کتاب مدرسه ترس کتابی برای نوجوانهایی است که به دنبال هیجان هستند. این کتاب را گیتی دانشوری نوشته، سپیده شهیدی ترجمه کرده، گری گیفورد تصویرگری کرده و انتشارات ماهک در ۲۸۰ صفحه منتشر کرده است. اکنون معرفی این کتاب را باهم می خوانیم.
تابستان شده است اما بچهها باید به مدرسه بروند. منظورم از بچهها، گریسون، لولا، تئو و مادلین است و منظورم از مدرسه، مدرسهی ترس است. بله درست خواندید: مدرسهی ترس.
مدرسهی ترس یک مدرسهی مخفی است که از کل دنیا دانشآموز میگیرد اما برای رفتن به این مدرسه باید یک ترس فوبیایی داشته باشید. ترس فوبیایی یعنی ترس بیش از حد از یک چیز. مثلا لولا از محیطهای تنگ و بسته میترسد و گریسون از آب. دانشآموزان به این مدرسه میروند تا ترسهایشان را درمان کنند.
از همان ابتدای ورود به محوطهی مدرسه، بچهها میفهمند با یک مدرسهی عجیب و غریب رو بهرو هستند. مثلا برای رسیدن به در ورودی مدرسه که روی ارتفاع قرار دارد از پله یا آسانسور استفاده نمیشود. یک چرثقیل بزرگ آنها را از روی زمین بلند میکند و جلوی در مدرسه روی زمین میگذارد.
ناهارهای افتضاح با بوهایی وحشتناک در کتاب مدرسه ترس
در این داستان، همراه با این چهار نوجوان، از درهای بسیاری میگذرید، ناهارهایی عجیب با طعمهایی افتضاح میخورید، به اتاقی وارد میشوید که بوهای وحشتناک آن شما را تا مرز بیهوششدن میرساند، در کلاسهای درسی متفاوت با آنچه تجربه کردهاید شرکت میکنید، با معجونهایی که خواص درمانی عجیبی دارند آشنا میشوید و در نهایت یک اتفاق غیرمنتظره شما را به تونل زیرزمینی و جنگل ممنوع میکشاند.
خلاصه که اگر دلتان میخواهد در مدرسهای متفاوت با مدرسهی خودتان حضور داشته باشید اما هیچوقت شرایطش را پیدا نکرده بودید، مدرسهی ترس فرصت خوبی برای قرارگرفتن در این شرایط جذاب است.
شما هم به این مدرسه دعوتید
فقط یادتان باشد اگر میخواهید از این مدرسه صحبت کنید باید خیلی احتیاط کنید. خانم ولینگتون، مدیر مدرسه، پیشنهاد میکند فقط در خانه و آن هم وقتی که تلویزیون روشن است، شیر آب باز است و سگی مشغول پارسکردن است در مورد مدرسه صحبت کنید. چون وجود این مدرسه و روش آموزش در آن باید از دیگرانی که ترس فوبیایی ندارند پنهان شود.
شما از طرف خانم ولینگتون دعوت شدهاید تا کتاب مدرسه ترس را بخوانید!
اختصاصی نشریهی اینترنتی نوجوانها – یاسمن رضائیان