زندگى متوقفشده
کتاب قرن درباره (قرن= نام ساختمانى اشرافى و قديمى) است كه «مرسى» در آن زندگى مىكند. مرسى دخترى نوجوان مانند همهى دختران نوجوان ديگر است اما يك فرق مهم با بقيه دارد. او روح مىبيند! بله، درست خواندى. روح.
البته اين روح ديدن عادت قديمى مرسى است. براى همين او به ديدن ارواح عادت كرده و از آنها نمىترسد. اما در يكى از شبهاى قرن، در بيشهزار و زير آب يخزدهى بركه، روحى را مىبيند كه از او مىترسد. مرسى بىوقفه تا خانه مىدود در حالى كه چهرهى آن روح از جلوى چشمهايش كنار نمىرود.
پدر مرسى او را از رفتن به بركه منع كرده بود. پرستار و معلم هم مراقبش بودند اما مرسى گهگدار يواشكى تا بركه مىرفت. مرسى احساس مىكرد آنجا چيزى وجود دارد كه بايد از آن سر در بياورد.
مرسى و خواهرش به همراه پدرشان در عمارت قرن زندگى مىكنند. عمارتى كه در شبى هميشگى فرو رفته است و زمان در آن متوقف شده است. آنها همزمان با طلوع خورشيد پردهها را مىكشند و مىخوابند و با غروب خورشيد از خواب بيدار مىشوند. همهى عمر مرسى و خواهرش در شب و تاريكى مىگذرد.
آنها به اين وضع عادت كرده بودند تا آنكه مرسى آن روح را در بركه ديد و بعد هم سر و كلهى «كلاديوس» پيدا شد. كلاديوس رازى را به او مىگويد و مرسى به دنبال كشف راز از گذشتهاش سر در مىآورد؛ گذشتهاى بسيار دور و مرموز…
[block id=”tabligh-matni”]
کتاب قرن كتابى با رازهاى بىشمار
از ويژگىهاى خوب اين داستان، فضاسازى بسيار قوى آن است. همهى جزئيات چنان بيان شدهاند كه خودت را در عمارت مىبينى و مىتوانى همراه با مرسى در اتاقها بچرخى، به بيشه سرك بكشى، تاريكى را با همهى وجودت حس كنى و در هيجان كشف حقيقت همراه شوى.
اتفاقات کتاب قرن قابل پيشبينى نيستند. اصلاً نمىدانى در فصل بعد چه چيزى در انتظار توست. فقط اين را مىدانى كه قرار است باز هم غافلگير شوى. طورى كه انگار رازهاى اين داستان پايانى ندارند.
سارا سينگلتون، نويسندهى كتاب، در داستان قرن دنيايى متفاوت خلق كرده؛ متفاوت با همهى دنياهاى فانتزى كه تا به حال در كتابها خواندهاى. زمان، مفهوم خودش را از دست مىدهد و گذشته و حال درهم مىآميزند. مرسى به دنبال كشف ماجراى مرگ مادرش از دريچههايى در زمان مىگذرد و به گذشتهها برمىگردد. او بايد آنقدر پيش برود كه به مركز زمان حادثه برسد.
بنابراين اگر به خواندن كتابهاى سوررئال علاقه دارى و دوست دارى غافلگير شوى و كمى هم بترسى نبايد از کتاب قرن بگذرى. اين كتاب را كه برندهى جايزهى «بوكر تراست» شده مهرداد مهدويان ترجمه كرده و نشر افق منتشر كرده است.
ياسمن رضائيان
معرفی کتاب نوجوان «آقای هنشاو عزیز»
[block id=”tabligh-tasviri”]