اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها
سلام. خوبید بچه ها؟
امروز می خواهیم در مورد احساسات درونی انسان صحبت کنیم. پس از پایان درس شما عزیزان می توانید در مورد احساسات خودتان مانند گرم بودن، خسته بودن و… صحبت کنید.
در ابتدا اگر حالت چهره دوستتان تغییر کرده باشد و مشکلی داشته باشد از او علت مشکلش را سوال می کنید:
What`s matter
به معنای عامیانه “چی شده؟ا یا اتفاقی افتاده؟” ترجمه می شود.
در جواب ممکن است جملات زیر را بشنوید:
I feel tired. I`m going to bed
خسته هستم. می خواهم به رختخواب بروم.
I`m hungry. Is there anything to eat
گرسنه هستم. چیزی هست که بخورم؟
I`m thirsty. Can I have an apple juice
تشنه هستم. یک بطری آب سیب دارید؟
I`m boiling. Can i open a window
دارم می پزم( خیلی گرمم هست).می توانم پنجره را باز کنم؟
Where`s my coat? I`m freezing
ژاکتم کجاست؟ درام یخ می زنم( خیلی سردم است).
I always feel nervous before the exam
همیشه قبل از امتحان اضطراب دارم.
He felt ill after the meal. I think he had too much to eat
بعد از صرف غذا احساس بیماری کرد.( حالش به هم خورد). فکر کنم خیلی غذا خورد.
He doesn’t feel well, so I told him to go to bed
حالش خوب نیست. به او گفتم به رختخواب برود.
حال بیایید در مورد احساسات درونیمان صحبت کنیم:
I`m happy
خوش حالم.
She`s sad. (Unhappy)
او ناراحت است.
He`s excited
او هیجان زده است.
She`s worried
او نگران است.
I`m angry
عصبانیم.
They`re frightened (scared)
آنها ترسیدند.
He`s embarrassed
او خجالت زده شده است.
She`s surprised
او غافلگیر شده است.