مشاعره

 

همانگونه که می دانید مشاعره با موضوع آزاد در بخش اول مورد استقبال فراوان شما قرار گرفت که به دلیل تکراری شدن بعضی ابیات تصمیم گرفتیم مشاعره را در بخش دوم آغاز کنیم.تفاوتی که این مشاعره با بخش قبلی کرده این است که این است که هر کس باید در انتهای بیت نام شاعر را نیز در پرانتز بنویسد، در غیر اینصورت بیت ایشان تایید نمی شود.

برای دوستانی که تازه به جمع مشاعره می پیوندند این توضیح را می دهیم که مشاعره با یک بیت از طرف نشریه اینترنتی نوجوان ها شروع می شود و شما می بایست آن را ادامه دهید.کافیست یک بیت بنویسید که با حرفی شروع می شود که نفر قبلی آن را تمام کرده. موضوع این مشاعره آزاد است و هر بیتی از هر یک از شعرای ایران زمین قابل قبول است. به یاری خدا و کمک شما حتماً مشاعره با موضوعات خاص هم راه اندازی می شود.
لطفا به بیت نفر قبلی خوب دقت کنید تا بیت را اشتباه شروع نکنید چون در این صورت شعر شما تایید نمی شود. ضمن آنکه لطفا فقط یک بیت بنویسید؛ نه کمتر و نه بیشتر.

ضمنا توجه داشته باشید که اشعار به صورت فینگلیش به هیچ وجه تایید نمی شوند.

” فراموش نکنید که حتما نام شاعر را ذکر کنید ”

بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم           یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت      (حافظ)

5/5 - (1 امتیاز)
مقاله رو دوست داشتی؟
ارسال نظر
نظرت چیه؟
لینک کوتاه این مطلب

619 پاسخ

  1. هرکه هستم هرکه بودم به کسی مربوط نیست چون امام مهربانی چون رضا آورده ام ( حاج فیروز زیرک کار)

  2. رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن ترک من خراب شبگرد مبتلا کن

  3. مرجان لب لعل تو مرجان مرا قوت
    یاقوت نهم نام لب لعل تو یا قوت
    قربان وفاتم به وفاتم گذری نه
    تا بوت مگر بشنوم از رخنه تابوت

  4. یارم تویی در عالم، یار دگر ندارم

    تا در تنم بود جان، دل از تو بر ندارم

    امام خمینی (ره)

  5. دل میرود ز دستم صاحب دلان خدارا دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا
    کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز باشد که باز بینیم دیدار اشنارا
    (حافظ)

  6. اب زنید راه را هین ک نگار میرسد
    مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد
    راه دهید یار را ان مه ده چهار را
    کز رخ نور بخش اونور نثار میرسد

    از غزلیات شمس

  7. من اگر گناه کارم تو رئوف و مهربانی
    کرمت نمی گذارد که کنی ز من جدایی

    حاج غلام رضا سازگار
    شاعر آیینی اهل بیت

  8. دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
    دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
    (حافظ شیرازی)

  9. من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
    قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

    فصل گل می گذرد هم نفسان بهر خدا
    بنشینید به باغی و مرا یاد کنید
    (ملک الشعرای بهار)

  10. روزها، فکر من اینست و همه شب سخنم
    که چرا غافل از احوال، دل خویشتنم(مولوی)

  11. من از ان حسن روز افزون که یوسف داشت دانستم /که عشق از پرده ی عصمت برون ارد زلیخا را(همه میدونن که این شعر از حافظه)

  12. یعنی الان من با ((ت)) بگم : باشه میگم :

    تو ای عالم هستی به کامم ننشستی/// ندانم که چه هستی ندانم که چه بودی ( مرحوم هایده)

  13. نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت / متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را (اینو دیگه همه میدونن استاد شهریار)

  14. روز ها فکر من اینست و همه شب سخنم
    که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
    از کجا امده ام امدنم بهر چه بود
    به کجا میروم اخر ننمایی وطنم
    (مولانا)

  15. یکی دردو یکی درمان پسندد
    یکی وصل و یکی هجران پسندد
    من از درمان درد و وصل و هجران
    پسندم آنچه را جانان پسندد

  16. در دایره وجود موجود علیست  /  اندر دوجهان مقصد و مقصود علیست
    گرخانه اعتقاد ویران نشدی  /  من فاش بگفتمی که معبود علیست

    مولانا

     

