من بدیل کمبود محبت و توجه اغده ای شده بودم. وقتی هم سن و سالامو میدیدم همش تاسف میخوردم…

سؤال:

من بدیل کمبود محبت و توجه اغده ای شده بودم. وقتی هم سن و سالامو میدیدم همش تاسف میخوردم. راستش زیاد نمیخواستم جاشون باشم و به خودم تلنگر میزدم ولی هم تو دوران تحصیل هم خارج از اون بچه ها باهام رابطه برقرار نمیکردن و میگفتن مادر پدرمون گفتن با بچه های خانواده های با فرهنگ دوست بشیم.
مادر پدر من بی وسواد هستن و من با سرویس از روستا به مدرسه میرفتم و این باعث شده بود خیلیا دوستی منو رد کنن.
من موجودیتمو انکار نمیکنم حتی افتخارم اینه که روستاییم ولی من هم تو اجتماع بودنو دوست دارم. من هم میخوام دوستام و دوروبریام منو مثل خودشون بدونن.
من دیپلممو گرفتم ولی صدایه بچه ها که هی میگفتن و میگن دهاتی دهاتی هنوز تو گوشمه….
من با مد روزو کلاس گذاشتنو … کاری نداشتمو ندارم به همین خاطر بهم عقب مانده هم میگن,حتی تو خانوادمون هم اونایی که پولدارن به منو خانوادم بی کلاسو عقب مانده میگن.
اینا خیلی برام عذاب آور شده.
چرا ما انسانها باید همش مادیاتو در نظر بگیریم؟
چرا نباید بدونیم این دنیا فانیه. مادیات پلی به سوی کمکه!؟
چرا باید چشم و هم چشمی تو خانواده ها باعث عذاب کسی بشه؟
راستیتش من همش به خدا توکل کردمو میکنم و راه خودمونو با هیچ چی عوض نمیکنم چون میدونم راهه درستیه.
ولی هرچیم بگم این زمونه این فشارها رو میاره….

 

پاسخ:

دوست خوبم

از اینکه شرایط زندگی، موجب شده تا و باورهای خوبی داشته باشی خوشحالم و در واقع تو هم به زمره هزاران نمونه دیگری که سختی­ها و نامرادی­ های نابه­ جای افراد آن­ها را به مبارزه طلبید اما سربلند بیرون آمدند تعلق داری.

حتما هم باید بر اعتقاد خودت پابرجا بمانی و همیشه به این مهم توجه کنی که مادیات حداقل­ هایی در زندگی انسان هستند که با کوچک­ترین اتفاقی از میان می­رود، ولی انسانیت و شرافت به سادگی نه به دست­ می­ آید و نه به سادگی از دست می­رود. در جایی که هستی به خودت افتخار کن و کاری کن که نوجوانان و کودکانی در شرایط تو، الگویی عملی از تو داشته باشند.

موفق باشی

 

برای آشنایی با خانم مشاور و نحوه طرح پرسش خود از ایشان اینجـــــــــــا را کلیک کنید.

امتیاز به این نوشته
مقاله رو دوست داشتی؟
ارسال نظر
نظرت چیه؟
لینک کوتاه این مطلب

یک پاسخ

تبلیغات
جدیدترین‌ها
تبلیغات
محبوب‌ترین‌ها
پیشنهاد نوجوان‌ها