اگر واقعا به آرزوهای خود ایمان دارید، شکست برایتان بی معنی خواهد بود. در زندگی هر شخصی معمولا دو یا سه هدف بزرگ وجود دارد که محرک ما در تلاش برای دستیابی به موفقیت هستند.
علم ثابت کرده که شکست حادثه ای مثبت است که می تواند برای هرکسی رخ دهد. از کودکی مادرتان به شما گفته که افتادن و دوباره برخاستن هیچ ایرادی ندارد. ستاره های ورزشی پیش از دستیابی به موفقیت، شکست های متعددی را تجربه کرده اند. اگر واقعا به آرزوهای خود ایمان دارید، شکست برایتان بی معنی خواهد بود. در زندگی هر شخصی معمولا دو یا سه هدف بزرگ وجود دارد که محرک ما در تلاش برای دستیابی به موفقیت هستند.
با استفاده از این شش روش مسیر خود را به سمت دستیابی به اهدافتان تغییر دهید
کمی به عقب برگردید و در مورد علایقتان در سنین 6 یا 8 سالگی فکر کنید. آیا کودک خلاقی بودید و با ترکیب رنگ های مختلف نقاشی های زیبا و متفاوتی می کشیدید؟ یا کودک پر جنب و جوشی بودید که در هر کجا توپ فوتبالتان را به همراه داشتید؟ یا به دنبال علوم و انجام آزمایشات مختلف بودید و از هر آن چه در دست داشتید برای بررسی نظریه های علمی تان استفاده می کردید؟
کلید موفقیت شما در همان خاطرات نهفته است. در آن زمان است که همه آرزوهای خودمان را کنار می گذاریم و راهی مدرسه می شویم که دیگران را راضی نگهداریم.
برای آن که به خواسته واقعی خود دست یابید، باید تمام “بایدها” که همیشه با آن روبرو بوده اید را فراموش کنید. در ادامه با ما همراه باشید تا با شش روش بازگشت به مسیر موفقیت آشنا شوید.
یادآوری گذشته را تمرین کنید
یک قلم و یک برگ کاغذ بردارید. به گذشته بازگردید و هر آن چه به یاد می آورید را یادداشت کنید. چه چیزی لبخند به روی لب شما می آورد، چه کاری را اگر ساعت ها انجام می دادید خسته نمی شدید، نظرات خود را در خانه و مدرسه چگونه ابراز می کردید و بسیاری موارد دیگر. باید به خاطر آورید که چه چیز به زندگی شما نشاط می داده است.
به آن چه می گویید دقت کنید
هر وقت کلام منفی از دهانتان خارج شد خود را متوقف کنید. سپس از خود بپرسید چه عاملی شما را ناامید، ناراحت و ناسازگار کرده است. اگر پاسخ شما به این پرسش ها مرتبا تکرار شود بدین معنی است که در سیکلی از پاسخ های الگودار گیر افتاده اید. این بدین معنی است که ناخشنودی شما از این واقعیت سرچشمه می گیرد که آن چه انجام می دهید آرزوی قلبی شما نیست.
از ادراک خود استفاده کنید
زمانی را برای تعیین هدف غایی و بهترین سناریویی که برای زندگی خود متصور هستید صرف کنید. شما نویسنده، کارگردان و هنرپیشه نمایش خود هستید. سپس در تنهایی و خلوت آن هدف را بازی کنید. از تمام ادراک خود استفاده کنید. باید قرار گرفتن در آن موقعیت را حس کنید، بشنوید، ببینید، حتی بچشید و ببویید. این کار ممکن است مدتی زمان ببرد. بعد حرکت کنید. در مورد هدف خود با کسی حرف نزنید. فقط به دنبالش بروید و اجازه دهید مانند بذری که کاشته شده و به نور و آب نیاز دارد، با اقدامات شما رشد کند.
جویای افرادی با اهداف مشترک باشید
افرادی را پیدا کنید که از علایق مشابهی برخوردارند. به گروهی از افراد با اهداف مشابه بپیوندید و وقت خود را با آن ها بگذرانید. پیش از آن که در خصوص آرزوهای خود حرف بزنید به دیگران گوش دهید.
قدر شکست را همانند موفقیت بدانید
اوقات خوب و خوش به راحتی سپری می شوند. اما سختی ها را نیز قدر بدانید و جشن بگیرید. هر قدمی که به سمت هدف خود برمی دارید از اهمیت برخوردار است. به شکست به عنوان “بازتابی از جهان هستی” نگاه کنید. در شکست خیلی چیزها برای یادگیری وجود دارد، پس خوب دقت کنید.
مسیر را تغییر دهید
اهداف و موفقیت خیلی مستقیم به دست نمی آیند. هیچ راهی به عنوان مسیر مستقیم به سوی زندگی کامل وجود ندارد. شاید نیاز باشد در زندگی خود تغییراتی ایجاد کنید. مسیرهای دیگر را بپیمایید تا بتوانید مسیری که مناسب شماست را بیابید. به قول شاعر معروف رابرت فراست، این مسیر اغلب مسیری است که کم تر از سایر مسیرها پیموده شده است.
اگر واقعا به آرزوهای خود ایمان دارید، شکست برایتان بی معنی خواهد بود. در زندگی هر شخصی معمولا دو یا سه هدف بزرگ وجود دارد که محرک ما در تلاش برای دستیابی به موفقیت هستند.
