اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها
معنی کلمه حسد
واژه حسد در اصل به معنی چیزی ساییدن است به صورتی که خراشیده نشود.
بعضی از لغت نویسان اصل این واژه را کلمه «حسدل» به معنای «کنه» می دانند. همان طور که کنه پوست بدن را زخم و خون را می مکد. حسد نیز با روح و جان انسان همین گونه رفتار می کند.
و البته در فارسی آن را «رشک» هم معنی می کنند.
تعریف حسد
حسد یک حالت دروغ است که شخص حسود از موفقیت دیگران و یا از نعمت های دیگران خوشحال نیست و آرزو می کند که کاش صفات و نعمات دیگران فقط برای خود او باشد و گاه ممکن است که برای نابودی و زوال آن ها هم تلاش کند.
حسد صفتی مذموم و نکوهیده است که اگر کنترل نشود موجب انحطاط اخلاقی می گردد.
تفاوت حسد، غبطه و حسرت
نقطه مقابل حسد «غبطه» است به این معنی که انسان آرزو می کند نعمتی مانند دیگران و یا بیشتر از آن ها داشته باشد، بدون اینکه آرزوی زوال نابودی نعمت دیگران را داشته باشد.
حدیثی از امام صادق (ع) است که می فرماید: «ان المومن یغبط و لا یحسد و المنافق یحسد و لا یغبط»
مومن غبطه می خورد ولی حسد نمی ورزد اما منافق حسد می ورزد و غبطه نمی خورد.
در غبطه شخصی از موفقیت دیگران خوشحال می شود و سعی می کند خودش هم مثل آن را داشته باشد که همین امر عامل حرکت به سمت کمال خواهد بود در حالی که حسد روحیه خواری و خود کم بینی است و حسود آرزو می کند فردی که دارای نعمت واقعی یا خیالی است از آن نعمت محروم شود حال به آن نعمت را خود اشته باشد یا نداشته باشد. پس مهمترین تفاوت غبطه و حسد در این است که غبطه عامل تحرک و پویایی است ولی حسد عامل ایستایی و درجازدن. از این جهت غبطه از فضایل و حسد از رذایل اخلاقی محسوب می شود.
حسرت
حسرت در لغت به معنی آشکار شدن یا به معنای غم و اندوه بر آنچه از دست رفته به کار می رود به همین جهت یکی از نام های قیامت «یوم الحسرت» است زیرا هم در این روز اسرار باطنی آشکار می شود و هم انسان به آنچه از فرصت ها که از دست داده تاسف می خورد.
«لیجعل الله ذلک حسره فی قلوبهم» تا خدا حسرت را بر دل کافران بگذارد.
پس در قیامت کافران و مشرکان حسرت می خورند اولا از این جهت که حقایق امور آشکار می شود و آن ها در این دنیا آن را درک نکردند. ثانیا هم ردیفان آن ها موفق به سعادت و مجاهده در راه خدا شده اند ولی آن ها از این فیض محروم گشته اند و نتوانسته اند با خدا ارتباطی پیدا کنند که این حسرت مایه عذاب و ناراحتی آن هاست ولی سودی به حالشان ندارد.
عوامل بروز حسادت
علت اصلی حسادت ذلت نفس و خود کم بینی است درست برعکس کبر که علت آن خود بزرگ بینی است. از این جهت که شخص متکبر در خود کمالی را مشاهده کرده و دیگران را فاقد آن می بیند که در نتیجه حس خود بزرگ بینی و سرکشی برای نفس پیدا می شود و تکبر می ورزد.
علامه مجلسی عوامل حسد را در چند چیز منحصر کرده اند:
۱- عداوت و دشمنی شخص حسود نسبت به
۲- عزیز بودن؛ فرد حسود از ترس اینکه شخصی که به او حسد می ورزد به دلیل نعمت و امتیازی که دارد عزیز شود و بخواهد بر او تکبر کند آرزوی زوال نعمت وگاه آرزوی نابودی فرد را می کند.
۳- کبر؛ فرد حسود می خواهد به صاحب نعمت و امتیاز تکبر کند و این کار عملی نیست مگر اینکه آرزوی زوال و نابودی نعمت او را داشته باشد.
۴- تعجب؛ گاه تعجب از نعمت بزرگی که شخص دارد موجبات حسد را فراهم می کند. چنان که در قرآن آمده: هنگامی که خداوند به پیامبرانش فرمان می دهد که بگویید ما هم بشری مثل شما هستیم گروهی تعجب کرده و گفتند: آیا ما به کسی که مثل خودمان است ایمان بیاوریم؟ اینکه کسی مثل خودشان به مقام رسالت برسد موجبات حسد آن ها را فراهم کرده بود.
5- ترس؛ شخص حسود می ترسد که صاحب نعمت به واسطه نعمتی که دارد به مقاصدی که هدف موردنظر او بوده برسد و اینکه نمی داند بعد از دستیابی به این موقعیت با او چگونه برخورد خواهد کرد.
6- حب ریاست؛ فرد حسود همیشه آرزو دارد که نفر اول باشد و هیچ کس در موفقیت و نعمتی که او دارد مساوی او نباشد.
