مهربان و دوست داشتنی ام را از مرگ نجات بدهم.ان وقت با داستان های شیرینش به خواب میرفتم.با بوی خوش عطر تنش مدهوش میشدم.احساس میکردم که کسی را دارم که به من توجه کند و برایم چیزهای فراوان بخرد.انوقت مادربزرگم هم کسی را داشت و در خانه خود تنها نمی ماند.
    اگر من چوب جادویی پریان را داشتم جهت آن ماشینی را که به او برخورد کرد را تغییر میدادم. یا تلفن راننده را از دستش میکشیدم تا این واقعه تلخ به وقوع نپیوندد
    .ای کاش همه اینها واقعیت داشت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *