نمایش روحوضی ، نمایش تخت حوضی یا سیاه بازی گونه کمدی و خنده دار نمایش های ایرانی است. این نمایش که معمولا بدون هیچ متن نمایشنامه و به صورت بداهه اجرا می شد در مراسم های عروسی و ختنه سوران انجام می شد. داستان ها از زندگی مردم گرفته شده بود و شخصیت اصلی نمایش یا همان سیاه نماینده شخصیت خدمتکاری سیاه بود که در دوران قاجار در خانه اکثر ثروتمندان مشغول به کار بودند. این سیاهان که از کشورهای آفریقایی و به ویژه زنگبار به ایران آورده شده بودند با تشکیل خانواده جمعیت زیادی را شامل می شدند که در کنار خانواده های ثروتمند و به عنوان خدمتکار نسل در نسل زندگی می کردند.
هرچند که رفتار اربابان آن ها مانند اروپاییان با تندی و ستم همراه نبود اما این گروه سیاه از طبقات پایین جامعه حساب می شدند و نمایش سیاه بازی جایی بود که سیاه نمایش با متلک هایش ارباب را به مسخره می گرفت. زبان این نمایش مانند زبان مردم کوچه و بازار عامیانه بود و داستان ها ساده و بعضا تکراری بودند اما بداهه گویی و تبحر سیاه نمایش تماشاچیان را به خنده می انداخت.
در خانه های قدیمی معمولا روی حوض آب وسط خانه تختی را قرار می دادند که محل استراحت اهالی در فصل گرمای تابستان بود و در ایام سرد نیز حوض را با تخته هایی می پوشاندند تا از یخ زدن و ترک خوردن حوض جلوگیری شود. گروه های نمایشی معمولا روی این تخت ها یا تخته های حوض به اجرا می پرداختند. مردم گرد حوض می نشستند و نمایش را می دیدند.
چارلز جیمز ویلز انگلیسی که در زمان ناصرالدین شاه به ایران سفر کرد، نیز در خانۀ یکی از شاهزادگان قاجار، شاهد نمایشی بوده که روی حوض خانه اجرا میشده است و مطربان یهودی با قرهنی، طبل، سورنا، کمانچه و نقاره، و با همراهی مقلدان و لوطیان آن را اجرا میکردهاند؛ اما سرانجام بر اثر جستوخیز مطربان و مقلدان، تختههای حوض میشکند و همۀ آنها توی حوض میافتند که خود مایۀ تفریح تماشاگران را فراهم میکند.
همچنین هاینریش بروگش که در اوایل حکومت ناصرالدین شاه، سفیر پروس در ایران بود، ضمن گزارش مجلس عروسی حاکم تهران مینویسد که برگزارکنندگان با گذاشتن تختهای روی حوض، سکویی برای نمایش مطربان، رقاصان زنپوش، خرسبازان و میمونبازان ایجاد کرده بودند.
دستۀ نمایش روحوضی
اینان از یک سردسته به اضافۀ چند همدست (شامل چند دستپوش یا نقشپوش)، یک گروه موسیقی و رقصنده، و شماری کارگران شالکش یا صندوقکش تشکیل میشد. در بعضی از گروهها، زنان بازیگر و رقصندهای بودند که در مجلس زنانه هنرنمایی میکردند. بعضی دستهها را شعبدهبازان و آکروباتبازها و ژنگولرها که اعضای دائمی گروه نبودند، همراهی میکردند .
نقش سیاه در نمایش روحوضی
که مهمترین نقش روحوضی محسوب میشود تا جایی که گاه به اعتبار این نقش به جای روحوضی، این نمایش را سیاهبازی میخوانند. بازی اصلی سیاه در مقابل نقش حاجی یا ارباب بود که معمولاً نقش خدمتکار او در خانه یا حجره را بازی میکرد و همیشه به مسخره کردن و هجو ارباب خود میپرداخت.
ویژگیهای اصلی این نقش عبارت بود از: چهرۀ سیاه، صدای نازک و جیغمانند، کودننمایی و زیرکی، نکتهپردازی، گستاخی و حاضرجوابی در برابر ارباب. افزون بر اینها، کسی که نقش سیاه را برعهده داشت، بیشتر لاغر، کوتاه، و ریزنقش با بدنی منعطف بود که در اجرای رقصهای ویژه مانند رقص مینیاتوری و رقص مئو تخصص داشت. لباس او قرمز و گاه گلدار به همراه کلاه منگولهدار بوقی یا استوانهای معروف به فینه بود. نام او در بیشتر نمایشها، مبارک، الماس، یاقوت، سیاه، غلام، فیروز، زمرد، شبرنگ و صدف بود که برخی از آنها از نمایش خیمهشببازی وام گرفته شده بود
فراموش شدن نمایش روحوضی یا سیاه بازی
با تغییر زندگی مردم این نمایش ها به سالن های نمایش منتقل شد و با از رونق افتادن این سالن ها در سال های بعد از انقلاب این نمایش اصیل نیز آرام آرام به دست فراموشی سپرده شد. یکی از آخرین بازماندگانی که نقش سیاه را بازی می کرد مرحوم سعدی افشار بود. خاستگاه این نمایش نیز مانند تعزیه و خیمه شب بازی شهر شیراز بوده است.
فیلم زیر نیز بخشی از یک نمایش سیاه بازی است که چند سال پیش در شیراز اجرا شده است.
اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها
- ماسک های نمایشی
- تابلویی برای نمایش مقاومت و سازندگی