7- خبث طینت؛ فرد حسود بدجنس می شود و حاضر به مشاهده کمال و موفقیت کسی نیست. امام خمینی (ره) معتقد است که تمام این عوامل به ذلت نفس برمی گردد و عامل اصلی حسد ورزیدن همان خودکم بینی است.
آثار حسد
کمتر صفتی مانند حسد در طول تاریخ باعث حوادث دردناک و مشکلات عظیم در جوامع بشری شده است که البته همه این ها ناشی از کم ظرفیتی و پایین بودن سطح ایمان است. امام صادق (ع) می فرمایند: آفت دین حسد، عجب و فخر است. امام باقر (ع) نیز می فرمایند: حسد ایمان را می خورد همان طور که آتش هیزم را نابود می کند. یعنی ایمان نوری است الهی که قلب را در معرض تجلیات خداوند قرار می دهد. این نور قلب انسان را وسیع می کند و منافات دارد با تنگی و تاریکی که در اثر حسد ایجاد می شود. در اثر حسد قلب محزون و افسرده و چهره عبوس می گردد و هر چقدر در عمق جان نفوذ کند نور ایمان ضعیف تر می شود و خدای ناخواسته گاه رو به خاموشی می رود.
فرد حسود دائما بر ولی نعمت خود غضبناک است و تقدیر خداوند را قبول ندارد، حب دنیا بر او غلبه کرده و به همبن جهت گرفتار این رذیله شده است. حضرت علی (ع) می فرماید: هنگامی که باران حسد بر سرزمین دل ها ببارد فساد و تباهی در آن می روید و جوامع انسانی را به بدبختی و ویرانی می کشاند.
از دیگر آثار این صفت رذیله ظلمت و فشار قبر است که البته موجب فشار روحی و کدورت قلبی می گردد.
فراخی و گستردگی قبر با انشراح و گستردگی روح رابطه مستقیم دارد.
آثاری که ذکر شد برخی از مفاسد حسد است اما متاسفانه این صفت موجب بروز صفات دیگری مانند کبر، غیبت، تهمت، فحاشی و … می شود که نهایتا موجب هلاکت فرد می گردد.
راهکارهای علاج حسد
راهکارهای علمی
حال که آثار مخرب حسد را دانستیم پس لازم است که کمر همت ببندیم تا خود را از این ننگ و ایمان خود را از این آتش سوزان نجات دهیم زیرا علاوه بر این که در این عالم گرفتار فشار فکری و روحی هستیم از ظلمت ها و فشارهای عالم برزخ و غضب الهی هم در امان نخواهیم بود.
پس باید اولا باور کنیم که رذایل اخلاقی و روحی را می توان از بین برد و خود را در معرض وسوسه های شیطانی قرار ندهیم و از رحمت خداوند ناامید نشویم. با توکل و ایمان به خداوند حرکت کنیم و بدانیم که تصفیه نفس زحمت دارد. درست مانند درخت کهنسالی که ریشه کرده و زحمت کندنش زیاد است.
مرحوم آیت الله شاه آبادی می فرمود: تا قوای جوانی و نشاط باقی است در مقابل مفاسد اخلاقی بهتر می توان قیام کرد و وظایف انسانی را انجام داد.
پس به محض احساس خطر باید درصدد رفع آن برآییم زیرا اگر با این صفات وارد عالم برزخ شویم با فشارها و سختی های آتش پس از قرن های طولانی که از اختیار ما خارج است شاید نابود شود. فرد عاقل می تواند با زحمات چندماهه و چندساله با اختیار خود سعی در اصلاح نفس خود کند و آن را به سرای دیگر موکول نکند.
راهکارهای عملی
شخص حسود باید خود را مکلف و موظف کند که به فرد صاحب نعمت محبت کند. نفس، فرد حسود را وادار به توهین و دشمنی می کند ولی او باید برخلاف میل نفس رفتار کند. از خبر و خوبی های طرف مقابل بگوید هرچند که ممکن است در ابتدا برای او سخت باشد ولی کم کم عادت می شود. باید به نفس بفهماند که او هم بنده خداست و شاید خداوند به او نظر لطف داشته است. اگر شخصی که مورد حسد واقع می شود اهل علم و دیانت باشد که صدالبته حسد کردن به او عاقبتش بدتر خواهد بود باید به نفس فهماند که این ها بندگان خاص خداوند هستند که توفیق الهی شامل حال آن ها شده و این نعمت نصیب آن ها گردیده. کم کم انسان می تواند به روحیاتی دست یابد که در ضدیت با حسد باشد. یعنی به جای زشتی باطنی، پاکی و گستردگی درونی و به جای احساس تهی و حقارت از دارایی دیگران، عزت و کرامت نفس و به جای خودخواهی و خودستایی، خداشناسی و فروتنی را پیشه خود کند.
باید دست نیاز به سوی قادر بی نیاز دراز کند که بهترین شیوه برای از بین بردن بیماری های روحی و روانی مانند حسادت است و معصومین علیهم السلام این راه را به ما آموخته اند. امام سجاد (ع) در راز و نیازش با حضرت حق تعالی می فرماید: خداوندا، به تو پناه می بردم از طوفانی شدن حرص و شعله ور گردیدن خشم و غالب شدن حسادت.
امتیاز به این نوشته