  17. توانم انکه نیازارم اندرون کسی
    حسود را چه کنم که خود به رنج دراست
    بمیر تا برهی ای حسود کین رنجیست
    که از مشقت ان جز به مرگ نتوان رست
    (سعدی)

  18. نکو کارت چرا دانند، بدرای و بداندیشی
    سبکبارت چرا خوانند، زیر بار عصیانی
    بتیغ مردم آزاری چرا دل را بفرسائی
    برای پیکر خاکی چرا جان را برنجانی…
    شعر از پروین اعتصامی

  19. لــبــت تــا در شــکــفــتــن لـالـه سـیـراب را مـانـد/ دلــم در بــیــقــراری چــشــمــه مــهـتـاب را مـانـد
    استاد شهریار

  20. یــک تــار مــوی او بــه دو عــالـم نـمـیـدهـنـد
    بـا عـشـقـش ایـن مـعـامـلـه گفتیم و سرگرفت
    (استاد شهریار)

  21. دلا تا کی در این زندان فریب این و ان بینی
    یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی
    (حکیم سنایی)

  22. وا کسی ن نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  23. من کزوطن سفرنگزیدم به عمرخویش/درعـــــــــــــــــشق دیدن توهواخواه غـــــــــــــــــربتم
    🙂 حافظ 🙂

  24. آخرای خاتم جمشید همایون آثار/گرفتندعکس توبرلعــــــــــــــــل نگینم چ کنم؟!
    🙂 حافظ 🙂

  25. وفایی نیست در گل ها منال ای بلبل مسکین کزین گلها پس از ما هم فراوان روید از گلها
    شهریار

  26. دین و دل بردندو قصد جان کنند

    الغیاث از جور خوبان الغیاث
    .
    .
    .
    .
    میدونم الان موندین توش!!!!!ولی اشکال نداره…. 😐

  27. یا گل نورسته شو،یا بلبل شوریده باش/یا چراغ خانه،یا اتش به جان پروانه باش
    .
    .
    .
    .
    دوباره ش!!!!خخخخخخخخ

  28. شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق / به خدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی

    استاد شهریار

  29. دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند (حافظ)
    “د”بده نفر بعد!!!!!!!!!:)

  30. درخت دوستی بنشان که کام دل به بار ارد………………نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار ارد
    حافظ

  31. این مه که چون منیره لب چاه می نشست………….. گریان به تازیانه ی افراسیاب رفت
    «فردوسی»

  32. سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد……..بنگر که درکف او م.م است سنگ خارا
    «حافظ»

  33. این جهان و ان جهان و هر چه هست………….عاشقان را کوی معشوق است و بس

    (خواجه عبداله انصاری)

  34. دل بـه هـجـران تـو عمریست شکیباست ولی
    بــار پــیــری شــکــنــد پـشـت شـکـیـبـائـی را
    استاد شهریار

  35. دوش دیدم دلم باخودسخن گفت
    سخن ز آزادی و بهر وطن گفت

    خودم

    نازنین خانوم این شعری که نوشتی واسه سناییه..

  36. دلا تا کی در این دنیا فریب این و آن بینی               دمی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی

    ” حافظ “

  37. می کنم تنها ازجاده عبور دورماندند زمن آدم ها
    سایه ای ازسردیوارگذشت غمی افزودمرا برغم ها

    سهراب سپهری

  38. دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا/وه که با این عمر های کوته بی اعتبار این همه عاشق شدن از چون منی شیدا چرا شهریار

  39. روح سرگردان من هرجا بخواهد می رود                           خانه ی دیوانگان دیوار میخواهد مگر؟ 

    ” مهدی مظاهری “

  40. یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور /کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
    ای دل غم دیده حالت به شود دل بد مکن/وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور

  41.  تو سرمه ای که به چشم خیال میکشمت              اگر چه روی تو عمری نهان ز چشم سر است 

    “سیمین بهبهانی”

  42. در کوی نیکنامی ما زا گذر ندادند                              گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را
    (حافظ)

  43. نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت…ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد گلویم سوتکی باشد به دسته کودکی گستاخو بازیگوش……….. شعر نویی است از دکتر علی شریعتی

  44. ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند
    گر از آن یار سفر کرده پیامی داری
     
    اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل
    کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی(شاعر؟)

  45. دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است 
                                شیشه ی بشکسته را پیوند کردن مشکل است )شاعر؟)

