داستان ضرب المثل فارسی هنوز دو قورت و نیمش باقی است

ضرب المثل

ضرب المثل دو قورت و نیمش باقی است از ضرب المثل های معروف فارسی است؛ که همه ما بارها از آن استفاده کرده ایم. اما آیا ماجرای آن را می دانید؟داستان ضرب المثل هنوز دو قورت و نیمش باقی است کجا اتفاق افتاده بود. در این مطلب درباره پیدایش این ضرب المثل باهم می خوانیم.

ماجرای این ضرب المثل به  حضرت سلیمان نبی(ع) و نهنگ برمی‌گردد. از معجزات این پیامبر توانایی صحبت کردن با حیوانات بود. حضرت سلیمان روزی مشغول راز و نیاز و صحبت با پرودگار بود و در این بین از خدا درخواست کرد که اجازه بدهد تا مهمانی ای با حضور تمام حیوانات برگزار کند.

بعد از درخواست از خداوند فرشته وحی بر ایشان نازل شد و از جانب پرودگار جهانیان فرمود که مهمانی دادن برای تمامی حیوانات کار دشواری است، ولی حضرت بر برگزاری جشن و مهمانی برای تمامی حیوانات اصرار داشت.

بعد از موافقت، به یارانش دستور داد در مدت دو هفته تمام امکانات لازم برای برگزاری مهمانی بدون کم و کاست را فراهم کنند و تمامی حیوانات را دعوت کنند تا دو هفته بعد کنار دریا جمع شوند.

تصویر ضرب المثل هنوز دو قورت و نیمش باقی است

 

نهنگی که دو قورت و نیمش باقی است

در روز مهمانی برای تمامی حیوانات خوراکی و آشامیدنی به وفور یافت می شد. همه چیز به خوبی و خوشی برگزار شد و تمام حیوانات حاضر در جشن پیامبر خدا از نعمت های پروردگار لذت می بردند تا این که نهنگی به کنار ساحل آمد و خواست تا او هم در این مهمانی شرکت کند.

حیوان درخواست غذا کرد و خدمه به او گوسفندی بریان شده دادند. نهنگ خورد و باز درخواست غذا کرد. هرچه به او می دادند باز درخواست غذای بیشتر می کرد. به حضرت سلیمان خبر دادند که این موجود عظیم سیر نمی شود و غذاهای مهمانی رو به اتمام است. نبی خدا گفت او هم مهمان ماست پس باید او را سیر کنیم.

خدمه که خسته شده بودند به نهنگ گفتند‌: تو در هر وعده چه مقدار غذا می خوری؟ گفت: سه قورت، اما اینهایی که تا الان خوردم نیم قورت شده. هنوز دو قورت و نیم دیگرش باقی مانده است.

مورچه ای که شاهد این ماجرا بود گفت من راه حل سیر کردن این نهنگ را می دانم. شما پاهای ملخی را جدا کنید و به دریا بیاندازید و بگویید دو قورت و نیم باقی مانده را آبگوشت بخورد تا سیر شود!

کاربرد ضرب المثل هنوز دو قورت و نیمش باقی است

امروزه از ضرب المثل هنوز دو قورت و نیمش باقی است زمانی استفاده می شود که فردی از روی محبت و انسانیت به کسی خدمت کند و او از این محبت سوء استفاده کند و خود را طلبکار بداند.

سوسن قریشی

داستان ضرب المثل های فارسی؛ از بین پیامبران جرجیس را انتخاب کرد

 

امتیاز به این نوشته
مقاله رو دوست داشتی؟
ارسال نظر
نظرت چیه؟
لینک کوتاه این مطلب
تبلیغات
جدیدترین‌ها
تبلیغات
محبوب‌ترین‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهاد نوجوان‌ها