اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها
این گفتگو برای تنها سایت تخصصی نوجوان ها ی ایران انجام میشود در ابتدا اگر میخواهید با نوجوان ها ی ایران احوال پرسی کنید!
باسلام و آرزوی روزگاری خوش برای همه ی نوجوان ها وجوان های ایران عزیزمان!
من پروین علی پور هستم،روانشناس ونویسنده ی و مترجم کتاب برای کودکان ونوجوان ها.
تا کنون بیش از 100 کتاب برای کودکان ونوجوانان منتشر کرده ام .مجموعه ی رامونا ،جایی که
کوه بوسه می زند برماه ،سفرجادویی پنج خواهر ، دردسرساز ، وچرا وال ها به ساحل آمدند،از جمله ترجمه هایم هستند.
مجموعه ی ماجراهای زنبورک ،مجموعه ی داستان های مهربانی ،شب به خیر عزیزم ،نازک نارنجی ،خسته نباشی و…هم از کارهای تالیفی ام هستند.
تعداد زیادی از آثارم در جشنواره های مختلف برگزیده شده اند.ولی برگزیده شدن به عنوان یکی از چهارمترجم برترکتاب های نوجوانان ،برای خودم از همه دلنشین تر بود.
1- شما دوران نوجوانی خود را چگونه گذروندین ؟
من دوران نوجوانی بسیار خوبی داشتم.شاید برای این که مدام کتاب می خواندم ؛ آن هم کتاب داستان!
من حتی سر کلاس هم یواشکی کتاب داستان می خواندم!از کلاس چهارم دبستان شروع کردم به شعر گفتن.
به جز کار خانه،مثل ظرف شستن ،از کارهای دیگر لذت می بردم.با پارچه برای خودم وکوچک تر های خانواده
عروسک ولباس عروسک می دوختم. ودر دوره ی دبیرستان برای خودم لباس می دوختنم وژاکت می بافتم.به هر حال
روزگار بدی نبود.
2-فکر می کنید الان عموم نوجوان ها دوران نوجوانیشون رو خوب و مطلوب سپری می کنند؟
الان خیلی از نوجوان ها دوران خوبی را می گذرانند و از امکاناتی که دارند ،خوب استفاده می کنند. اما خیلی ها هم متاسفانه
تمام همّ و غم شان شده است رفتن به دانشگاه! در نتیجه بهترین سال های عمرشان را دارند با ناراحتی ونگرانی می گذرانند! ویا
بدتر از آن،ساعات زیادی را صرف رایانه می کنند؛ که باعث خستگی ،خواب آلودگی،کم تحرکی ،چاقی ، دور شدن از دنیای
واقعی و…..می شود.اعتدال ومدیریت درست و سسنجیده، راز موفقیت همه ی گروه های سنی است.
3-اگه الان به نوجوانیتون برکردی؟
اگر به نوجوانی ام بر گردم ،باز هم همان کار ها را تکرار می کنم!چون همه اش به دردم خورده است .ولی اگر امکانش
باشد،آموزش نقاشی وموسیقی را هم به کار هایم اضافه می کنم.وحتما بیشتر ورزش می کنم
4-بهترین پیشنهادی که می تونید به نوجوان ها بکنید تا با گوش کردن به اون آینده خوبی داشته باشند چیه ؟
بهترین پیشنهادم این است که: لطفا یک بعدی نباشید!!درس خواندن و ورزش کردن را مهم ترین کارتان بدانید.اما از چیز های
خوب دیگر هم غافل نباشید.گاهی به مهمانی های خانوادگی بروید.گاهی فیلم ببینید. گاهی با خیال راحت موسیقی گوش کنید. گاهی
از پدر ومادرتان بپرسید که چه کاری می توانید برای شان بکنید.گاهی پدربزرگ ومادر بزرگ تان رابغل کنید وبه آن ها بگوییدک چقدر
دوست شان دارید،وگاهی درباره ی کتاب داستانی که خوانده اید،با دیگران صحبت کنید!!!
5-یه خاطره باحال از نوجوونی خودتون؟
این یکی از خاطرات خوش وفراموش نشدنی ام است :یک روز مادرم برای خریدن سبزی به سبزی فروشی نزدیک منزل مان رفت. وقتی
برگشت وصفحه ی مجله ی دور سبزیها را باز کرد،با دلخوری گفت : ای داد گشنیز یادش رفته بگذارد!
بنابراین ،از من خواست تا می رود گشنیز بگیرد، من بقیه ی سبزی ها را پاک کنم.اما تا مادرم پایش را از در بیرون گذاشت، شروع
کردم به خواندن داستانی که سبزی در آن پیچیده شده بود! داستان پرکششی بود!به آخر صفحه که رسیدم،نوشته بود : بقیه در صفحه ی
بیست ویک!
به قول نویسنده ها ، آه از از نهادم برآمد.
همان موقع مادرم گشنیز به دست برگشت.وبادیدن سبزی پاک نشده، شروع کرد به غرغرکردن!اما من فوری بسته ی گشنیز را از دست ایشان
قاپیدم ودریک چشم به هم زدن بازش کردم! باورتان می شود!؟ گشنیز در صفحه ی بیست و یک همان مجله پیچیده شده بود !!!