  46. زهراجون،تو۱۷ بیت بالاتر شعرازمولوی بوده…وامابیت من:آنکیست کزروی کرم بامن وفاداری کند؟/برجای بدکاری چومن یکدم نکوکاری کند”حافظ”

  47. خوب همه ی دوبیتی ها که قافیه ندارند 
    من اینو از توی کتابچه ی مشاعره از شاعر گمنام برداشتم (نوجوان گرامی شعر شما باید با حرفی شروع شود که بیت قبلی با آن پایان پذیرفته شما این نکته را رعایت نکردید)

  48. تو کمان کشیده ودر کمین ،که زنی به تیرم ومن غمین //همه ی غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی(هاتف اصفهانی)**

  49. در تو پیدا فر ما فرهنگ ما آیین ما / از تو بر پا رأیت دانایى و دانشورى.     ًغلام على حداد عادلً

  50. توباخدای خودانداز کاردل وخوش دار/که رحم اگر نکندمدعی خدابکند”حافظ”{ببخشید!بالایی هم حافظ بود اما یادم رفت بنویسم!!!}

  51. تاتوانی به جهان خدمت محرومان کن                   به دمی یا درمی یا قدمی یا قلمی(پوریای ولی)

  52. آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش **** این چراغی است کزین خانه به آن خانه برند
    حافظ
    این دفعه نوشتم شاعرو

  53. من از سمت سپاه عشق بازان آمدم سویت

    که بنویسم خجالت میکشد ماه از گل رویت

    ببخشیداسمه شاعراش ننوشته بودبه بزرگی خودتون ماروببخشین خواهریابرادر…!!!!

  54. من زائر بهشت خراسانم از ازل

    صدها بهشت را به خراسان نمی دهم

    هرگوشه از ضریح تو دارد هزار حسن

    این گوشه را به باغ و گلستان نمی دهم

  55. روی قبرم بنویسید مسافر بوده است

    بنویسید که یک مرغ مهاجر بودهاست

    بنویسید زمین کوچه ی سرگردانیاست

    او در این معبر پرحادثه عابر بودهاست

  56. دلم پر مى ‏زند امشب براى حضرت باقر

    که گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر

    ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا

    کسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر

  57. دو چشمِ آمنه بر روی احمد

    گره خورده دلش بر موی احمد

    گهی خندان گهی محو تماشا

    چو می‌بیند خمِ ابروی احمد (شاعر؟؟)

  58. دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم      از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم ( عماد خراسانی)

  59. تنـــت بــه نــاز طبـــیـبان نیازمـند مباد وجــود نـازکــت آزرده گـزنـد مباد حافظ

  60. تا سر زلف تو در دست نسیم افتاده است/دل سودا زده از غصه دو نیم افتاده است حافظ

  61. سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت آتشی بود که در این خانه که کاشانه بسوخت (حافظ)

  62. سالها دل طلب جام جم از ما میکرد         انچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد(حافظ)

  63. واعظان کاین جلوه در محراب و منیر می کنند/چون به خلوت می روند ان کار دیگر می کنند حافظ

  64. تــو کــافــردل نــمــی‌بــنــدی نـقـاب زلـف و مـی‌تـرسـم/کــه مــحــرابــم بــگــردانــد خــم آن دلــســتــان ابـرو   (حافظ)

  65. تاسر زلف تو در دست نسیم افتاد است/دل سودا زده از غصه دونیم افتاد است. (حافظ)

  66. درصبح آشنایی شیرین مان،ترا
    گفتم مردعشق ،نئی،باورت نبود
    دراین غروب تلخ جدایی ،هنوز
    می خواهمت چو روز نخستین،ولی چه سود!

    « فریدون مشیری»

  67. لـابـه هـا کـردمـش از دور و ثـمر هیچ نداشت
    آهــوی وحــشــی مــن پـا بـه فـرار آمـده بـود (شهریار)

  68. تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شده از هر مژه چون سیل روانه

    …حافظ جان…

  69. درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد
    ((حافظ))

  70. دل داده ام بر باد، بر هر چه بادا باد

    مجنون تر از لیلی، شیرین تر از فرهاد

    (از دوست خوبم قیصر امین پور)

  71. مهرت برون نمی رود ازسینه ام که هست این خانه خانه ی تو و این دل سرای تو
    ابولقاسم حالت

  72. روی اوماه است اگربرماه مشک افشان بود                                                                                                                           قداوسرواست اگربرسرولالستان بود                                            امیر مغزی

  73. وزان اخگربسوزد دستش ازگرمی وبی تابی           ازان اسیب بخروشد، ازاین رو بفکندآذر                                                                                                                                              عطارنیشابوری

  74. تنها همان تویی که چون برخیزی ازمیان                هرگز کسی دگرننشیندبه جای تو                                                                                                                                                              ابوالقاسم

  75. نیمه شب بود وغمی تازه نفس
    ره خوابم زد و ماندم بیدار
    ریخت از پرتو لرزنده شمع
    سایه دسته گلی بر دیوار

    فریدون مشیری

  76. من مست می عشقم هوشیار نخواهم شد*****وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد (عراقی)

  77. در این مراقبت چه فریبی است ای تبر

    هیزم شکن برای چه می پرورد مرا ؟ “زنده یاد حسین منزوی”

  78. می خواستی به خاطر سوگندهای خویش 

    در بزم عشق برسر من جام نشکنی

    می خواستی به پاس صفای سرشک من 

    این گونه دلشکسته به خاکم نیفکنی 

    فریدون مشیری

  79. شبم طی شد کسی بر در نکوبید

    به بالینم چراغی کس نیفروخت

    نیامد ماهتابم بر لب بام

    دلم از این همه بیگانگی سوخت 

    فریدون مشیری

  80. یاد از این مرغ گرفتار کنید ای مرغان    چون تماشای گل و لاله و شمشاد کنید

    محمد تقی بهار

  81. در کف گلچین ز گلشن خار می ماند به جا
    جسم خاکی مانع عمر سبک رفتار نیست
    (صائب تبریزی)

  82. ره ماتم ســـــرای ما ندانم از کــه می پرســــد —– زمســـــتانی که نشناسد در دولت سرایان را
    (شهریار)

  83. تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
    وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
    پرکن قدح باده که معلومم نیست
    کاین دم که فرو برم برآرم یا نه( خیام)

  84. یارب به حق زهرا   شفیع روز جزا
    یعنی که خیرالنساء    صل علی محمد،صلوات بر محمد (لطفا این بار به احترام صلوات تایید شد ولی قرار بر ذکر شاعر حتما فراموش نشود سپاس )

  85. تو دوست داری که در ری سریع …….. مـــن، یه احساس یه شهریوری
    تو، داری حوصلمو سر می بری ………. می پیچی به پر و پاب من بی دلیل
    تو کاری نمیکنی لب و دهنی ………… فقط حرفـــــــ میزنی
    ( از جناب تتلو )

    البته از حافظ و … هم بلد بودم ولی بالاخره ایشون هم این شعر را سروده و شاعره گفتم یه مقدار هم تایپیک جنبه طنز پیدا کنه بد نیست. امیدوارم تایید بشه

  86. آدمی را گرکند سجده بر سنگ آدمی ***************اورانبایددانست اشرف آدمی(خودم:امیرحسین رحمانی نسب)

  87. دارای دو گیتی ملک العرش خدایی                  کاورانه نه نیازاست ونه انباز ونه همتا(وصال شیرازی)

  88. الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
    که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها (حافظ)

  89. تو را من چشم در راهم شبا هنگام/ که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی/وزان دل خستگانت راست اندوهی فراهم/تو را من چشم در راهم (نیما یوشیج)

  90. دوری و صبـــوری و خوشی هـای عبوری

    بس کن که دلی پرغم و بی حوصله دارم (خودم: فریدونی)

  91. تا توانی میگریز از یار بد/یاربد بدتر بود از مار بد/ مار بد تنها تورا بر جان زند/ یار بد بر جان وبر ایمان زند(مولوی)

  92. من خموشم حال من می‌پرسی ای همدم که باز

    نالم و از ناله خود در فغان آرم تو را

    *(شعر از هاتف اصفهانی)*

  93. و من مناجات درختان را هنگام سحر / رقص عطر گل یخ با باد/ نفس پاک شقایق را در سینه کوه / صحبت چلچله ها را با صبح / نبض پاینده هستی را در گندمزار / گردش رنگ و طراوت را در گونه گل / همه را می شنوم همه را می بینم . فزیدون مشیری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تبلیغات
جدیدترین‌ها
تبلیغات
محبوب‌ترین‌ها
پیشنهاد نوجوان‌ها